سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: موج اعتراض و اعتراف به آزار جنسی در امریکا و اروپا از دو سال پیش بهشدت در رسانهها خبرساز شد، باعث شد تا تهیهکنندگان هالیوودی را به سمت ساخت فیلمها و سریالهایی در این مورد ببرد. البته هیچکدام از این فیلمها و سریالها تا بهحال با ساختاری محکم، مسئله آزار را بررسی نکردهاند و به جایش در بیشتر آنها روند ماجرا به عادیسازی مسئله تعرض و پذیرش آن کمک کردهاند و همین باعث شده، پس از مدتی حتی جنبشی مثل me too که سعی داشت قربانیان را آرام کند هم به نوعی مدیریت شود که هرکسی به آن میپیوست حرفی برای گفتن در بین روشنفکران داشته باشد.
هالیوود جزو مراکزی بود که در کانون رسواییهای آزار جنسی زنان قرار گرفت، اما این بدان معنی نبود که اوضاع در مراکز دیگر بهتر از این است. موضوع این بود که هالیوود به دلیل در معرض رسانهها بودن و نیز شهرت قربانیانی که دست به افشاگری میزدند بیش از دیگر مراکز و نهادهای امریکایی به چشم آمد و جالب است که هالیوود وقتی میخواهد به موضوع رسواییهای جنسی بپردازد حاضر نیست یا این اجازه را پیدا نمیکند که از خود شروع کند و صرفاً نگاهی حزبی به ماجرا دارد و برای همین شبکه فاکسنیوز که همه میدانند در هیئت حاکمه جمهوریخواه تحت ریاست دونالد ترامپ قرار دارد را انتخاب میکند و این در حالی است که همین دو روز پیش واینستین مرد قدرتمند و بانفوذ هالیوود و حامی دموکراتها در دادگاه نیویورک محاکمه شد و هیلاری کلینتون که در جشنواره برلین بود درباره او مورد سؤال یک خبرنگار قرار گرفت و عنوان کرد که دموکراتها نمیدانستند او با زنها چه میکند. نکته دیگر اینکه در حال حاضر هم در فیلمها و سریالهایی که به چنین مسئلهای میپردازند معمولاً از مسئله تعرض به عنوان راهی که هر زن و حتی مرد غربی باید طی کند تا در جامعه جایگاهش را پیدا کند، یاد میشود.
وقتی بمب منفجر میشود
بامب شل یا «Bombshell» نام فیلمی است در ژانر درام، اجتماعی و زندگینامه، به کارگردانی «جی روچ» که محصول سال ۲۰۱۹ امریکا است. فیلمنامه این فیلم توسط «چارلز راندولف» بر اساس رویداد حقیقی آزار جنسی کارکنان زن شبکه فاکسنیوز، توسط مدیر ارشد آن، «راجر ایلز» و «بیل اوریلی» به نگارش درآمده است. رسوایی اخلاقی اخیری که در شبکه فاکس نیوز رخ داد سروصدای زیادی را در رسانههای مختلف بهوجود آورد.
ماجرا از آنجا شروع میشد که از جانب کارمندان شبکه فاکس نیوز به «راجر ایلز»، یکی از غولهای رسانهای دنیا و رئیس سابق فاکس نیوز، اتهامهایی برای سوءرفتار از کارمندان زن این شبکه وارد میشود. زنی با نام «مگین کلی»، یکی از خبرنگاران شبکه فاکس نیوز که سابقه وکالت را نیز در کارنامهاش دارد، راجر ایلز را به سوءرفتار اخلاقی متهم میکند و در این راه کلی، برای اثابت ادعایش از چندین زن قربانی دیگر نیز کمک میگیرد.
تأثیر رسانه بر افکار مردم
یکی از مسائل مهمی که فیلم بامب شل روی آن تمرکز دارد، مسئله تأثیر رسانههای بزرگ بر ذهن و روان مردم عادی است. مخاطب در این فیلم میبیند که چطور شبکهای مانند فاکسنیوز، بر ذهن طرفداران خود حاکم است و در انتخابات سه سال پیش ریاست جمهوری چگونه مدیران این شبکه به «ترامپ» کمک کردند که به جایگاهی که در حال حاضر دارد، برسد. در بامب شل مخاطب میبیند که حتی مخالفتها و اعتراضات به کاندیدای جمهوریخواه در این شبکه کاملاً هدفمند است و به سمتی رهبری میشود که به نفع جمهوریخواهان تمام شود. البته در فیلم بیان میشود که شبکه فاکس به عنوان شبکهای که افکار جمهوریخواهانه دارد، کاملاً خط قرمزهای حزبی برای کارکنان قائل است و این خط قرمزها بهقدری واضح است که کارکنان این شبکه اگر تفکر مخالفی دارند و مثلاً دموکرات هستند، جرئت بیان این مسئله را در بین همکاران خود ندارند، وگرنه اخراج میشوند!
این مسئله با توجه به ادعای رسانههای امریکایی مبنی بر آزادی کلام، به مخاطب نشان میدهد که بین حرف و شعار، تا واقعیت فاصله زیادی وجود دارد و نمیشود به شعارها اعتماد کرد.
زنان و بهای موفقیت
در فیلم بامب شل از همان ابتدا مخاطب با زنانی روبهرو میشود که جزو طبقه تحصیلکرده، خوشپوش و دارای جایگاه اجتماعی بالا و دستمزدهای عالی هستند، اما کمی که میگذرد پله پله با آن روی زندگی همین زنان، روبهرو میشود که هرکدام در هر جایگاهی که هستند، مجبورند بهای گزافی برای طی کردن این پلهها و موفقیتها، بپردازند. در بامب شل مخاطب میبیند که رؤسا و سرمایهداران، چطور بر زندگی این زنان نفوذ دارند و به غیر از زحمت شبانهروزی که آنها برای جایگاهشان میکشند، این زنان را مجبور به پیروی از خواستههای نامشروع خود میکنند. با توجه به اینکه در دو سال گذشته موج اعتراضات به آزار جنسی در امریکا، با رسوایی تهیهکننده بزرگ هالیوود «هاروی واینستین» شروع شد، قابل ذکر است که این تهیهکننده وقتی دید که انکار دیگر جواب نمیدهد ضمن قبول اتهامات خود، اعلام کرد: «بله من شاید آنها را اذیت کرده باشم ولی در عوض به بعضی از این زنان اسکار هم دادهام!»
با توجه به نفوذ این تهیهکننده هالیوودی بر آکادمی اسکار و سینما و تلویزیون امریکا، این مسئله چندان هم دور از واقعیت نیست؛ مخصوصاً که تعدادی از زنانی که بعداً اعلام کردند که توسط واینستین مورد آزار قرار گرفتهاند هم بعد از این اتفاقات، به خاطر موقعیت شغلی خود، باز با او در پروژههای دیگر همکاری کردهاند و جوایز زیادی هم بردهاند.
در فیلم بامب شل هم این موضوع بیان میشود و همکار مگان در جواب اینکه مورد اذیت قرار گرفته یا نه میگوید: «راجر ما رو میخواد مسلمه، چون اون یه مرده! اما در کنارش بهمون فرصت و موقعیت شغلی خوب داده و این ارزشش رو داره!» فیلم بامب شل تقریباً از نیمه دوم داستان به بعد، کاملاً سردرگم است و مخاطب نیز متوجه میشود که شخصیت راجر به عنوان مدیری که با واکر راه میرود ولی هنوز به زنان و کارکنانش چشم بد دارد، آنقدرها هم موجود پست و بدی نیست و این زنان ماجرا هستند که بعد از سالها موفقیت زیر سایه این مرد بزرگوار حالا به او خیانت کردهاند!
در فیلم بامب شل و تولیدات اخیر هالیوود در مورد اعتراض به آزار زنان، مسئله زیادهروی و زنان و شکایت برای دریافت غرامت به خاطر آزارها به تصویر کشیده شده است ولی حقوق زنان به عنوان یک انسان، هیچ نمودی نداشته است. گویی این موج اعتراضات به جای اصلاح وضعیت قرار است بعضی سوءتفاهمها را برای مردم عادی اعم از زن و مرد برطرف کند و به آنها حالی کند که در جامعه کاپیتالیستی که سرمایهدار در رأس قله آن است، پیشرفت و زندگی بهتر، از آن کسانی است که با سیستم بهتر راه میآیند. درنهایت هم در انتهای فیلم مخاطب میبیند که تنها آن زنی که چهره مشهوری بود و با وکلای گرانقیمت، پا به میدان گذاشت موفق شد ۲۰ میلیون دلار به عنوان غرامت بگیرد و در عوض دو مدیر برکنار شده به اتهام تعرض، حدود سه برابر بیشتر و چیزی معادل با ۶۵ میلیون از شبکه فاکس غرامت برای بیکاری گرفتند! فیلم نشان میدهد که مسئله رسیدگی به این شکایت خاص، بیشتر از احقاق حقوق زنان، یک تصفیه حساب بین مدیران داخلی این شبکه بود و این شکایت تنها بهانهای بود برای برکناری دو مدیر قدیمی و جایگزین شدن کاندیدای مورد نظر و مخاطب امریکایی باید بداند که قرار نیست در آینده چنین مسئلهای دوباره اتفاق بیفتد.
استقبال
فیلم بامب شل در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۱۹ (۲۲ آذر ۱۳۹۸) در سینماهای سرتاسر ایالات متحده، به نمایش درآمد و تا به امروز امتیاز ۶۵ را از بین ۳۲ نقد فیلم و سریال که در سایت متاکریتیک قرار گرفته، به دست آورده است. این مسئله نشان میدهد که فیلم خیلی مورد توجه منتقدان قرار نگرفته و بیشتر منتقدان غربی هم عنوان کردهاند که فیلم بامب شل میخواهد روایتی از یک جنایت را به تصویر بکشد ولی درنهایت موفق نمیشود آن تأثیری را که باید بر مخاطب خود بگذارد. بامب شل با توجه به حضور بازیگران و ستارههای معروفی، چون «نیکول کیدمن»، «شارلیز ترون» و «مارگو رابی» در گیشه نتوانست چندان موفق باشد و با بودجه ۳۵ میلیونی و فروش ۳۰ میلیون دلاری خود تا بهحال نتوانسته تهیهکنندگانش را چندان راضی کند. این فیلم در مورد گرفتن جوایز بینالمللی هم مانند دیگر رقبای امسالش موفق عمل نکرده و چندی پیش و در مراسم گلدن گلوب تنها نامزد دریافت دو رشته شد که نتوانست هیچکدام را از آن خود کند و در مراسم اسکار هم نامزد سه رشته و برای هیچکدام جایزهای دریافت نکرد.