سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، روز یکشنبه ششم بهمنماه امسال کارکنان بیمارستان شهدای یافتآباد در جنوبتهران مرگ مشکوک زنجوانی را به مأموران پلیس خبر دادند. با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس تهران به محل حادثه اعزام شدند که دریافتند زن ۲۴سالهای به نام مژگان بیست و هفتم دیماه در حالی که به شدت دچار سوختگی شدهبود، برای درمان به بیمارستان منتقل میشود، اما در نهایت به خاطر شدت جراحات صبح روز یکشنبه فوت میکند. از آنجایی که مرگ زن جوان مشکوک به نظر میرسید قاضی مصطفی واحدی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی در محل به تحقیق پرداختند. نخستین بررسیها نشان داد مژگان شب حادثه در خانه شوهر صیغهای خود دچار آتشسوزی شدهاست و از سوی دیگر مشخص شد این زن و شوهر از قبل با هم اختلاف داشتهاند.
ادعای عجیب شوهر صیغهای
شوهر زن صیغهای در تحقیقات پلیسی ادعای عجیبی را مطرح کرد و مدعی شد که مژگان عاشق بوی بنزین بوده و در نهایت هم بنزین جانش را گرفت. وی در ادعایی گفت: من و همسرم با هم مشکلی نداشتیم. شب حادثه مقداری بنزین برای موتورسیکلتم خریده بودم و به خانه بردم که مژگان دید و ظرف بنزین را از من گرفت و شروع به بوییدن بنزین کرد. از آنجایی که او علاقه شدیدی به بوی بنزین داشت مقداری از آن را به شوخی به عنوان ادکلن و عطر به روی لباسش پاشیدم و او هم خندید. همان لحظه با فندک سیگارم را روشن کردم که ناگهان همسرم آتش گرفت.
پس از طرح این ادعا مادر و پدر مژگان به دادسرای امور جنایی رفتند و از شوهر مژگان به اتهام قتل دخترشان شکایت کردند و گفتند اینکه دامادشان مدعی است مژگان علاقه به بنزین داشته دروغ است. یکی از اولیایدم گفت: دامادمان به مژگان قول دادهبود که او را عقد دائم کند و به همین خاطر با هم اختلاف داشتند و او دخترمان را کتک میزد. یک بار مأموران پلیس از ترمینال جنوب با ما در شهرستان تماس گرفتند و گفتند که مردی دخترمان را کتک زدهاست که مژگان تلفنی به ما گفت قصد داشته به خانه ما در شهرستان بیاید که شوهر صیغهایاش مخالفت کرده و او را کتک زده است. روز حادثه هم دخترمان با ما تماس گرفت و گفت که شوهرش او را آتش زده است.
بازداشت متهم
بنابراین با شکایت اولیایدم قاضی واحدی دستور بازداشت شوهر زن فوت شده را به عنوان مظنون به قتل صادر کرد.
صبح دیروز متهم که مرد ۳۱ساله به نام یاسر است برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و این بار درباره مرگ همسر صیغهای خود ادعای جدیدی مطرح کرد.
وی در ادعای تازهاش گفت: چهار سال قبل به عنوان پیک موتوری در رستورانی حوالی میدان ونک کار میکردم. آن زمان برای تعداد زیادی از کارکنان شرکتی در آن نزدیکیها غذا میبردم که با مژگان که کارمند آن شرکت بود آشنا شدم. از آنجایی که او مجرد بود با هم رابطه دوستانه برقرار کردیم تا اینکه او را به صورت موقت صیغه کردم. در این مدت چند باری مدت صیغه ما تمام شد و دوباره آن را تمدید کردیم تا اینکه هفتماه قبل خانهای در جنوب تهران اجاره و دو نفری شروع به زندگی کردیم. مژگان مشکل روحی و روانی داشت و در این مدت چند باری قصد داشت به زندگیاش پایان دهد که من مانع میشدم و او را نجات میدادم و حتی چند باری هم به همین سبب در بیمارستان بستری شد. در این مدت هفتماه، او چهارماه به خاطر درگیری با فردی به زندان رفت و وقتی آزاد شد حالش بدتر شد به طوریکه مدام با من درگیر میشد.
چند روز قبل از حادثه به شهرستان رفتم که او با من تماس گرفت به تهران برگردم. شب قبل از حادثه ۳۶بار با تلفن همراه من تماس گرفتهبود که من متوجه نشده بودم و وقتی به تهران برگشتم به همین خاطر با من درگیر شد. آن شب او را آرام کردم و با هم آشتی کردیم که از من خواست برای گردش به داخل خیابان برویم. چند ساعتی با موتور سیکلتم با هم در خیابانها چرخیدیم و پس از اینکه ساندویچی خوردیم به خانه برگشتیم. من خیلی خسته بودم و خوابیدم که نیمههای شب از خواب بیدار شدم و دیدم که او در خانه نیست. به سرعت به داخل کوچه رفتم که مشاهده کردم مژگان ظرف یک و نیم لیتری بنزین در دست دارد و تهدید میکند که قصد خودکشی دارد. او ناگهان ظرف بنزین را روی لباسهایش ریخت و با فندکی که همراه داشت خودش را آتش زد. به سرعت آتش را خاموش کردم که حتی دستانم سوخت و بعد هم همسایهها متوجه شدند که او را به بیمارستان رساندیم.
متهم در حالی که در بازجوییهای ابتدایی ادعای دیگری را مطرح کردهبود، برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایایی پنهان حادثه در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیسآگاهی قرار گرفت. همچنین قاضی واحدی دستور بازبینی دوربینهای محل حادثه، تحقیق از همسایهها و پیگیری پروندههای بالینی زن فوت شده و ادعاهای مطرح شده از سوی متهم را صادر کرد.