کد خبر: 994540
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۳
حامد برآبادی
برای گفتمان تعاریف بسیاری ذکر شده است، اما به طور کلی گفتمان (Discourse) به مجموع اندیشه‌ها و دیدگاه‌های حاکم بر یک موضوع گفته می‌شود. نگرش‌های مختلف، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی نیز به گفتمان انقلاب اسلامی صورت گرفته است و همه این نگرش‌ها در یک نکته هم نظرند و آن اینکه انقلاب اسلامی ایران منشأ تحول شگرف در روابط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جهان و منطقه بوده است.

استین روکان از محققان معروف نروژی و صاحب آثار ارزشمند در سیاست تطبیقی، انقلاب را از عوامل بسیار مهم در تغییر بنیادین روابط اجتماعی دانسته و معتقد است که انقلاب با دگرگون کردن ساختار جامعه، آرایش نیرو‌های اجتماعی و سیاسی را بر محور خواسته‌های جدید سامان می‌دهد. پیامد‌های انقلاب اسلامی ایران و دگرگونی‌های حاصل از آن هم به میزانی بود که دهه نخست انقلاب به عنوان گسست از گذشته و تاریخ نمایان می‌شود و نقش دین در آن مورد توجه قرار می‌گیرد.

از نگاه کلی، هر انقلابی علاوه بر اینکه ساختار سیاسی جدیدی را معرفی می‌کند و نظم جدیدی را ارائه می‌دهد، مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های جدیدی را هم در قالب گفتمان آن انقلاب با خود به ارمغان می‌آورد که ممکن است از مرز‌های جغرافیایی آن کشور بگذرد و دامنه وسیعی از متفکران سایر کشور‌ها را تحت تأثیر قرار دهد.

گفتمان انقلاب اسلامی را می‌توان شامل مؤلفه‌های مختلفی دانست. به طور مثال پیوند اسلام سیاسی و مردم سالاری، حق‌مداری و تکلیف شرعی، نگرش نو به مفهوم استقلال و آزادی، تعریف جدید سیاست خارجی بر مبنای حمایت از مستضعفان، مظلومان، معنویت و رشد اخلاقی از این قبیل است. اما آنچه به عنوان مهم‌ترین وجه متمایزکننده انقلاب اسلامی ایران در برابر سایر انقلاب‌های بزرگ در قرون اخیر می‌توان مطرح کرد، معنوی و اخلاقی بودن آن در پرتو دین اسلام است. به طور مثال انقلاب کبیر فرانسه با شعار برابری و برادری و انقلاب کمونیستی در روسیه با تأکید بر مبارزه با سرمایه‌داری حاکم و احقاق حقوق کارگران پا به عرصه گذاشت، اما تأکید رهبران انقلاب اسلامی ایران از همان ابتدا بر جنبه معنوی و اخلاقی آن بود، به صورتی که رهبر انقلاب در مقابل وعده‌های اقتصادی داده شده از سوی مقامات اجرایی، آن را مقدمه اصلاح معنوی و اخلاقی دانستند.

سایر مؤلفه‌های ذکرشده با وجود اهمیت زیاد و نوع نگاه جدید در گفتمان انقلاب اسلامی وجه متمایز آن محسوب نمی‌شوند. به طور مثال حکومت‌های اسلامی از صدر اسلام (بنی‌امیه و بنی‌عباس) تاکنون دچار نوعی استبداد درونی بودند و روابط مردم و حاکمان را براساس تکلیف مردم در قبال حکومت تعریف می‌کردند، اما در گفتمان انقلاب اسلامی افراد در جامعه در قبال حکومت اسلامی هم حق و هم تکلیف دارند و در واقع این حق و تکلیف عملی دو سویه هم از جهت حاکمان و هم از جهت مردم است (و اعظم ما افترض سبحانه من تلک الحقوق حق الوالی علی الرعیه و حق الرعیه علی الوالی...» (نهج البلاغه، نامه‏ ۲۱۶)

واژه جمهوری اسلامی که جمهوریت را در کنار اسلامیت قرار می‌دهد، نشان بازتعریف جایگاه مردم در حکومت اسلامی متناسب با شرایط تازه است. در این نگاه استقرار و بقای حکومت اسلامی وابسته به همراهی مردم است و همراهی مردم نیز به ایمان و تعهد دینی آن‌ها بستگی دارد و از اینجاست که رشد و تعالی معنوی و اخلاقی مردم در پرتو آموزه‌های دینی وجه تمایز ممتازی را برای گفتمان انقلاب اسلامی معنا می‌بخشد. با توجه به وجه مردم سالارانه حکومت جمهوری اسلامی و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش می‌توان دریافت که به معنای دقیق‌تر، یکی از وظایف مهم و همیشگی حکومت اسلامی بالا نگه داشتن سطح ایمان و تعهد دینی در میان افراد جامعه است.

بحران معنویت و رشد فساد اخلاقی و ترویج آن از سوی رژیم شاهنشاهی یکی از مهم‌ترین علل گرایش مردم و جوانان به رهبری حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) بود. نمونه بارز فساد اخلاقی در دوران پهلوی را می‌توان در جشن هنر شیراز جست‌وجو کرد. این جریان ضد فرهنگی اسلامی و اخلاق اجتماعی نشان از اوج ابتذال فرهنگی و گسست معنوی در رژیم سابق داشت و سبب شروع اعتراضات خیابانی مردم شد. با ادامه جریان انقلاب حضرت امام خمینی (ره) نه تنها به عنوان یک رهبر سیاسی هدایت انقلاب را بر عهده داشتند و وحدت بخش همه گروه‌های سیاسی مخالف رژیم شاه بودند بلکه به عنوان یک شخصیت مذهبی، رهبر معنوی آن نیز بودند. بدین جهت تجمیع رهبری معنوی و سیاسی در یک شخصیت، خود نشان از تمایز این انقلاب با سایر انقلاب‌ها دارد. از نظر امام‌خمینی (ره) هم ریشه همه گرفتاری‌ها و بی‌بند و باری‌ها در نگرش مادی و غیر معنوی به انسان است: «مردمى مى توانند کشور خودشان را حفظ کنند، مردمى مى توانند مملکت و ملت خودشان را نجات بدهند که معنویت داشته باشند. اگر معنویت در کار نباشد و همه مربوط به مادیت باشد، هر جا آخور بهتر است سر آن آخور مى روند ولو اینکه آن آخور را امریکا برایش درست کند.»

از این جهت، از نگاه امام خمینی (ره) رابطه دو سویه‌ای میان اخلاق و سیاست وجود دارد. از یک سو دلالت فعل اخلاقی فردی، سیاستی اخلاقی است و از سوی دیگر، جهت سیاست‌ها و رفتار‌های حکمرانان معطوف به رشد و تعالی انسان است. با توجه به این موضوع، متأسفانه پدیده سیاست‌زدگی سبب شده یک شکاف فزاینده و عمیق بین عرصه رسمی و عرصه مدنی به‌وجود آید که نشانه‌های آن را می‌توان در فساد‌های اقتصادی و سیاسی دهه اخیر مشاهده کرد. سیاست‌زدگی و اقتصادزدگی از کسانی که از آن‌ها انتظار رفتار اخلاقی و معنوی می‌رود و این‌گونه نسبت به وظیفه اخلاقی و معنوی خودشان غافل می‌شوند سبب شده تا حدی انتظارات اخلاقی و معنوی انقلاب اسلامی برآورده نشود. از طرف دیگر درگیری کشور با مسائل اقتصادی نباید سبب شود تا توجه به جنبه مهم معنویت در گفتمان انقلاب مغفول بماند. باید به خاطر داشت انقلاب اسلامی ایران نه فقط با موفقیت اقتصادی و سیاسی بلکه با رشد و ارتقای اخلاقی و معنوی شهروندان شعار خود را محقق خواهد کرد.

* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار