کد خبر: 1000532
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۵
سرمقاله مدیرمسئول
وجود اپوزیسیون برای نظام‌های پساانقلابی امری طبیعی است، چراکه فروپاشی نظام پیشین –به روش دگرگون‌سازی- منافع عده‌ای را نابود می‌کند و آن‌ها هم در تلاش هستند به فضای قبل برگردند.
دکتر عبدالله گنجی
سخنان اردشیر زاهدی و واکنش‌ها به آن پدیده متأخری است که در چند سال اخیر نمونه‌های دیگری نیز در بین اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی داشته است. وجود اپوزیسیون برای نظام‌های پساانقلابی امری طبیعی است، چراکه فروپاشی نظام پیشین –به روش دگرگون‌سازی- منافع عده‌ای را نابود می‌کند و آن‌ها هم در تلاش هستند به فضای قبل برگردند. درعین حال در نظام‌های دگرگون شده کسانی هستند که اگر انقلاب موجود برآمده از اراده ملی و اصیل باشد گردن می‌نهند و محترم می‌شمارند (هرچند قبول نداشته باشند). به بهانه سخنان زاهدی می‌توان غوری در اپوزیسیون نمود و چرایی بازگشت ذهنی- فکری برخی از آنان را جست‌و‌جو کرد. برای فهم این مهم علاوه‌بر فهم ساختاری اپوزیسیون می‌توان با درک نگرشی نیز آنان را دسته‌بندی کرد. از جهت ساختاری اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی به صورت کلان عبارت است از: ۱- وابستگان به نظام پیشین؛ ۲- مجاهدین خلق (منافقین)؛ ۳- چپ‌های صدر انقلاب اسلامی؛ ۴- اصلاح‌طلبان مهاجرت کرده و ۵- بخشی از اعضای دولت موقت که در کشور حضور دارند. در بین هر نحله نمونه‌هایی یافت می‌شود که منطق، عظمت، حقانیت، قانون‌گرایی و... جمهوری اسلامی در مقابل غرب را می‌ستایند (حتی اگر احساس تعلق نکنند).

اما از جهت نگرشی نیز اپوزیسیون قابل دسته‌بندی است:

۱- دسته‌ای هستند که از جهت سخن و ادبیات بسیار وقیح و کثیف هستند. هیچ حد و مرزی برای دشمنی نمی‌شناسند و برای رسیدن به آنچه در ذهن می‌پرورانند از هیچ ارتباطی فروگذار نمی‌کنند. نابودی ایران و حاکمیت به‌وسیله امریکا هم برای‌شان موضوعیت دارد. یکپارچه سیاه می‌بینند و به تنفر رسیده‌اند و از انداختن یک عکس با وزیر خارجه امریکا هم احساس هویت می‌کنند. به این جماعت «ویران‌طلبان» هم می‌گویند که ارتزاق‌شان را از سیستم‌های امنیتی غرب می‌گیرند. این دسته حتی برای شهادت حاج قاسم نیز شادی می‌کردند و از علنی کردن این شادی فروگذار نکردند.

۲- دسته‌ای هستند که نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند، اما حاضر نیستند ذیل پرچم امریکا، انگلیس و... بر ایران بتازند و در دوگانه ایران-غرب سکوت کرده‌اند. منتظرند دیگری براندازد و ایشان فقط کف و سوت آن را بزنند، اما اجازه همراهی علنی با دشمنان ایران را به خود نمی‌دهند. احتمالاً این جماعت قدری با تاریخ ۲۰۰ ساله ایران آشنایی دارند.

۳- برخی اپوزیسیون هستند، اما به اخلاق و وجدان پایبندند. برای خود حریتی قائل هستند. اگر ۱۰ اشکال به جمهوری اسلامی وارد می‌کنند، ممکن است یک نکته مثبت را هم بگویند. انصاف برای‌شان موضوعیت دارد. ممکن است در منازلی تربیت یافته باشند که بن‌مایه‌های چنین تربیتی داشته‌اند که در حق دشمن هم نباید بی‌انصافی کرد.

۴- عده‌ای هستند که به این باور رسیده‌اند که دشمنی غرب با جمهوری اسلامی فراتر از نظام سیاسی مستقر است. متوجه شده‌اند که از نگاه غرب این فرهنگ و تمدن ایران است که مقوم نظام مستقر است و نابودی آن مقدم بر حذف نظام سیاسی است. سخن آن امریکایی که باید ریشه ملت ایران را خشکاند، یا عبارت صریح «ملت تروریست» ترامپ از این نمونه است. ویرانی و تجزیه ایران از سوی دشمنان، برخی از اپوزیسیون را که عرق ملی دارند هشیار کرده است؛ لذا بین نابودی ایران از سوی دشمنان و حاکمیت موجود، وضع موجود را ترجیح می‌دهند، این جماعت ضمن حفظ مرزبندی، از ایران حمایت می‌کنند و با دشمنان آن در فضای رسانه درگیر هستند. زاهدی را باید از این جنس دانست. زاهدی دنبال چیزی نیست و سن و سال وی این را گوشزد می‌کند. حتی انگیزه دفن در ایران نیز از ایشان تاکنون صادر نشده است. برخی از اپوزیسیون از جمله زاهدی یا جناب علیزاده یا دانا وقتی در غرب مستقر شدند توانستند سخنان، مواضع و منطق دو طرف را مجدداً بازخوانی و خود را جایابی کنند. وقتی زاهدی سردار شهید را می‌ستاید یا با صراحت به وزیر خارجه امریکا می‌گوید غلط کردی، گذشته‌ای را می‌شناسد که نسل بنده و بعد از آن نمی‌شناسیم. زاهدی وابستگی را دیده است، دخالت را لمس کرده است، ناتوانی‌های دیروز و توانمندی امروز را می‌فهمد و می‌شمارد. پول‌پرستی سران ارتش دیروز و مجاهدت امروز (امثال سردار سلیمانی) را دیده است و در لب گور به خود اجازه نمی‌دهد روایتی خلاف وجدان ارائه دهد. او ابایی ندارد که به کسانی که پول ملت را برده‌اند و اکنون مدعی نجات ملت شده‌اند بتازد. او وزیر خارجه بوده است و خفت و خواری سیاست خارجی ایران را دیده است که امروز از دیپلمات‌های ما تمجید می‌کند.
 
او در پرونده دیپلماسی دوران 37ساله پدر همسر خود چه افتخاری می‌تواند بیابد؟ ماجرای ظفار؟ بحرین؟ حمایت از صهیونیست‌ها؟ وابستگی نظامی؟ او قدردان ایران مستقل است. او افتخار می‌کند ایران امروز خود توانمندی دفاعی را تولید می‌کند. همیشه تعریف دشمن مؤثرتر از تعریف دوست بوده است. ما قرار نیست زاهدی و امثال وی را در آغوش بگیریم یا تمجید کنیم و یا پیشنماز قرار دهیم. اما لازم هم نیست نیت‌خوانی کنیم و او را هل دهیم و خاموش کنیم. اثبات حقانیت ما از زبان او صادر شده است. زمانی این اثبات حقانیت برجسته می‌شود که او منافعش با انقلاب اسلامی آسیب دیده باشد و خانواده‌اش تحقیر شده‌ باشند. اما سن و سال و اندکی وجدان به او اجازه می‌دهد یک غرب با دو ایران را مقایسه و آن را بازگو کند. او سربازی را که امروز برای ایران می‌دود، می‌ستاید زیرا سربازی را که طی سه روز در جنگ دوم جهانی در قزوین نتوانست مقاومت کند دیده است. او استانداردهای عظمت ایران را می‌خواهد و می‌شناسد و اکنون این استاندارد‌‌ها را در نظام مستقر می‌یابد و بازگو می‌کند. سخنان او چیزی به خودش اضافه نمی‌کند اما سپری است در مواجهه با کسانی که تلاش می‌کنند بر منطق مستحکم، ایستادگی، استقلال‌طلبی و مقاومت ملت ایران خاکستر بپاشند. او با ما نیست اما بر ما هم نیست.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۵
ایران قدرتمند
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
0
6
به زیبایی و دقیق تصویر درستی از اپوزیسیون رو نشون دادین.و به درستی تفکیک کردین.که این نگاه هم باید در فضای جامعه و مجازی شکل بگیره در مورد اپوزیسیون.اما یک نکته مهمی رو که بهش اشاره نکردین و واقعا جای بیان این نکته خالیه آقای گنجی.و جامعه ما مخصوصا فضای مجازی و علل الخصوص جوانان مدافع نظام به این مسئله به شدت نیاز دارن و اونم اینه که برخوردشون با این اقشار و هر طبقه از اپوزیسیون چطور باید باشه.چون بعضی جوانان مثلا انقلابی کوچکترین بویی از استراتژی نبردن.چون حملات زیادی از جانب بعضی انقلابیها به آقای زاهدی شد.یا به آقای دانا.که اصلا قابل درک نیست.من نمیفهمم یعنی منظورشون اینه که اونا باید برن بشین توی صدای امریکا مثل بقیه کله پوکا حرفای پوچ بزنن علیه نظام و رهبر تا این انقلابیها بهشون حمله نکنن؟خود براندازای گروه اول به اینا حمله میکنن و حالا اینا هم همصدا با اونا بهشون حمله میکنن.به نظر شما وقتش نرسیده که یا این افراد رو هدایت کنید یا اگه قرضی دارن یه طبقه بندی هم برای مدافعان ترتیب بدین که تکلیفمون روشن بشه با بعضیا.ملاحظه ی چیرو میکنید.این تن هزار پاره کشور و نظام دیگه از همه طرف و همه کس زخم خورده دیگه جایی برای زخم خودی نداره.از اصلاحاتچی تا سلبریتی و بالا بگیر تا راننده تاکسی و....ما تو جامعه درصد قابل توجهی از جوانان رو داریم که اگه نگیم سیاه ولی خاکستری ان که به هر علتی جذب گفتمان سنتی انقلاب نشدن.ولی دلیل نمیشه که بفرستیمشون تو جبهه دشمن.حالا چندنفر هم که پیدا شدن با گفتمان خودشون دارن اون قشر رو میارن تو جبهه خودمون کاریکه ما نتونستیم بکنیم.پس همین خودش کافیه واسه حمایت از اونا.ولی اگه حمایت ازشون به هر دلیلی نمیشه لااقل حمله هم نباید بشه.اونم در زمانی که همچین رهبر استراتژیستی داریم.دیگه اون بنده ی خدا که نمیتونه علنا بگه کاری با اینا نداشته باشید.این وظیفه تئوریسینهای انقلابه که جوانان خام رو روشن کنن.باز خدا خیر بده شما رو که این تحلیل دقیق رو ارائه کردین
ناشناس
|
United Kingdom
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۸
0
1
نکات خوبی راگفتید اما هنوز به مسائل کلیدی توجه ندارید. بسیاری از ایرانیها برانداز نیستند و اصولا با انقلاب میانه خوبی هم ندارند. انقلاب در تاریخ ملتها از امور نادر است. از دشمن خارجی هم بدشان می آید یا حداقل اینکه با تجربه جنگهای چند دهه گذاشته در اطراف ایران و همچنین از تجربه جنگ ایران و عراق آموخته اند که جنگ خانمان برانداز است و کسانی که آگاه ترند ترند از تجزیه ایران و بدتر شدن شرایط بشدت نگرانند. عده زیادی هم که با تاریخ کشور و مساءل ژیوپولیتیک آشنایی دارند حتی به براندازی فکر نمیکنند. اما پرسش اساسی که شما و همکاران هنوز به آن نپرداخته اید اینست: حکومت در برابر این ایرانیان و برای ایجاد همبستگی ملی و ایزوله کردن وطنفروشان چه در خارج و چه در داخک چه کرده است؟ بنظر میآید که شاید عمدتا فکر میکنند این فرصتی است برای تحکیم بیشتر روشهای گذشته و چشم بستن به واقعیتها و گسترش نا رضایتی ها و یاس و بی تفاوتی. هر حکومتی بعد از استقرار عناصری در خود دارد که حفظ وضع موجود با منافی این افراد گره میخورد. من چندان امیدی ندارم که اینگونه افراد خطر را بدرستی تشخیص دهند و بر ساز خود میدمند، اما شما و روشنفکرنای به مانند شما از از نظر ایدولوژی به نظام نزدیکترند مسوولیت دارند برای ایجاد شرایط بهتر که همه ایرانی ها صرف نظر از عقایدشان به حفظ ایران، استقلال و آبادی ایران فکر میکنند بتوانند در سرنوشت کشور مشارکت کنند و این جز با آزادی بدست نمی آید و اگر هم بدست آید پایدار نخواهد بود.
مهران
|
France
|
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۸
0
2
به دو مورد اشاره نفرمودید. اول اپوزسیون نمایان که هدفی جز کلاشی و اخاذی از هر گروه و طیفی که بودجه بدهد ،تا پیرزنی که آخر عمری فیلش یاد هندوستان کرده ندارند، اینان لیبرل ،سلطنت طلب ، چپ ، راست ، و حتی طرفدار بخشی از نظام میشوند، تا سفره کجا پهن باشد. دو دیگر جدایی طلبان که زالو وار به بدنه هر جناهی که در باور مالیخولیشان تا شش ماه دیگر ! حکومت را ساقط میکنند،میچسبند. اینان چون ظرفیت فریب بیسوادان و نادانان قومی و محلی به خصوص کودکان را دارند،اتفاقا خطرناکند. موفق باشید.
احسان
|
United States
|
۰۴:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۹
0
1
از نظر کسی که هم تجربه زندگی در ایران و هم در غرب رادارد با شما موافقم . من سخنان بسیاری از اپوزیسیون خارج نشین ونسل جدید جوانان ایرانی را شنیده و مقایسه کرده ام و واقعا به وجود شما جوانان ایرانی که ذهن باز و درک درستی از اوضاع و احوال دارید افتخار می کنم
رنجبرفردویی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۶
0
1
سلام مابایدبابصیرت علوی بطور حقیقی عمل کنیم مثل حاج قاسم سلیمانی که رهبرگفتمان مکتب سلیمانی رایاداورشداگرچنین رفتار کاربردی داشته باشیم مسلما آنهایی که درقلبشان مرض نباشد حداقل وجدانشان رازیرپانخواهندگذاشت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار