سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: هرچند جنگ تحمیلی روز ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ به شکل رسمی آغاز شد، ولی از همان اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، تحرکات مرزی رژیم بعث عراق علیه کشورمان آغاز شد. در واقع جوانهای انقلابی که پس از پیروزی انقلاب اسلحه به دوش گرفته و در نهادهایی، چون کمیته و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضور یافته بودند، بدون انقطاع، از درگیریهای منتهی به انقلاب، به درگیریهای درون شهری با ضد انقلاب و عناصر برجای مانده از رژیم گذشته ورود کردند و سپس با شعلهور شدن جنگ در مناطق مرزی، به این مناطق ورود یافتند.
به این ترتیب یک جوان انقلابی بدون آنکه از فضای جهاد جدا و فارغ شود، از شبهای پرشور انقلاب به روزها و شبهای خاطرهانگیز جهاد در میادین جنگ سخت ورود کرد و تا ۱۰ سال بعد (از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷) بدون وقفه در این میادین حضور یافت. به همین دلیل شور و حال انقلاب به میان رزمندگان دفاع مقدس رسوخ یافت و رفتهرفته تبدیل به فرهنگی غنی و پربار شد.
اما در میان مقاطع مختلف جنگ، مقاطع ابتدایی آن رنگ و بوی دیگری داشت. یکی از دلایل این امر، نزدیکی به زمان پیروزی انقلاب و حفظ شور انقلابی در میان مردم و جوانان بود، اما از دیگر دلایل این موضوع میتوانیم به کمبود تسلیحات در بین رزمندگان خودی اشاره کنیم که خواهی نخواهی باعث میشد اتکا به ایمان و انگیزههای الهی در میان رزمندگان بسیار بیشتر از اتکا به جنگافزارها و ادوات نظامی باشد.
به تعبیر دیگر، دستهای خالی باعث میشد دلهای رزمندگان متوجه حضرت دوست شود و از اینرو، قدرت ایمان و معنویت موجود در بین رزمندگان، جبران کاستیها را میکرد. شاید این حرف یکی از سرداران جنگ درست باشد که میگفت: «هرچه از زمان جنگ فاصله میگرفتیم و جلوتر میرفتیم، اتکای ما به جنگافزارها بیشتر میشد. رزمندگان همچنان معنویت خود را حفظ کرده بودند، ولی این فکر که اگر در فلان عملیات فلان قدر تانک یا توپ داشتیم موفقتر میشدیم، کمکم در جبههها بیشتر شنیده میشد و همینها تا حدی از معنویتها کم میکرد.»
به هر روی، جنگ در پهنهای ۱۰ ساله و مقاطعی مختلف ادامه یافت و هر مقطعی حال و هوای خود را داشت. سادگیهای اوایل جنگ، ناشی از حضور رزمندگانی بود که شور انقلابی را به صحنههای جهاد کشانده بودند و سنگ بنای فرهنگی را بنا نهادند که به نام فرهنگ دفاعمقدس تا قرنها قابلیت ماندگاری و پردازش دارد و باید از آن بهرهها جست.