کد خبر: 1001967
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۴
در گفت‌وگوی «جوان» با نگارنده کتاب «نان سال‌های جنگ» مطرح شد
برخی به دنبال تاریخ‌سازی هستند و تلاش می‌کنند حضور بانوان در صحنه‌های اجتماعی را در پیش از انقلاب بسیار پررنگ نشان دهند
محمدصادق عابدینی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: یکی از نکات مغفول در بیان تاریخ دفاع مقدس، نگاه به پشت جبهه‌های نبرد است؛ مجموعه عظیمی از تدارکات و کمک‌های مردمی که از دل روستا‌ها و شهر‌ها ساماندهی شده و قدم به قدم پیش می‌رفته تا به دست رزمنده‌های خط مقدم می‌رسید. کتاب «نان سال‌های جنگ» یکی از اولین آثار مکتوب در زمینه کمک‌های مردمی به جبهه‌های جنگ است. این کتاب که از سوی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده، به نقش زنان روستای «صد خَرو» در پشتیبانی از جبهه‌ها می‌پردازد، محمود شم آبادی که تدوین و نگارش کتاب را بر عهده داشته است، در گفتگو با «جوان» به موضوع این کتاب پرداخته است.

کتاب به بخش ناگفته از جنگ پرداخته است و آن حضور زنان برای پشتیبانی از جبهه‌هاست، چه شد که در روایت تاریخ دفاع مقدس سراغ این بخش رفتید؟

متأسفانه بعد از جنگ یک تغافل تاریخی درباره دفاع مقدس رخ داد. دفاع مقدس برخلاف همه جنگ‌های قبلی بود. اگر به تاریخ نگاه کنید در جنگ‌های گذشته فقط نقاط مرزی و شهر‌های اطراف درگیر جنگ می‌شدند، اما در دفاع مقدس تمام کشور درگیر جنگ و پشتیبانی از جبهه‌ها شدند. فاصله جغرافیایی خوزستان و خراسان را نگاه کنید. جنگ در استان‌های خوزستان تا کردستان در جریان بوده، اما مردم تا روستا‌های خراسان از جمله روستای «صد خرَو» جنگ به مسئله اصلی مردم تبدیل می‌شود، رزمندگان حمایت می‌کردند و جوانان شان را به جبهه می‌فرستادند. این پشتیبانی در روایت تاریخ جنگ دیده نشده است.

این تغافل صرفاً محدود به تاریخ نگاری نیست، در آثار هنری هم معمولاً دفاع مقدس را در جبهه‌ها خلاصه می‌کنند!

در مقدمه کتاب به شعری از علیرضا قزوه اشاره کرده ام که می‌گوید انگار بعضی‌ها می‌خواهند جنگ فقط برای جنگ باقی بماند. متأسفانه روایت دفاع مردمی و پشتیبانی از جبهه‌ها حتی در آثار نویسندگان و شاعران دیده نمی‌شود. شبه روشنفکران ایرانی هم که اصلاً به جبهه نمی‌پرداختند. مرحوم نادر ابراهیمی در کتاب «با سرود خوان جنگ در خطه نام و ننگ» می‌گوید، من اگر به جبهه نمی‌آمدم شرمنده می‌شدم، کسی که از جنگ ننویسد، ممکن است هنرمند باشد، اما هنرمند مردمی نیست.

کتاب درباره روستای «صد خَرو» است، در حالی که تقریباً همه ایران درگیر پشتیبانی از جبهه‌ها بودند، چرا سراغ این روستای خاص رفتید؟

روستا‌های زیادی از جنگ پشتیبانی می‌کردند، اما روستای «صد خرَو» به واسطه حضور بانویی به نام «خیر نساء صد خرَو» به صورت مرجع جمع آوری کمک‌های مردمی روستا‌های سبزوار به جبهه شده بود. این مرجعیت باعث شد به این روستا بپردازیم، البته دوستان من در حال تحقیقات بیشتر در زمینه پشتیبانی از جبهه هستند و به افرادی رسیدیم که هر کدام یک گنج هستند.

پیش از این نمونه‌هایی از چنین تحقیقاتی در قالب کتاب منتشر شده بود؟

به صورت کتاب مستقل که به پشتیبانی از جبهه پرداخته شده باشد، خیر، اما مثلاً در کتاب‌هایی مثل «دلهره‌های آخرین خاکریز» درباره سردار شهید شمس‌آبادی، به این پشتیبانی‌ها اشاره شده است.

رویکرد کتاب پرداختن به نقشی است که زنان در حمایت از جبهه‌ها ارائه می‌دادند و نقش آفرینی اجتماعی دارند؛ چیزی که در سال‌های گذشته بسیار ناچیز به آن پرداخته شده!

یکی از مسائل مطرح در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی حضور اجتماعی بانوان است. در کتاب‌هایی مثل «خانم مربی» که خاطرات بانویی است که در مشهد فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی انجام می‌داده است یا «دختر تبریز» که درباره یک خانم مربی پرورشی است بر فعالیت‌های اجتماعی بانوان تأکید شده است. هم اکنون برخی به دنبال تاریخ‌سازی هستند و تلاش می‌کنند حضور بانوان در صحنه‌های اجتماعی را در پیش از انقلاب بسیار پررنگ نشان دهند و برعکس اعلام کنند که بعد از انقلاب زنان در اجتماع حضور نداشته‌اند. نگارش این کتاب‌ها برای این بود که چنین تصویر غلطی شکسته شود.

کتاب با حجم عظیمی از مصاحبه جمع‌آوری شده، جمع آوری این حجم گفتگو سخت نبود؟!

مصاحبه‌ها را آقای محمد اصغرزاده انجام داده و با بیش از ۲۴، ۲۵ نفر گفتگو کرده است. سوژه اصلی کار همان خانم خیر نساء بوده است. اتفاقاً مستندی نیز با عنوان «خیر نسا» در سال ۹۶ ساخته شد و در جشنواره عمار «فانوس» گرفت.

یعنی کتاب بر اساس محتوای مستند جمع آوری شده؟

نه مصاحبه‌ها برای قبل از تولید مستند بوده، فکر کنم حدود سال ۹۴ انجام شده است. متأسفانه تعدادی از خانم‌هایی که در کار پخت نان برای جبهه بودند فوت کرده‌اند، تلاش شد که مصاحبه‌ها درست در همان محلی که کمک‌ها انجام می‌شده، صورت بگیرد.

کتاب به تازگی منتشر شده، چرا اینقدر فاصله از زمان مصاحبه تا انتشار وجود دارد؟

یکی از دلایل آن فاصله میان زمان مصاحبه تا تدوین و نگارش بوده است. این زمان کمی طولانی شد. به خاطر پراکندگی خاطرات و اینکه بسیاری از آن‌ها کلی بود، رسیدن به یک روش مناسب برای نگارش و اینکه کتاب در چه قالبی باشد زمان برد.

مقام معظم رهبری نگاه ویژه‌ای به ادبیات دفاع مقدس دارند، امید دارید کتاب «نان سال‌های جنگ» هم مورد توجه ایشان قرار گیرد؟

چند روز پیش با خودم فکر می‌کردم که کتاب را همراه با نامه‌ای برای مقام معظم رهبری پست کنم. بزرگ‌ترین آرزویم این است که ایشان کتاب را تورق کنند. در مقدمه کتاب از سخنان ایشان بهره برده ام. در مرحله تحقیقات متوجه شدم که امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری چقدر بر نقش زنان تأکید کرده‌اند.

به نظرتان پرداختن به موضوع تقریباً بکر پشتیبانی از جبهه چقدر می‌تواند بر مردم تاثیر بگذارد و مخاطب با آن ارتباط برقرار کند؟

کتاب یک محصول تک ساحتی نیست، می‌شود روایت‌های آن تکثیر شود. همین اهالی روستای صدخرَو، روستای پرجمعیتی است. همین جوانان روستا کتاب را بخوانند قطعاً روی سبک زندگی آن‌ها تاثیر خواهد گذاشت. از سوی دیگر کتاب می‌تواند سوژه و موضوع تولید آثار فرهنگی و هنری شود. مردم تماشای سریال را دوست دارند، وقتی داستان «ستایش» در سه فصل ساخته می‌شود که داستانش مواجهه یک دختر با مشکلات زندگی است، چرا نباید از حضور زنان در پشتیبانی از جنگ فیلم ساخت؟ ما فقط در مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید» نگاهی گذرا به پشتیبانی از جنگ داریم که در یکی از قسمت‌ها برای جبهه‌ها مربا پخته می‌شود. داستان پشتیبانی از جنگ می‌تواند برای ساخت مستند و سریال بسیار جذاب باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار