سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: جنس سینمای حاتمی کیا، به گونهای است که همیشه موافقان و مخالفان سرسختی به همراه داشته است. سینمایی آرمان گرا به همراه قهرمانهایی که رگههایی از اعتراض در قامت آنها موج میزند. از «سعید از کرخه تا راین» و «حاج کاظم آژانس» و «مرتضی موج مرده» تا «به نام پدر» و «گزارش یک جشن»ی که هیچ گاه رنگ اکران به خود نگرفت و همین اواخر با «بادیگارد» و این آخری یعنی «خروج»؛ ابراهیم را کارگردانی اعتراضی برای دوست داران سینما معرفی کرده است. اعتراض به ارزشهایی که با گذشت زمان، رنگ غفلت به خود گرفته اند و نیاز به تلنگری برای آشتی دوباره با آنها و چه زبانی مهربانتر و گزندهتر از سینمای ابراهیم حاتمی کیا.
فیلم سینمایی «خروج» آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا به دلیل ویروس «کرونا» و تعطیلی سینما سر از اکران آنلاین درآورد. حالا که بیش از یک ماه از اولین روز اکران این فیلم در وی او دیها میگذرد، به سراغ دوتن از منتقدین سینما رفتیم تا نقدی بر «خروج» حاتمی کیا داشته باشیم. جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون معتقد است که خروج جزء آثار تماشایی حاتمی کیاست و برآیند این فیلم تنها به دست کسی مانند حاتمی کیا میتوانست این گونه رقم بخورد و در غیر این صورت این سوژه میتوانست در دستان کارگردانی که پایبند به آرمانها و ارزشهای اجتماعی نیست؛ بی شک تبدیل به یک فیلم ضدملی و ایرانی شود. بر خلاف نظر او، ایزد مهرآفرین، خبرنگار و منتقد سینما خروج را ضعیفترین فیلم حاتمی کیا میداند و میگوید، چون عوامل فیلم میدانستند که در صورت اکران در سینما با شکست گیشه مواجه خواهند شد، به ناچار تسلیم اکران آنلاین این فیلم شده اند.
این فیلم داستان گروهی از کشاورزان روستایی را روایت میکند که شرکت سهامی آب، هنگام تخلیه سد آب شور به اشتباه آب را روانه زمینهای کشاورزی آنها میکند و باعث خرابی تمامی محصولات آنها میگردد. آنها پس از آن که از طریق مسئولین سد، دهیار، بخشدار و امام جمعه موفق به حل مشکلشان نمیشوند، تصمیم میگیرند که نزد رئیسجمهور بروند و مشکلشان را با او در میان بگذارند. این گروه با تراکتور از روستای خود به سمت تهران عازم میشوند و طولی نمیکشد که خبر سفر آنها در تمام رسانهها پخش میشود و این موضوع باعث ایجاد محبوبیت و مشکلاتی برای آنها میگردد.
کارگردان، خالق یک اثر و مسئول موفقیت و یا شکست یک فیلم به لحاظ تکنیک در نگاه اول است. کارگردانی «خروج» را چگونه تحلیل میکنید؟
جبار آذین: ابراهیم حاتمی کیا از چهرههای شاخص و متعهد سینمای ارزشی کشور است. در کارنامه سینمایی او فیلمها و مجموعههای تلویزیونی قابل تامل و مانا کم نیست، او که مسیر پر تلاشی را برای رسیدن به جایگاه سینماگران ممتاز کشور طی کرده اکنون به عنوان یکی از امیدهای سینمای انقلاب اسلامی در عرصه سینمای ملی ایران مطرح است. جدیدترین ساخته این فیلم ساز که به دلایل شرایط ویژه اجتماعی و همه گیر شدن ویروس کرونا به صورت آنلاین و سینما ماشین در معرض دید و قضاوت عموم قرار گرفته، گرچه بهتر از برخی از آثار پیشین این فیلمساز نیست، اما از منظر کارگردانی همچنان دارای قوت و قدرت ساختار، تحرک در میزانسن، بازیها و دوربینها و هدایت خوب بازیگران و شکل دهی دراماتیک مضامین مهم فیلم خروج است؛ به عبارتی حاتمی کیا در خروج هم به عنوان کارگردان قدر ظاهر شده؛ گرچه آثار بهتری را هم در مقام کارگردان از او دیده ایم، ولی خروج به دلیل مضمون متمایز و ساختار خوب سینمایی جزء آثار تماشایی این فیلمساز محسوب میشود.
ایزد مهرآفرین: کارگردانی مجوعه تمام عواملی است که در یک فیلم دخیل است؛ از صدابرداری و طراحی صحنه گرفته تا بازیگری و فیلمبرداری را یک شخص به نام کارگردان هدایت میکند که به آن کارگردان میگویند. اگر بخواهیم کلی بگوییم خروج کارگردانی خوبی ندارد برخلاف این که خیلیها این بحث را میکنند که مشکل از فیلمنامه است، به نظر من خروج جدا از فیلمنامه مشکل کارگردانی دارد و این که فیلم جادهای است یا پلانهای جادهای دارد دلیل بر این که کارگردانی خوبی دارد نمیشود. شاید بتوان گفت خروج از لحاظ کارگردانی ضعیفترین فیلم ابراهیم حاتمی کیا است.
بازی بازیگران را چور دیده اید؟ به خصوص بازی فرامرز قریبیان که نقش اصلی فیلم را برعهده دارد؟
جبار آذین: یکی از امتیازهای مهم فیلم خروج گزینش بازیگران بر مبنای شخصیتهای پردازش شده اصلی این فیلم است. حاتمی کیا با انتخاب برخی بازیگران صاحب نام و با تجربه مانند فرامرز قریبیان توانسته افزون بر گرفتن بازی فوق العاده از این بازیگر درخشان سینمای ایران در انتقاد و القای مفاهیم و مضامین غنی فیلم خود به توفیق مناسب و شایسته اجتماعی برسد. فررامرز قریبیان از بازیگران شاخص سینمای ایران است که در این اثر هم توانسته با هدایت درست کارگردان یکی از بهترین بازیهای خود را به تماشا بگذارد.
ایزد مهرآفرین: بازیها به نظرم باسمهای است و در حد انتظار مخاطب از بازیگران نیست. چند پیرمرد که در جاده شخصیت اصلی را همراهی میکنند و یک جوان که با تراکتور تک چرخ میزند، اینها هیچکدام بار دراماتیک ندارند و بی معنی است.
جنس سینمای حاتمی کیا به گونهای است که غالبا با خلق قهرمان همراه میشود. به نظرتان این بار حاتمی کیا در خلق قهرمان و شخصیت پردازی درست موفق بوده؟
جبار آذین: شخصیت سازی در سینمای ایران یکی از مهمترین مواردی است که عموما دچار غفلت واقع شده است. به عبارتی درک درستی از شخصیت پردازی در سینمای ایران به نسبت وجود ندارد چرا که پردازش شخصیت تنها یک بعد از شخصیت سازی در سینما و آثار سینمایی است که اغلب به پردازش شخصیتها توجه میشود، اما ابعاد مهم شخصیت سازی که ارائه و نمایش اعتقادات قلبی و مسائل درونی شخصیتها است به صورت کمرنگ ارائه شده و در نتیجه شخصیتها دارای ویژگی شخصیتی کامل نیستند؛ حاتمی کیا با آنکه در فیلمهای خود با موضوعها و شخصیتهای آثارش به نوعی زندگی میکند و آنها را میشناسد و برای خود او کاراکترها ملموس هستند، اما در فیلم خروج به چند شخصیت اصلی عنایت خاص شده و شخصیتهای فرعی همچنان در فرع قرارگرفته اند. علت اصلی این مسئله هم موضوع مهم و اجتماعی به نوعی انتقاد اجتماعی مطرح شده در این فیلم است که پردازش ماجراهای آن از زاویه یک یا دو شخصیت اصلی به تماشاگر انتقال مییابد، در هر حال این فیلم هم به دلیل وجود یک یا دو شخصیت اصلی خوب و باورپذیر و همچنین بازیهای خوب بازیگران توانسته مخاطب را با آنها و موضوعهای مختلف و حرکت گسترده اعتراضی قانونمند این فیلم همراه کند.
ایزد مهرآفرین: به نظرم با توجه به این که بازی فرامز قریبیان خوب است، ولی حتی در خلق قهرمان هم موفق نیست، چون نه بازی خوب قریبیان و نه شخصیتی که در فیلم دارد هیچکدام کمکی به فیلم نمیکند، تلاش کرده است که یک قهرمان باشد، ولی به نظر من هیچوقت به آن هدفی که فیلمساز دارد و مخاطب به دنبال آن قهرمان است نرسیده است. اگر هم برسد یک قهرمان دست و پا شکسته است.
خروج، چون روایت یک داستان واقعی است، به نظر دست و پای کارگردان را در ارائه خلاقیتها (اشاره به پایان بندی فیلم) بسته است. با این وجود حاتمی کیا در خروج توانسته در ارائه داستان موفق باشد؟
جبار آذین: معمولا آثار موفق بر مبنای واقعیتهای جامعه و نگاه به زندگی واقعی مردم باید شکل بگیرد چرا که وظیفه و رسالت اصلی فیلم و سینما ارائه آثار مخاطب و مردم پسند است، در این تولیدات باید نوع زندگی و مشکلات مردم به نوع هنرمندانهای به تصویر کشیده شود، در خروج هم حاتمی کیا بر مبنای یک واقعه طبیعی و اجتماعی داستان فیلم خود را شکل داده است، این واقعیت گرایی گرچه ممکن است برای برخی از فیلمسازان ما به دلیل ضعف دانش اجتماعی یا دور زدن قانون و قانون گریزی شکل هایدیگری به خود بگیرد، اما حاتمی کیا با توجه به وفاداری او به نظام کشور و ارزشهای جاری در ایران اسلامی شکل مقبول به خود گرفته و موضوعی که میتوانست در دست مخالفان و اپوزوسیون تبدیل به یک اعتراض اجتماعی بی بند و بار باشد در فیلم خروج حاتمی کیا در قالب یک حرکت مردمی به حق که در مسیر درست قانونی اعتراضات خود را بازگو میکنند در آمده است و این امتیازی برای حاتمی کیا است که توانسته با استفاده درست از مسائل واقعی ارائه واقعیتهای آشنای زندگی افراد در قالب نظام کشور مسائل انتقادی، اجتماعی کاراکترهای فیلم را بازگو کند بدون آن که به شخصیت، قوانین، عرف و شرع جامعه خللی وارد شود و این تنها میتوانست کار فیلمسازان ارزشی کشور، چون حاتمی کیا باشد در غیر اینصورت این موضوع میتوانست در دستان یک کارگردانی که پایبند به آرمانها و ارزش اجتماعی نیست تبدیل به یک فیلم ضدملی و ایرانی شود.
ایزد مهرآفرین:، چون داستان واقعی است، اتفاقا خیلی میتوانست به فیلمسازکمک کند. مگر ارتفاع پست برگرفته از یک داستان واقعی نیست، خیلی از فیلمهایی که داریم آن بستر قصه شان میتواند در فضای واقعی باشد، مثلا شبی که ماه کامل شد یک قصه وقعی دارد، ولی یک کارگردانیتر و تمیز دارد، خود حاتمی کیا هم نمونههای خوبی دارد مانند ارتفاع پست که داستان واقعی دارد، اما آنجا با یک کارگردانی سروشکل دار و مقتدر مواجه میشوید، اما در خروج همه چیز از دست رفته است.
به هر دلیل خروج سر از اکران آنلاین درآورده است. پیش بینی شما (در حالت عادی و اکران سینما) از استقبال مخاطبین چه بود؟
جبار آذین: هیچ حرکت خلاقانه و جدیدی مانند آن چه که سازمان اوج متولی و پیش آهنگ آن شده نمیتواند جای نمایش فیلم در سینماها را بگیرد، با این حال نمایش آنلاین خروج و فیلمهای دیگری که از آن تبعیت کرده اند نشان میدهد که علاقهمندان در هر شرایطی برای تماشای فیلمهای خوب مشتاق هستند و از آن استقبال میکنند، ولی این که اکران فیلمهای سینمایی در کشور ما به دلیل مناسبات غلط حاکم بر مدیریت سینما و مافیا بر اکران با مشکلات فراوان رو به رو است چنان چه شرایط مناسب باشد و تبلیغات شایسته صورت گیرد و به نوعی اکران فیلمها از مسیر سلامت عبور کند بدون آن که سینمادارها، دفاتر پخش و تبلیغات دچار فشار از سوی برخی منافع داران و مقام داران در سینما و باندهای مافیایی نشوند اکران فیلمهای سینمایی میتوانند با استقبال رو به رو شوند به همین امتداد فیلم حاتمی کیا چنانچه در سالنهای سینما در شرایط بهینه اکران میشد میتوانست مخاطبان انبوه خود را به سالنهای سینما بکشاند و با استقبال مردمی رو به رو شود.
ایزد مهرآفرین: به نظر من این فیلم در اکران عادی اتفاق خاصی برایش نمیافتاد، اصلا یکی از دلایلی که فیلم را به صورت آنلاین اکران کردند این بود که برآورد تهیه کنندگان و سازندگان فیلم این بود که این فیلم در اکران اتفاقی برایش نمیافتد، چون سینما مختصاتی دارد که مخاطب به دیگران توصیه میکند که فیلم را ببینند یا خیر. نه فقط فیلم خروج بلکه بقیه فیلمهایی هم که آنلاین اکران میشوند مانند طلا با استقبال خوبی مواجه نمیشوند، اساسا اینها فیلمهایی نیستند که در سینما اتفاق خوبی برایشان بیافتد، شما زمانی میتوانید بگویید سینمای آنلاین کاری کرده است که فیلمی که قرار بوده در سینما بفروشد در اکران آنلاین هم موفق باشد.
در دوران پس از انقلاب، شاید هیچ وقت یک نسخه درست اعتراض مردمی به مشکلات، ارائه نشده باشد. سینما هنری است که میتواند با نگاهی متفاوت جلودار حرکتهای مردمی باشد. خروج توانسته و خواسته که یک نسخه درست اعتراضی ارائه دهد؟جبار آذین: خروج دقیقا در چارچوب تفکرات و بینشهای حاتمی کیا ساخته شده است، حاتمی کیا حتی در برابر اعتراضات مخالفان خود اعلام کرد که من یک فیلمساز وابسته ام، وابتسگی او از زاویه تعلقات این کارگردان به ارزشها و آرمانهای کشور و قواعد نظام جمهوری اسلامی است و طبیعی است که چنین فیلمسازی در همان فضا به تولید آثار سینمایی میپردازد حتی اگر از جانب برخی منتقدان معترض و مخالفان حاتمی کیا این فیلمساز متهم شودکه برای حاکمیت فیلم میسازد؛ این نوع فیلمسازی در جهان سینما تازگی ندارد و فیلمسازان فراوانی با وفاداری به ارزشها و اهداف سیاسی اجتماعی کشور فیلمها ساخته اند، حاتمی کیا هم گر چه کوشیده است وفاداری خود را به مسائل جامعه و دستاوردهای انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت کشور نشان دهد، ولی این بدان معنا نبوده است که از انتقادهای سازنده در آثار خود دوری کند، ما بسیاری از کارهای این فیلمساز را هم دیده ایم که فیلمساز کوشیده در آنها از زاویه سلامت و انتقاد سازنده مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به نقد و تحلیل در فیلمهای خود بگنجاند، این از عوامل توفیق حاتمی کیا است و این که صرفا با انگ یک فیلمساز حکومتی بخواهند هنرمندی را از صحنه دور کنند نه تنها حرفهای و تخصصی نیست که اخلاق مدارانه هم نیست چرا که ما باور داریم هنرمند باید در یک فضای سلامت و تعامل آمیز حرفهای خود را محترمانه با مخاطب در میان گذارد، حالا ممکن است یک فیلمساز مانند حاتمی کیا آثار خود را در قالب باورهای اجتماعی و نظام کشور عنوان کند و دیگری با پررنگ کردن زاویه انتقادی مسائل اجتماعی و خانوادگی و یا شخصی در فیلمهای خود؛ در هر حال حاتمی کیا به عنوان یک فیلمسازی که برخی از مسائل کشور را به شیوه انتقادی اجتماعی به سلامت عنوان میکند، فیلمساز شایسته و موفقی محسوب میشود.
ایزد مهرآفرین: من به سینما از این منظر نگاه نمیکنم که یک فیلم اعتراضی هست یا نه، حمایتی هست یا نه و یا در نقد یک جریان خاص است یا خیر، در ابتدا باید یک فیلم خوب باشد یعنی باید شما با یک فیلم خوب مواجه شوید که بتوانید از دیدن آن لذت ببرید، بعد اگر آن فیلم دارای یک حرفی است به آن دقت کنید، شما میتوانید یک فیلم خیلی بد بسازید، اما بگویید اعتراضی است.