ماههاست که عملکرد نادرست سازمان تعاون روستایی داد و فغان فعالان بخش کشاورزی را درآورده و کار را تا جایی پیش برده که در نیمههای سال گذشته اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس، محمود حجتی را تحت فشار مضاعف قرار دادند. نحوه عمل و ماهیت واقعی سازمان تعاون روستایی در حوزههای مختلف بر کسی پوشیده نیست. خرید محصولاتی همچون خرما، سیر، پیاز، سیبزمینی، زعفران و گوجه با قیمتهای کاملاً سرکوب شده و ناعادلانه تحت عنوان خرید حمایتی، آن هم با استفاده از حدود هزار میلیارد تومان وام و خط اعتباری سالانه دولتی که در اصل باید صرف ایجاد زنجیرههای تولید و نجات کشاورزان خردهپا توسط تعاونیها و اتحادیههای آنها شود، متأسفانه نتیجهای بهجز زیان کشاورزان و سودآوری سازمان برای هزینههای بیحساب چندین میلیاردی همچون تغییر دکوراسیون دفتر و محل اسکان مدیران یا پرداخت پاداشهای بیحساب و کتاب نداشتهاست. همه این اقدامات، به نام حمایت از تولیدکننده، بلایی بر سر کشاورزان آورده که هیچیک از آنها دلخوشی از این به اصطلاح خریدهای حمایتی ندارند؛ چراکه به رغم شعارهای مدیران سازمان، خرید اندکی از محصولات انبوه تولیدی به حداقل قیمت توسط تعاون روستایی نهتنها هزینههای کشاورزان را پوشش نداده و کمکی به کسب و کار آنها نکرده، بلکه توان مالی آنها برای کشت جدید را هم سلب کردهاست. اصولاً طی دوسال گذشته آنچه بیش از هر چیز از طرف مدیران سازمان تعاون روستایی شنیده یا دیدهایم، شعارها و حرفهای پر زرق و برق ولی خالی از اقدام واقعی بوده و حتی بر اساس بررسیها و شواهد عینی در بسیاری از موارد کاملاً بیپایه و اساس نیز بوده است؛ به عنوان مثال در مقطع یاد شده به تعداد انگشتان یک دست نیز اثری از برگزاری نشست تخصصی رو در رو برای بررسی مشکلات شبکه تعاونیها و تشکلهای بخش کشاورزی به غیر از جلسات فصلی شورای مرکزی نظام صنفی کشاورزی در محل سازمان آن هم توسط خودشان نمیبینیم، اما با مراجعه به سایت و پایگاه اطلاعرسانی سازمان با بیش از ۳۰ مورد برگزاری صوری نشست تخصصی مواجه میشوید!
جالبتر آنکه در اغلب این گزارشگونهها، مدیران سازمان در نقش منتقد و معترض شرایط موجود ظاهر شدهاند، در حالی که کمترین برنامهریزی و اقدام مؤثر در جهت بازسازی و بهسازی شبکه تعاونیها و رفع مشکلات ساختاری، قانونی و اجرایی آنها و ارتقای جایگاه و بازآفرینی سرمایه عظیم اجتماعی تعاونیها به عمل نیاوردهاند؛ به عنوان مثال در طول دو سال گذشته بارها از لزوم اصلاح ساختار و تشکیل کمیتههای فنی و حقوقی به منظور بازنگری قواعد حقوقی و اساسنامه سازمان توسط مدیران آن سخن به میان آمده که تماماً خالی از حقیقت و صرفاً در حد شعار و ادعا بوده و همه این مسائل بیانگر آن است که مدیران این سازمان در مدت مدیریت خود روش فرار به جلو را البته به صورت کاملاً ناشیانه شیوه راه و عمل خود قرار دادهاند. در سالهای اخیر، تعاونیها و اتحادیههای تحت پوشش سازمان مرکزی تعاون روستایی در ضعیفترین جایگاه و وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود در سالهای اخیر بودهاند و تحقیقاً هیچگونه تغییر و اصلاحی در شرایط قبلی آنها نظیر انفعال در یکپارچهسازی فعالیت کشاورزان یا حمایت و کسب اعتماد و سرمایه اجتماعی روستاییان یا به اصطلاح ترمیم شبکه مویرگی آنها ایجاد نشدهاست.
نکته دیگر در این زمینه این است که هدفگذاری مدیران فعلی سازمان بخصوص در یکی، دو سال زراعی گذشته به جای حمایت واقعی از کشاورزان و تعاونیهای کشاورزی و روستایی، سودآوری برای سازمان جهت ریخت و پاشهای خودشان بوده و جایی که احساس میکردند حاشیه سود بیشتری برایشان دارد، حضور مستقیم و فعالتری داشتهاند؛ به عنوان مثال این سازمان تحت لوای خرید حمایتی با خرید مقادیر فراوانی زعفران از کشاورزان خراسانی هنوز بعد از گذشت شش ماه بالغ بر ۵۰ درصد پول زعفرانکاران را نپرداختهاست که این امر سبب شده زعفرانکاران با مراجعه به مراکز مختلف اقدام به دادخواهی کنند، چراکه اکثر آنها برای گذران زندگی و کشتوکار جدید دچار مشکلات عدیده مالی هستند. همچنین خرید گوجه با قیمت کیلویی یکهزار و ۱۵۰ تومان در سال گذشته و تبدیل آن به رب و فروش در بورس و صادرات آن به روسیه که در راستای درآمدزایی برای سازمان تعاون روستایی و نه کشاورزان بوده، نامش حمایت نیست! گوجهای که قیمتش بعد از حدود یک ماه به کیلویی ۱۴ هزار تومان هم رسید، ولی صد حیف که گروهی به نام حمایت از تعاونیها و کشاورزان، هر ساله با عمل نکردن به وظایف اصلی خود، باعث تکرار و تشدید فقر و فلاکت آنان میشوند. اخیراً هم همگی شاهدیم که این سازمان با خرید مقادیری پیاز و گوجه از کشاورزان جنوب کرمان با قیمت هرکیلو ۴۵۰ تومان (!) و فروش آن به دو تا سه برابر قیمت در سایر استانها، باز هم به اسم خرید حمایتی و توافقی بهجای حمایت از کشاورزان، به سود و افزایش اندوخته مالی سازمان خود پرداخته، در حالیکه آه و فغان تمامی کشاورزان از زیانهای هنگفت و قیمتهای ناعادلانه بهدلیل نداشتن حامی واقعی و زنجیره تولید به آسمان بلند است.