درحالی که امریکا، دو کشور ایران و ونزوئلا را در فهرست کشورهای تحریمی قرار داده و پس از حرکت نفتکشهای حامل سوخت از مبدأ ایران به سوی ونزوئلا، سران کاخ سفید مرتب بر طبل تهدید کوبیده و قصد ممانعت از رسیدن این کاروان نفتی به مقصد را داشتند، این نفتکشها یکی پس از دیگری درحال پهلو گرفتن در بنادر نفتی کشور ونزوئلا هستند و پیروزی تهران-کاراکاس را در آبهای دریای کارائیب علیه تحریمهای ظالمانه امریکا به جهانیان بازتاب میدهند. این پیروزی ارزشمند که برآمده از جنگ ارادههاست در پیوند با چندعامل معنادار بوده و میتواند به خنثیسازی کامل سیاست فشار حداکثری کاخ سفید و درمان اعتیاد خطرناک امریکا به استفاده از ابزار تحریم علیه کشورهای مستقل کمک کند.
عواملی که در ناکام گذاشتن امریکا در عمل به تهدیدات اعلامی علیه نفتکشهای ایرانی عازم ونزوئلا نقش داشتهاند، عبارتند از:
۱- یکجانبهگرایی امریکا در سیاستهای تهاجمی و ظالمانه که میتواند به ماجراجوییهای خطرناک منتهی و امنیت جهانی را در معرض تهدید قرار دهد. طبیعی است این نوع یکجانبهگرایی با واکنش منفی و عدم همراهی سایر کشورها مواجه شده و مقدمه انزوای امریکا را در اجرای این نوع سیاستها فراهم میکند.
۲- مغایرت تحریمهای امریکایی با حقوق بینالملل و فقدان مشروعیت حقوقی هرگونه تهدید و عملیاتیسازی آن در جامعه جهانی که اگرچه علیه کشورهای ضعیف با سکوت و یا بعضاً همراهی اجباری برخی متحدان امریکا مواجه بوده، اما در برخورد با کشورهای قوی و احتمال واکنشهای قدرتمندانه و تحمیل هزینههای سنگین، انزوا و تنهایی امریکاییها را بهدنبال داشته است.
۳- قانونی بودن اقدام ایران در قالب تجارت رسمی با کشور ونزوئلا و واکنش منفی جامعه جهانی به هرگونه مزاحمت و کنش تهاجمی علیه کاروان نفتی ایران که درواقع علیه امنیت تجارت رسمی و ناوگانهای آبی تلقی و به معنای ناامنسازی تجارت و تردد آبی محسوب میشد.
۴- رسمیت و شفافیت ماهیت تجاری اقدام ایران و هویت کشتیها که به طور رسمی و با استفاده از پرچم جمهوری اسلامی ایران و اعلام وضعیت محمولهها و مقصد کشتیها، هیچ زاویه پنهان و مبهمی باقی نمانده و از اینرو هرگونه اقدام نظامی امریکا نوعی کنش جنگطلبانه و تهدید علیه امنیت تجارت و کشتیرانی به حساب میآید.
۵- وجود توان، اراده و امکان واکنش به هرگونه اقدام ماجراجویانه امریکا علیه نفتکشها که در محدوده آبهای کارائیب با اسکورت رسمی شناورهای جنگی کشور ونزوئلا حرکت کرده و سابقه آزادسازی نفتکش ایرانی از چنگ دزدان دریایی ملکه انگلیس در مدیترانه نیز هنوز در خاطرهها بسیار پررنگ بوده و ضربه دردناک موشکی علیه تروریستهای امریکایی مستقر در پایگاه عینالاسد نیز از خاطرهها محو نشده است؛ بنابراین برخی کارشناسان کاخ سفید و پنتاگون به ناچار باید عوامل فوق را در محاسبات مربوط به عملیاتیسازی تهدیدها علیه این کاروان نفتی لحاظ کرده و کشور خود را در شرایط خطیر کرونایی از هرگونه ماجراجویی پرهزینه و مواجهه با شرایطی نه مبهم بلکه پرخطر دور نگهداشته و باند ماجراجو و افراطی همراه ترامپ را از دست زدن به هرگونه اقدام ماجراجویانه بازداشته و مانع ضربات احتمالی به حیثیت و پرستیژ امریکا شوند.
در عین حال این پیروزی حاوی چند پیام راهبردی برای جهانیان به ویژه کشورهای متضرر از تحریمهای ظالمانه امریکا نیز میباشد که مهمترین آنها را میتوان به ترتیب زیر مورد اشاره قرار داد:
۱- در صورت ایجاد ائتلاف و همکاری بین کشورهای تحریم شده، امکان خنثیسازی تحریمها و تأمین نیازهای این کشورها و شکست تحریمکنندگان وجود دارد.
۲- یکجانبهگرایی کاخ سفید در سالیان اخیر زمینهساز انزوای امریکا واحتیاط سایر کشورها حتی متحدان سنتی آن در همراهی با سیاستهای ماجراجویانه امریکا شده است.
۳- آنچه زمینهساز پیشبرد سیاستهای تحریمی کاخ سفید میشود، جنگ روانی و رسانهای و ایجاد هراس کاذب است که در برخورد با واقعیتها و ارادههای محکم بیاثر شده و تهران و کاراکاس نشان دادند که طرف پیروز در جنگ ارادهها هستند.
بیش از هر چیز شناخت ماهیت استکباری امریکا توسط ملتهای ایران و ونزوئلا و ضرورت مقاومت در برابر استکبار در مواجهه با سیاستهای تهاجمی و ظالمانه کاخ سفید، در پیدایش این پیروزی در آبهای کارائیب نقش داشتهاند.