سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: با صدای همهمه همسایگان خود را به پارکینگ آپارتمان میرسانم. بر طبق معمول جلسهای تشکیل شده است برای یک سری از مشکلات بهوجود آمده در ساختمان از جمله هزینه شارژ برای پرداخت مشاعات آب و برق و سرویس آسانسور و نظافت ساختمان و چند تا از مسائل جزیی دیگر و از همه مهمتر بحث انتخاب مدیر جدید. در بین همه همسایگان همگی متفقالقولند که مدیریت قبلی بر امور ساختمان این مسئولیت را ادامه بدهد و از عملکردش بر طبق فنی بودن و داشتن چم و خم امورات ساختمان براساس تجربه چند ساله مدیریت، رضایت کامل دارند ولی در جمع همسایگان فقط یک واحد که یک زن و شوهر سالخورده و تک و تنها و اتفاقاً قبلاً مالک این زمین بودهاند ساز مخالف را کوک کردهاند و در نوع مدیریت و رسیدگی به مشکلات ساختمان معترض هستند و از یک طرف به مدیر ساختمان انتقاد میکنند و توقع زیادی دارند و به عبارتی مدیر جدیدی غیر از مدیر فعلی میخواهند و از طرف دیگر خودشان که سنی از آنها گذشته است مدیریت آپارتمان را میخواهند قبول کنند که واقعاً برایشان چنین مسئولیتی سخت به نظر میرسد. در اینجا ما به یک پازلی برخورد میکنیم که در چیدمانش با دو تکه بزرگی از افراد با تفاوت سنی و نسلی فاحش و قابل ملموس وجود دارد و برای اتصال و تکمیل این پازلها نیاز به مقررات و قوانین نوشته یا نانوشته و فرهنگ و رعایت به اصول اخلاق مداری یا همان فرهنگ آپارتماننشینی داریم.
با گسترش شهرنشینی به تبع نوع سکونت خانوارها از حالت ویلایی و تک واحدی به حالت آپارتماننشینی، مجتمعهای مسکونی و برج نشینی در آمده است و در درون این خانوادهها (واحدهای ساختمانی) با اعضایی از افراد در سبکها و ایدههای متفاوت با رده سنی و نسلی متغیر از خانواده تازه ازدواج کرده تا خانواده مسن مواجه خواهیم شد که به طور یقین همخوانی و پایبند بودن به اصول عقاید و قوانین و اخلاق تکتک اعضای واحدهای ساختمانی زمانبر است و مدیریت خاص خودش را میطلبد.
موردی که بیش از پیش در این نوع مجتمعهای مسکونی جدید به چشم میخورد تفاوت سنی دو نسل سنتی و جدید با عقاید و ایدهآلها و انتظارات در نوع سبک زندگیشان است.
مورد بعد اینکه خیلی از مالکان براساس سیاستهای شهرسازی مانند بازسازی بافتهای فرسوده و... هم بر این عقیده که تصمیم به رها کردن از خانه ویلایی و یک یا دو واحدی و تبدیل آن به یک آپارتمان چند طبقه و در ازای فروش آن واحدها به پول کلانی رسیدن، ترغیب به تغییر در نوع سکونت میشوند. بر این منوال مالکان این واحدها که افراد سالخورده هستند حتی پس از فروش این واحدها و رسیدن به سودهای کلان باز هم احساس مالکیت دارند و انگار نه انگار این واحدها فروخته شده و مالکیت تکتک آنها تغییر کرده است و به نوعی دل کندن از ملکی که چندین سال خاطرات زیادی دارند بر ایشان سخت و غیر قابل قبول است.
با این تفاسیر در یک آپارتمان افرادی با فرهنگهای متفاوت و سبکهای زندگی خاص دور هم جمع شدهاند و همسو کردن این فرهنگها و سبکها در ردههای سنی متفاوت به یک چالش اساسی در خانوارهای امروزی تبدیل شده است. در این موارد برای به تفاهم رسیدن در نقطه نظر مشترکی بیش از پیش تعامل و گفتمان و اخلاقمداری و کنار زدن یک سری از مسائل ریز و پیش پا افتاده را میطلبد و در این راستا افراد جوان و تحصیلکرده متدین و منضبط با رعایت حال افراد مسن و احترام گذاشتن به نسل زحمت کشیده از خودگذشتگی و صبوری را پیشه کنند، به این خاطر که در فرهنگ آپارتماننشینی قوانین مشخص و مدونی در مسائل کوچک و بیارزش و به خصوص برای افراد خاص با توجه به کهولت سن در تقابل با افراد جوان وجود ندارد. در هر حال رعایت دقیق بایدها و نبایدها و حرکت در مسیر فرهنگ آپارتماننشینی در مناطق شهری به کندی در حال پیشرفت است و رعایت قوانین نوشته و نانوشته برای هر یک از اعضای مجتمعهای مسکونی روند کاهش نزاع در آپارتمانها و آسایش همسایگان را به همراه خواهد داشت.
ناگفته نماند بر طبق معمول ما این شکاف نسلی را به طور یقین به طور مداوم خواهیم داشت به این دلیل که شیوه زندگی و متناظر با آن سبکهای نوین در ارتباطات و تعاملات روزمره افراد جامعه براساس عصرهای ارتباطات نوین در حال گذار و نوپا به وجود میآید و به عبارتی دوران مدرن و پرزرق و برق کنونی در آینده به حالت سنتی و مطرود در خواهد آمد و بین نسلهای در حال حاضر با نسلهای پیشرو اختلافات سلیقگی و سبکهای متمایز اخلاقی و رفتاری رو نمایی میشود و این شکاف نسلی به طور سلسلهوار در جامعه و در درون خانوادهها ادامه خواهد یافت و نباید انتظار هیچگونه گسستگی و قطع شدن از این زنجیره متوالی را داشته باشیم.
در فرهنگ آپارتماننشینی باید به دیدگاه چهار دیواری اختیاری خط بطلان کشیده شود و خود را ملزم به رعایت و انجام حقوق همسایگی در قانون و اسلام کنند و برکسی هم پوشیده نیست که حق همسایگی و رعایت حال همسایگان به خصوص افراد مسن بسیار سنگین است و دین اسلام خودداری از هرگونه اذیت و آزاری را نسبت به همسایه واجب شمرده است و قطعاً باید به پایبند بودن و نهادینه کردن ترویج فرهنگ همزیستی مسالمتآمیز در سکونتگاههای جدید از جمله آپارتماننشینی و مجتمعهای مسکونی ملزم باشیم. اینکه ما نسبت به تکتک واحدهای آپارتمان و مشاعات آن احساس مسئولیت داشته باشیم و رعایت حقوق قوانین و فرهنگ مختص به آن را وظیفه شرعی و عرفی خود بدانیم. خلاصه اینکه زندگی آپارتماننشینی به امری اجتناب ناپذیر برای اکثریت خانوادهها تبدیل شده است و تمام ساکنان مجتمعهای مسکونی و نهادهای مختلف از جمله صدا و سیما، مطبوعات، شهرداریها و خانههای فرهنگ در آشنا ساختن شهرنشینان نسبت به حقوق و تکالیف و قوانین آپارتماننشینی مشارکت کنند و با وجود تفاوتهای سبک زندگی آپارتماننشینی در تطابق با سبک زندگی سنتی گامی مؤثر برای ساختن شهری زیبا داشته باشیم که باعث کمرنگتر شدن چالش بنیادی در شکاف نسلی و سنی و احساس تعلق مالکیت مالکان قبلی در فرهنگ آپارتماننشینی شود.