سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: اکران آنلاین در دو جنبه ساختاری و محتوایی قابل بررسی است؛ از لحاظ جنبه محتوایی با شروع خوبی مواجه بودیم. خیلیها این انتظار را نداشتند که اولین فیلم، «خروج» باشد فیلمی که نام حاتمی کیا در آن مطرح است و سازمانی، چون اوج از آن پشتیبانی کرده است؛ این فیلم از لحاظ برند اثر مهمی بود و همه میدانند که اکران سینما برای حاتمی کیا و اوج چقدر مهم است ولی با این وجود این ریسک انجام شد و شروع این اتفاق با یک فیلم خوب رقم خورد؛ فیلمی که فارغ از محتوا فیلم کنجکاوی برانگیزی است؛ به هر حال در تمام جشنوارهها و اکران همه به دنبال این هستند که فیلمهای حاتمی کیا را ببینند.
«خروج» برای من فیلم دوست داشتنیای نیست و نقدهای زیادی هم به آن دارم؛ اما این ارتباطی به این موضوع ندارد؛ نقد فیلم مقولهای جداست و این که «خروج» فیلم مهمی است شکی در آن نیست؛ استقبال خوبی هم حداقل در هفته اول صورت گرفت و این فیلم تبلیغات خوبی هم داشت؛ قیمت مناسب آن هم در استقبال آن بی تاثیر نبود.
در طول این مدت که اکران آنلاین آغاز شد بیشتر از آن که تصور میشد نام آن بر سر زبانها افتاد و بنرها و تبلیغات مناسبی در سطح شهر کار شد و فیلم سازان دیگر نیز ترغیب شدند تا فیلمهای خود را در این امکان تازه به نمایش بگذارند؛ به تازگی خبری هم در این باره منتشر شد که ۲۸ فیلم در صف اکران آنلاین هستند؛ اما متاسفانه رفته رفته این روند با فیلمهای تازه به سویی در حال حرکت است که فاقد ویژگی کیفی مخاطب پسندی هستند. با سند مشخص و دلیل میتوان ثابت کرد که هیچ یک از فیلمهایی که متقاضی اکران آنلاین شدند؛ نمیتوانستند اقبال مناسبی در اکران سینما داشته باشند؛ فیلمهایی در این لیست هستند که اکران سینمایی محدود در انتظار آنها بود و سالها برای پیدا کردن پخش کننده در تلاش بودند؛ این موضوع ازیک جهت خوب است؛ اینکه اکران را خلوت میکند و مخاطب میفهمد که اکران سینما باید یک مختصاتی داشته باشد. «خروج» با تمام ضعفهایی که داشت دارای این مختصات بود و فیلمی بود که مخصوص پرده سینما بود؛ ممکن است مخاطب با فیلمی که روی پرده است ارتباطی برقرار نکند، اما به هر حال آن فیلم با مختصات سینمایی تولید شده است.
این مختصات سینمایی امرعجیبی نیست وتنها نیز به فیلمهای اکشن و دارای پروداکشن و فیلمهایی نظیر «مدمکس» هم محدود نمیشود؛ فیلمها با منطق سینمایی باید ساخته شده باشند و باید در سالن سینما آنها را دید؛ اما در این فیلم ها؛ آثاری هستند که با لوکیشن زیاد و بازیگران فراوان منطق سینمایی ندارند؛ کارگردانیهای سر دستی و بی ایده و بدون منطق از سرو کولشان میبارد.
جدا از «خروج» شاخصترین این فیلمها «طلا» ست که در اکران سینما اتفاق خاصی برایش نمیافتاد؛ این فیلم با تمام چهرههایی که دارد در اکران سینمایی حتما زیر ده میلیارد میفروخت، چون همچنان تبلیغات دهان به دهان در تمام جهان بسیار موثر است و یک فیلم ممکن است به واسطه ناشناخته بودنش و چهرههایی که دارد در روزهای اول و هفته اول خوب فروش کند، اما این مخاطب است که با در اختیار قرار دادن نظرش درباره فیلمها میتواند اطرافیان را مجاب کند که فیلمی را ببینند یا خیر؛ مثلا فیلم «شنای پروانه» گروه بازیگران عجیبی ندارد و کارگردان فیلم اولین فیلمش را ساخته، اما فیلمی است که در اکران سینما هر مخاطبی که آن را ببیند به دوستانش هم آن را توصیه میکند و با بازخوردهای مجازی مخاطبش افزوده میشود.
سینما آنلاین به دلایل مختلف ماندگار خواهد شد چه کرونا باشد و چه نباشد؛ همان طور که در دنیا ماندگار شده است؛ ما آنقدر مانند آمریکا، اروپا، چین و کره سالن سینما نداریم، اما سینما آنلاین و وی او دیهای آنها خیلی قوی عمل کرده است؛ سینما آنلاین ما هم ماندگار و قوی خواهد شد به شرط آن که مشکلی برای آن به وجود نیاورند.
روند فعلی اکران آنلاین مزیتی که دارد این است که فیلمهایی که فرصت اکران پیدا نمیکردند الان به راحتی دیده میشوند، فیلم ساز هم مجبور نیست که برای اکران فیلمش از این دفتر پخش سینمایی به دفتر پخش سینمایی دیگری در رفت و آمد باشد و دیگر سالن سینما برای یک فیلم نفروش نیزاشغال نم یشود. اما جنبه منفی سینما آنلاین در حال حاضر این جاست که اگر این روند اکران فیلمها که اکثر مخاطب پسند نیستند ادامه پیدا کند مخاطب عادت میکند و میگوید این فیلمها خوب نیستند و بی کیفیت اند و چرا باید آنها را ببیند؛ این جا مسئولیت پلتفرمهای وی او دی بالا میرود و آنها باید ریسک کند. اتفاقی که در دنیا میافتد؛ «نت فیلیکس» بهترین فیلمها را تولید میکند؛ مرد ایرلندی با «اسکورسیزی» تولید میشود یا این که «اپل تی وی» با «ریدلی اسکات» برای سریال سازی قرارداد ده ساله میبندد. وی او دیها باید از درآمدی که دارند؛ به این روند نزولی خاتمه دهند و این باورکه فیلمهای کم مخاطب به این جریان راه پیدا میکنند را تغییر دهند و با پخش آثار پر فروش و فیلمهای قوی امتیازی ویژه برای مخاطبان شان قائل باشند؛ مخاطبانی که سخت پسند هستند. مخاطب برای ۱۵۰۰۰ تومانی که هزینه میکند انتظار یک اثر قابل توجه دارد.
مسئولیت وی او دیها این جاست که باید یک فیلم بسیار پرقدرت را هم در این جریان اکران آنلاین قرار دهند تا مخاطب بفهمد که در مقابل این آثار اکران شده برای مثال «خوب بد جلف ۲» هم میتواند اکران آنلاین شود؛ «دینامیت» هم میتواند در این روند به نمایش دربیاید.
روزنامه خراسان یک گزارش جالبی از اکران آنلاین آماده کرده است که به صورت آماری با مقایسه با اکران سینمایی نشان میدهد که فروش فیلمها در سینما آنلاین هفته اول سیر صعودی دارد و از هفته دوم کاملا این سیر افت میکند در صورتی که درسینما روند فروش در صورتی که یک فیلم خوب باشد هر هفته افزایش مییابد. البته در شیوه اکران آنلاین بحث کپی رایت خیلی مهم است؛ به محض این که فیلم اکران میشود؛ یک ساعت بعد فیلم در تمام کانالها و سایتهای غیرقانونی پخش میشود و فضای مجازی منفجر میشود؛ در سینما، چون نسخه فیلم در جایی نیست فروش رفته رفته بالا میرود، اما در اکران آنلاین، چون دسترسی به نسخه فیلم وجود دارد این فروش کاهش پیدا میکند؛ مخاطب میگوید این فیلم که هست چرا باید ۱۵۰۰۰ تومان بابتش پرداخت کنم.
ما سال هاست با قضیه کپی رایت دست و پنجه نرم میکنیم که بخشی از آن مربوط به مناسبات فقهی و حاکمیتی است؛ به دلایل فقهی و قانونی مختلف هم چنان عضو کنوانسیون بِرن نشدیم. علت هم این جاست که ما کشورمصرف کنندهای هستیم و کشوری مثل امریکا تولیدکننده است. اما کشور ما در زمینههای هنری بسیار پیشرو هستیم و تولید داریم؛ به جرئت میتوانم بگویم حداقل در زمینه سریال سازی و سینما هیچ کشوری در کشورهای منطقه قدرت رقابت با فیلمسازان ایرانی را ندارد؛ بعد از امریکا هیچ کشوری در دنیای مانند ایران فیلمساز درجه یک ندارد؛ تاکید میکنم فیلمساز نه صنعت سینما؛ ما چیزی به عنوان صنعت سینما نداریم، ابزار و استودیو نداریم وگرنه ما فیلمسازانی داریم که اگر امکانات هالیوودی را داشته چه فیلمهایی که نمیساختند؛ الان در تمام جشنوارههای دنیای که تجلی بهترین هاست همیشه سینمای ایران یا بهترین است یا اگر نیست جز بهترین هاست.
فیلم سازان ما اگر امکانات سایر کشورهارا داشتند؛ ترکیه، ژاپن و کره و امثال هم، شوخی بودند. بخشی از تواناییهای ما به دلیل محتوای غنی کشورمان است؛ گفتمانی که ما داریم، ادبیات، تاریخچه، فرهنگ... اینها همه پتانسیل بالای اجرایی دارد در حالی که سایر نقاط دنیا نیز دارای این پارامترها هستند؛ ما هم میتوانیم اثر جذاب تولید کنیم اینکه چرا این کار را نمیکنیم به زیر ساخت هایمان بر میگردد.
ما اگر چیزی به نام کپی رایت داشتیم؛ هیچ صنعتی در ایران به اندازه سینما با دنیا قابل رقابت نیست؛ چه ارز آوری که دراین بین وارد کشور نمیشد؛ اما فیلم ساز ما اینجا دربه در امکانت است؛ در تلاش برای پیدا کردن یک استودیو است یا اگر میخواهد یک حرکت خاصی با دوربین انجام دهد تجهیزات مناسب ندارد.