جوان آنلاین: قتل رومینا اشرفی به دست پدر همه کاربران شبکههای اجتماعی را متأثر کرد، اما بودند لاشخورهایی که مثل همیشه فارغ از اصل موضوع از آب گل آلود ماهی گرفتند و فرصت را برای حمله به نظام غنیمت شمردند. اینها عمدتاً همانهایی هستند که روزی بر ازدواج در زیر سن بیست نام کودکهمسری میگذارند و به سخرهاش میگیرند، روز دیگر با سیاستهای فرهنگی ممانعت از ترویج محرکهای جنسی مقابله میکنند و حالا که عوارضش مخالفتهایشان و سیاستهای پیشنهادیشان روشن میشود باز تیغ نقد را به سوی حاکمیت نشانه میروند. این جماعت روشنفکر نما در هر مسئله نه پیامد حرفهایشان که میزان پتانسیل حرف برای ایجاد ژست روشنفکری برایشان مهم است و دستی دستی و بدون توجه به فرهنگ و آداب و سنن بومی مناطق مختلف، آینده ایران را لگدمال میکنند. کاربران شبکههای اجتماعی این بار ضمن محکوم کردن کار پدر رومینا، علم مخالفت با این گروه را بلند کردند. در ادامه برخی از این موارد را میخوانید:
محمد پازوکی:
چه تعداد دختر هم سن رومینا اشرفی باید کشته شه تا یک عده بفهمند دختر ۱۴ ساله هم میتواند به جنس مخالفش احساس و نیاز داشته باشد؟ مسئولان و نمایندگان اصلاحطلب و تمام کسانی که بین سن بلوغ و سن ازدواج فاصله انداختهاند در گناه این خونها قطعا شریکند!
علی سیستانی:
دنیای عجیبی داریم؛ همانها که برای آرمان عبدالعالی هشتگ نه به اعدام میزدند الان خواهان مجازات اعدام برای پدر رومینا اشرفی شدهاند. همانها که هشتگ نه به کودک همسری میزدند دارند برای دوستی دختر ۱۴ ساله با یک پسر ۳۵ ساله داستان عاشقانه میسازند! البته که باید مجرم مجازات شود، ولی این تناقض در رفتار از سر دلسوزی برای مقتول نیست؛ آرمان پسری بود که غزاله رو با میله کشت، قطعه قطعه کرد و اون رو توی کیسه زباله انداخت تو آشغالی که تا امروز هم پیکرش پیدا نشده! ولی هشتگ زدن نه به اعدام آرمان؛ همین افراد تا اسم ازدواج توی سن پایین میاد، داد و فریاد میکنن که جلوی کودک همسری رو بگیرید، ولی الان دارن واسه فرار دختر ۱۴ ساله با پسر ۳۵ ساله داستان عاشقانه مینویسند؛ آسیبهای این فاجعه باید جز به جز توسط افراد کارشناس بررسی شود مشکلات فرهنگی دارد بیداد میکند، ولی مسببین طلبکارند!
جواد نیکی ملکی:
در ماجرای تلخ رومینا اشرفی با یک ترکیب پویا از عوامل و زمینهها روبروییم؛ روابط کنترل نشده، تعصب سنتی غیراسلامی، زمینههای اجتماعی و رسانهایِ ضد ازدواج، پیشرانهای بلوغ نامتوازن و... تأکید بیش از سهم بر هرکدام از آنها یا نادیده گرفتنشان، صرفاً یک تحلیل کاریکاتوری به ما تحویل میدهد.
اشکان باکیار:
با وضع قوانین محدودیت که برای ازدواج گذاشتن، فرهنگ جامعه به جایی میرود که یک دختر مثلاً ۱۳ یا ۱۴ ساله حتی جرات نکند حرفی از ازدواج بزند، با این روند بعد ناچاراً میرود سمت روابط نامشروع بعد هم میشود همین اتفاقی که برای دختر افتاده است.
دانشطلب:
قتلهای ناموسی در ایران را مستقیم به فرهنگ ربط میدهند و سیاست را به خاطرش محاکمه میکنند، اما تا حالا دیدهاید قاتلهای زنجیرهای و کشتارهای دستجمعی و جنایتهای فجیع در غرب را به فرهنگشان ربط بدهند و سیاستشان را مقصر بدانند؟ اینجا همه چیز تقصیر ساختار است و آنجا صرفا تخلف افراد.
کبری خزعلی:
خون رومینا اشرفیها بر گردن مسئولانی است که با آموزشهای نامناسب (۲۰۳۰) و رها کردن فضای مجازی باعث شدهاند نوجوانان به بلوغ جنسی زودرس برسند! و اگر جوان بخواهد از راه درست ازدواج کند به او برچسب کودک همسری میزنند، و جامعه را بر علیه آن میکنند تا جایی که پدر قاتل فرزند خود میشود!
مصطفی ساجدی:
پدری نتوانست با مسائل جدید جامعه و فرزندش کنار بیاید؛ نتیجه: قتل! کجا رفتار درست پدر و مادر با مسائل دنیای جدید را آموزش دادیم؟ در جلسه اولیا و مربیان که فقط کیسه گدایی گرفتیم مقابل خانواده، در تلویزیون هم که ممنوع است، هر گونه آموزش بیرونی را هم که با القاب زشت، جلویش را گرفتند! آنها به اینها میگویند مروجان کودک همسری و اینها به آنها میگویند ولنگاران فرهنگی. نتیجه؟