سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: در زندگی اجتماعی ما، در داخل خانه، کوچه، خیابان، مترو، تاکسی و اتوبوس، گاهی اتفاقهای بسیار معمولی میافتد که اکثر آدمها به راحتی از کنارش میگذرند، چون با نگاه اول، تمام رفت و آمدها و صحبتهای مردم کوچه و بازار و اجتماع در چشم ما بسیار عادی تلقی میشود، اما در این میان داستاننویسانی هستند که حواسشان به اطرافشان است و نمیتوانند از مقابل هر عکسالعملی، بیتفاوت بگذرند. آنها صحنههایی را میبینند که شاید برای مابقی مردم خیلی مهم نباشد، اما فرق داستاننویسها با بقیه در این است که حوادث پیرامونشان را مثل یک عکاس حرفهای در ذهنشان ثبت میکنند و بعد آن را روی کاغذ میآورند. گاهی از میان همین برخوردها و اتفاقهای به اصطلاح معمولی داستانهایی به وجود میآیند که برگی از آلبوم زندگی مردم در برهه خاصی از زمانند و بسیار هم باورپذیر و شنیدنی هستند. مجموعه داستان «پیش از طلوع خورشید» در برگیرنده اتفاقهای بسیار معمولی است که در جامعه امروز ما در طول شبانهروز به کرات با آن روبهرو هستیم. محمد جوهریفرد نویسنده این کتاب ۹۲ صفحه ای، در این داستانها مشکلات و دغدغههای اجتماعی امروز جامعه ما را موشکافانه و با نکتهسنجی بیان کرده است.
اجتماع کوچکی به نام اتوبوس
ماجراهای سه تا از داستانهای کوتاه این مجموعه به نامهای «اتوبوس آکاردئونی»، «پنجاه تومانی تاخورده» و «سارق» در اتوبوس خط واحد یکی از محلههای غربی تهران اتفاق افتاده است، یک وسیله حمل و نقل عمومی با آدمهایی از طبقات، فرهنگها و چهرههای مختلف جامعه. درست مثل کلانشهر تهران که انواع و اقسام آدمها در آن زندگی میکنند و نویسنده بدون اینکه در مورد شخصیتهای داستان قضاوتی داشته باشد، گوشهای از اتوبوس ایستاده و تمام رفتار و گفتار مسافران را زیر ذرهبین گرفته است و با این حال با چاشنی طنزی که به قصههایش افزوده توانسته هم انتقادی اجتماعی - فرهنگی به زندگی مردم داشته باشد و هم مخاطب را با خود همراه کند. در داستان «اتوبوس آکاردئونی» نویسنده به بگو مگوی چند نوجوان با یک پیرمرد میپردازد و میخواهد بگوید که در عصر حاضر، احترام کوچکتر به بزرگتر متأسفانه در حال رنگ باختن و از بین رفتن است. در داستان پنجاه تومانی تاخورده، ما در کف اتوبوس اسکناس تاشدهای را میبینیم که چند مسافر به آن چشم دوختهاند و هیچ کس جرئت برداشتنش را ندارد. در داستان سارق هم با جیببر جوانی مواجه هستیم که در میان ازدحام خارج از استاندارد داخل اتوبوس، جیب یک کارگر مهاجر افغانستانی را زده است و همه اینها تصویرهای کوچکی از یک اجتماع کوچک به نام اتوبوس خط واحد است، اماای کاش نویسنده به جای تأکید روی نقاط منفی، روی نقاط مثبت رفتاری افراد جامعه نیز دست میگذاشت تا حق خوبیها هم ادا شود.
هم قوی و هم ضعیف
مجموعه داستان پیش از طلوع خورشید اولین کتاب محمد جوهریفرد است که از ۱۸ داستان کوتاه رئال با موضوعات اجتماعی تشکیل شده و اولین بار، توسط نشر ثالث در سال ۱۳۹۱ منتشر شده است. داستانهای این کتاب از لحاظ کیفیت نگارشی و ادبی در یک سطح نیستند و بعضی از داستانها از لحاظ پیرنگ و ساختار ضعیفتر از مابقی نوشته شدهاند. برخی از نویسندهها وقتی میخواهند اولین مجموعه داستانشان را به چاپ بسپارند داستانهایشان را معمولاً سبک- سنگین میکنند و برجستهترین آثارشان را تحویل ناشر میدهند، گاهی هم، نویسنده هر چه در چنته دارد، رو میکند و تمام نوشته هایش را- چه ضعیف و چه قوی-در مجموعهاش میآورد، به خاطر همین داستانها یکدست نمیشوند، البته اکثر نویسندهها حتی از اولین کارهای تمرینیشان که سیاه مشقهایشان در نوشتن است هم نمیگذرند و آنها را هم به مجموعه اضافه میکنند. نثر جوهریفرد سلیس و روان و بدون سکته است و داستانها به نوعی خوشخوان هستند و این برای یک داستاننویس، امتیازی ویژه به حساب میآید و همانطور که گفته شد نویسنده، سوژهها را از زندگی امروز جامعه ما برداشته و داستانها مربوط به اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه نودی است که در آن زندگی میکنیم. بیشتر داستانهای این مجموعه به زبان سوم شخص مفرد، یعنی دانای کل بیان میشود و نویسنده در آن حضور مستقیم ندارد، فقط گوشهای ایستاده و به عنوان ناظر، داستان را برای ما تعریف میکند.