کد خبر: 1005646
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۵:۴۵
سارق مسلح که قبل از سرقت شبانه، همدستش را با شلیک گلوله به کام مرگ فرستاده‌بود به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود.
سرویس حوادث جوان آنلاین: شامگاه ششم آبان‌سال‌۹۷، مأموران پلیس پایتخت از مرگ مشکوک پسر جوانی در بیمارستان امام‌خمینی باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل اولین بررسی‌ها نشان داد پسر جوان که فرهاد نام داشت با شلیک گلوله زخمی شده و بعد از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت خونریزی فوت کرده است. پدر فرهاد که در بیمارستان حضور داشت به مأموران گفت: پسرم با یکی از دوستانش به نام خشایار بیرون رفت، اما ساعتی بعد از بیمارستان تماس گرفتند و گفتند او تیر خورده است. بلافاصله به بیمارستان آمدم،، اما با جسد پسرم روبه‌رو شدم. به خشایار مشکوک هستم و احتمالاً در مرگ پسرم مقصر است.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی، خشایار ۳۰‌ساله تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه مأموران با ثبت مشخصات وی دریافتند او و مقتول مدتی قبل با طرح چندین شکایت به اتهام سرقت و خفت‌گیری مسلحانه تحت تعقیب پلیس بوده‌اند. با بدست آمدن این اطلاعات خشایار شناسایی و بازداشت شد. او تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به قتل همدست سارقش در شرح ماجرا گفت: مدت‌ها قبل با فرهاد و پدرش آشنا شدم. در این مدت به خانه آن‌ها رفت و آمد داشتم تا اینکه شب حادثه بعد از مصرف مواد در خانه پدر فرهاد آنجا را ترک کردم و به خانه برگشتم. ساعتی بعد فرهاد تماس گرفت و خواست به سرقت برویم. قبول کردم و با خودروی تیبا دنبالش رفتم. فرهاد سوار ماشین شد و بعد از طی مسافتی در حالیکه در اتوبان همت بودیم درباره اسلحه سؤال کرد که آیا همراهم آورده‌ام یا نه. برای این‌که او را مطمئن کنم اسلحه را در حالی‌که مسلح بود از پشت کمرم بیرون آوردم به همین خاطر دستم روی ماشه رفت و یک تیر شلیک شد. وقتی فرهاد را خونین روی صندلی ماشین دیدم بلافاصله او را به بیمارستان امام‌خمینی رساندم و بعد از تماس با عوامل اورژانس از ترس فرار کردم. باور کنید هیچ خصومتی با مقتول نداشتم و قتل او اتفاقی بود. در ادامه متهم در اظهاراتش به چند فقره سرقت با همدستی مقتول و یکی از دوستانش به نام حامد نیز اعتراف کرد. بنابراین حامد نیز بازداشت شد و با اقرار به جرمش در توضیح به مأموران‌گفت: من و خشایار گاهی در پوشش مسافر و گاهی با خفت‌گیری از رهگذران در مکان‌های خلوت با تهدید اسلحه مرتکب سرقت می‌شدیم. او همچنین در خصوص تهیه اسلحه نیز گفت: بهزاد یکی از دوستان خشایار در یکی از برج‌های جردن زندگی می‌کرد و مهندس عمران بود. خشایار یک ساعت قیمتی داشت. روزی که به خانه مهندس رفته بودیم او با دیدن ساعت پیشنهاد داد آنرا با اسلحه‌ای که در خانه دارد عوض کند. قبول کردیم و مهندس جعبه‌ای که اسلحه در آن قرار داشت را آورد و من و خشایار بعد از گرفتن جعبه از خانه بیرون آمدیم. با ثبت این اظهارات بهزاد نیز دستگیر شد، اما جرمش را انکار کرد. او در خصوص جعبه‌ای که در اختیار متهمان گذاشته‌بود، گفت: آن جعبه یادگاری مادر بزرگم بود و آن‌را از امریکا آورده بود. آن روز وقتی خشایار جعبه را دید خواست چند روزی به او امانت بدهم. قبول کردم، اما بعد از رفتن آن‌ها متوجه شدم دو سنگ‌قیمتی از خانه‌ام سرقت شده‌است. این شد که با آن‌ها تماس گرفتم تا اینکه متوجه شدم دوست خشایار فوت کرده‌است. باور کنید هیچ اسلحه‌ای به آن‌ها نفروختم. به این ترتیب بنا به شواهد و قرائن موجود خشایار به اتهام‌قتل شبه عمد، خرید اسلحه و چندین فقره سرقت مسلحانه، حامد نیز به اتهام مشارکت در چند فقره سرقت مسلحانه و بهزاد نیز به اتهام نگهداری و خرید و فروش سلاح روانه زندان شدند. پرونده در حالیکه تعداد زیادی از شاکیان اعلام رضایت کرده بودند، با شکایت پدر مقتول به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهمان به زودی پای میز محاکمه قرار خواهند گرفت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار