سرویس حوادث جوان آنلاین: بهمنسال گذشته بود که به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید دو سارق نقاب دار به آرایشگاه زنانهای در یکی از خیابانهای جنوبی تهران دستبرد زده و پس از سرقت مقدار زیادی طلا و جواهرات از محل گریختهاند.
مأموران پلیس وقتی به محل حادثه رسیدند، دریافتند لحظاتی قبل دو مرد ناشناس نقابدار مسلح به سلاح سرد وارد آرایشگاه زنانه میشوند و پس از بستن دست و پای زنان داخل آرایشگاه با طناب تمامی طلاها و جواهرات آنها را سرقت میکنند.
صاحب آرایشگاه به مأموران پلیس گفت: دو نفر از مشتریانم داخل آرایشگاه بودند و من و شاگردم نیز در حال آرایش مشتری دیگری بودیم که ناگهان دو مرد کلاهدار که ماسک بهداشتی به صورت و قمه و چاقو در دست داشتند وارد آرایشگاه شدند. با دیدن آنها همه شوکه شدیم و قصد داشتیم با داد و فریاد از همسایهها درخواست کمک کنیم که آنها با قمه ما را تهدید به مرگ کردند و بعد هم با طنابی که آوردهبودند، دست و پای همه ما را بستند. سپس آنها با سیمچین تمامی النگوها و دستبندهای طلای ما را بریدند و داخل کیسهای ریختند و از آرایشگاه فرار کردند. پس از فرار سارقان، من به سختی دست و پایم را باز کردم و با اداره پلیس تماس گرفتم. با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی به دستور قاضی علی ایرد موسی، بازپرس شعبهپنجم دادسرای ناحیه۳۴ تهران وارد عمل شدند.
طرح شکایتهای مشابه
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران پلیس با چند شکایت مشابه دیگر هم روبهرو شدند که همگی حکایت از آن داشت سارقان برای اینکه شناسایی نشوند در تاریکی شب و با کلاه وارد آرایشگاههای زنانه شده و به همان شیوه قبلی پس از بستن دست و پای صاحب آرایشگاه و مشتریانش تمامی طلاهای آنها را سرقت کردهاند.
همچنین بررسیهای فنی نشان داد دو سارق دو همدست دیگر هم دارند که یکی از آنها مرد جوانی است که داخل خودرو در خیابان منتظر آنها میماند و دیگری زن جوانی است که دقایقی قبل از سرقت به بهانه مشتری وارد آرایشگاه میشود و بعد از خارج شدن از آنجا همدستانش برای سرقت از آرایشگاه وارد عمل میشوند. مأموران در تحقیقات بعدی دریافتند سارقان با خودروی سرقتی به سرقت میروند.
چند روز قبل در حالی که تحقیقات درباره سرقتهای سریالی سارقان ادامه داشت به کارآگاهان پلیسآگاهی خبر رسید سارقان این بار به آرایشگاه زنانهای در شهرستان اسلامشهر دستبرد زدهاند. مأموران پلیس این بار در بررسی دوربینهای مداربسته موفق شدند یکی از همدستان باند سارقان را به نام اقدس شناسایی و وی را دستگیر کنند. متهم در بازجوییها به سرقت از آرایشگاههای زنانه با همدستی سه مرد جوان به نامهای جهانگیر، منصور و جمشید اعتراف کرد و مدعی شد سردسته باند جهانگیر است. با اعتراف متهم، مأموران پلیس سه همدست وی را شناسایی و دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند. صبح دیروز متهمان برای تحقیق به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند و به جرم خود اقرار کردند. متهمان در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی ایرد موسی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتگو با سردسته باند
جهانگیر چند سال داری؟
۲۷ سالهام.
سابقه داری؟
نه، سابقه سرقت ندارم از طرفی هم وضع مالیام خوب است.
چه کاره هستی؟
باشگاه بیلیارد بزرگی در یکی از شهرهای اطراف تهران دارم و نصاب کولرهای گازی هم هستم.
پس چرا باند سرقت از آرایشگاههای زنانه را تشکیل دادی؟
اول به خاطر دوستانم که نیاز شدید مالی داشتند و من مرامم اجازه نمیداد که دوستانم را تنها بگذارم مخصوصاً که آنها خیلی روی من حساب میکردند و پشتشان به من گرم بود و در واقع من گنده آنها بودم. در مرحله بعدی هم از هیجان سرقت خوشم میآمد و در مرحله آخر هم پول خوبی از این راه گیرمان میآمد که وسوسه شدم.
دوستانت مدعی هستند در باشگاه شما قمار بازی میکردند؟
بله، بهرحال در باشگاه افراد زیادی رفت و آمد دارند و گاهی بعضی از مشتریان شرطبندی و قماربازی میکنند. ما هم شرطبندی و قماربازی میکردیم که گاهی میباختیم و گاهی هم میبردیم، اما قمارباز همیشه بازنده است و به همین خاطر همیشه پول کم میآورد.
چه شد که تصمیم گرفتید از آرایشگاههای زنانه سرقت کنید؟
اول اینکه سرقت از زنان خیلی راحت است و دوم اینکه معمولاً زنان طلاها و جواهرات خود را برای پز دادن همیشه همراه دارند، مخصوصاً وقتی به آرایشگاه میروند و به همین خاطر همگی به این نتیجه رسیدیم که از آرایشگاههای زنانه سرقت کنیم.
اقدس را از کجا میشناختی؟
او مطلقه است و مدتی هم در مهد کودکی کار میکرد که بیرونش کردند و بعد با من آشنا شد که به او پیشنهاد دادم وارد باند ما شود، چون ما برای شناسایی آرایشگاههای زنانه احتیاج به همدست زن داشتیم.
درباره سرقتها توضیح بده.
ما معمولاً پس از شناسایی آرایشگاه در باشگاه بیلیارد من نقشه را با هم مرور میکردیم و بعد در پوشش مسافر رانندهای را خفت میکردیم و با خودروی سرقتی به محل سرقت میرفتیم. ابتدا اقدس به عنوان مشتری وارد آرایشگاه میشد و بررسی میکرد که زنان داخل آنجا چقدر طلا و جواهرات همراه خود دارند و بعد اگر ارزش سرقت داشت به ما میگفت و دو نفر از ما وارد آرایشگاه میشدیم و اقدس و یک نفر دیگرمان داخل خودرو منتظر میماندند. ما معمولاً با تهدید چاقو دست و پای آنها را میبستیم و طلاهای آنها را سرقت میکردیم.
در سرقتها موردی هم پیش آمد که زنان در برابر شما مقاومت کنند؟
بله، یکی دو مورد صاحب آرایشگاه مقاومت کرد و ما او را زخمی کردیم.
در این مدت به چند آرایشگاه زنانه دستبرد زدید؟
خیلی زیاد نبود. چون به کرونا برخورد کردیم و آرایشگاههای زنانه هم بسته شد تا اینکه چند هفته قبل دوباره آرایشگاهها باز کردند و ما در اولین سرقت بعد از کرونا شناسایی شدیم و به دام افتادیم.