سرویس تاریخ جوان آنلاین: شرایط اجتماعی ما نشان میدهد جلال آل احمد همچنان در عرصه فرهنگ و سیاست، سوژهای در خور گفتگو به شمار میرود. از این روی خوانش پژوهشهایی که در این باره عرضه شده است، اهمیتی مضاعف مییابد. «قلمرو اندیشه آلاحمد» در عداد آثاری است که به قلم قاسم صافی و توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد و مورد اقبالی نمایان قرار گرفت. محمدمهدی جعفری مدیریت وقت این نشر، در دیباچه خود بر این اثر، درباره اهمیت موضوع این اثر چنین آورده است:
«پس از شهریور ۲۰، جوانهای مسلمان که پناهگاه استواری نداشتند و طبع سرکش آنان به مسائل سطحی و کهنه و شیوههای تبلیغ فرسوده و دفعکننده راضی نمیشد، به پناهگاههای به ظاهر استوار و در باطن بیقرار پناه جستند و زبان، قلم، مغز و احساس خود را در اختیار آنان گذاشتند. از جمله آنان آلاحمد بود که از جمع مسلمانان سنتی بیرون رفت و به تودهایها پیوست. ایران در تلاطم عقاید، ادبیات، سیاست و اندیشه چنان گرفتار بود که هیچکس خود نمیتوانست به آزادی و با فراغ بال مسیر خود را انتخاب و هدفی را دنبال کند. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایران، زیر سم ستوران متفقین و گروههای وابسته بدانها پایمال بود. قضیه آذربایجان و مسئله جداسازی آن قطعه از ایران، زنگ خطری برای همه اندیشمندان بود. در حزب توده هم شکاف و جدایی پیش آمد. همانگونه که آندرهژید و عدهای از متفکران اروپایی با دیدار از بهشت موعودشان شوروی، به فساد شدید و دیکتاتوری استالینی پیبردند و از سازمان حزب کمونیست کشورهای خود کنار رفتند، آلاحمد نیز همراه با عدهای از رفقا، در عین انتقاد داشتن به مارکسیسم و سوسیالیسم، از حزبتوده و بازیهایش جدا شدند و راهی دیگر در پیش گرفتند. آلاحمد پس از آن راه، راههای دیگر را هم تجربه کرد و سرانجام همه را کورهراه و بیراهه و بنبست دید و پس از تجربه کردن غربزدگی (۱۳۴۱)، کارنامه سهسال (۱۳۴۱) و ارزیابی شتابزده (۱۳۴۳) و شاید تجربههای فراوان درونی و بیرونی و دیدن نهضت مردم مسلمان ایران در خردادماه ۱۳۴۲ به اسلام بازگشت و به عشرتآباد- که در آن روزها آیتالله طالقانی و دوستان همرزمش را در آنجا محاکمه میکردند- رفت و با آیتالله طالقانی، همشهری و خویش و قومش، خداحافظی کرد که میخواهد به حج برود. آری آن فرار کرده از ارتجاع، به اسلامی که آرزو داشت و ۲۰ سال قبل بدان نرسیده بود، برمیگشت. افسوس که چند سال بیش از این تجربه نگذشته بود که در سال ۱۳۴۸ در شمال، ظاهراً به بیماری قلبی، قلبش که تلاطم دریا بود به ساحل آرامش رسید. آلاحمد در ادبیات صاحب سبک است و تحولی در گفتار و نوشتار بهوجود آورد. گرچه خلقی خواستند از او تقلید کنند، اما برباد رفتند و نتوانستند، زیرا سبک و خداوند سبک یکیاست. ویژگی دیگر او تسلیم در برابر حقیقت بود. نمونههای فراوانی دارد که این گفتار را مجال بیانش نیست، اما بالاترین نمونه همان بازگشت به خویش است.
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران در شانزدهمین سالگرد درگذشت آن شادروان و به منظور گرامیداشت او که سالها در جامعه و مراکز علمی و آموزشی خصوصاً در دانشگاه تهران و دانشگاه تربیتمعلم منشأ بسیاری آثار و حرکتها و احیاگریها شده است، اقدام به چاپ مطالبی بکر نمود که به قلم آقای قاسم صافی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به شیوه فصیح و سهل و ممتنع نگاشته شده است. باشد که مجموعه حاضر که با صمیمیت و خلوص، نگارش یافته و هدف، حقطلبی و احیای شخصیت حقطلب آلاحمد است، آنان را که به مطالعه سرگذشت بزرگان و افراد فداکار و مردمی علاقهمند هستند، متمتع گرداند.»