سرویس سیاسی جوان آنلاین: اندیشکده شورای آتلانتیک در جدیدترین تحلیل خود از وضعیت جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی و میزان موفقیتآمیز بودن سیاستهای دونالد ترامپ بعد از خروج امریکا از برجام و تشدید تحریمهای ضدایرانی با هدف تغییر رفتار ایران مینویسد: «فشار اقتصادی به تغییر رفتار ایران نمیانجامد». این اندیشکده سیاستهای ضدایرانی رئیسجمهور کنونی امریکا در قبال کشورمان را محکوم به شکست دانسته آن هم به این دلیل که تشدید فشارهای ضدایرانی هیچ گاه حاکمیت سیاسی کشور را در موقعیت سازش قرار نداده و چنین برآوردی اشتباه راهبردی دونالد ترامپ است.
پیشفرض اشتباه
در واقع اعمال فشارهای مختلف سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و متحدان او به ویژه در طول سالهای اخیر با این پیشفرض مسلم صورت گرفته است که گسترش و تشدید اینگونه فشارها نه تنها جمهوری اسلامی ایران را به کرنش در مقابل غرب وادار کرده و پای میز مذاکره میکشاند بلکه حرکت کشورمان در مسیر توسعه صنایع مختلف دفاعی و نظامی را نیز متوقف خواهد کرد. چنین پیشفرضی که تحریم- تهدید جمهوری اسلامی ایران را پای میز مذاکره خواهد کشاند در آغاز به کار دولت یازدهم تبدیل به یک باور قطعی شد چراکه رفتار و گفتار سیاستمداران دولت تدبیر و امید مقامات امریکایی را به این باور رساند که اعمال تحریمهای هستهای تحت عناوین مختلف مشکلات داخلی کشور ایران را به مرزی از اضطرار رسانده است که جمهوری اسلامی ایران را وادار به انجام مذاکرات جدید و دادن امتیازات فراوان کرده است!
انتقال باور دموکراتها به ترامپ
اصرار دولتمردان بر گزاره مذاکره آن هم به هر قیمتی بعد از روی کارآمدن دونالد ترامپ در امریکا باور دموکراتها را به شخص دونالد ترامپ نیز انتقال داد، به طوری که رئیسجمهور امریکا بلافاصله بعد از روی کارآمدن در کنار سایر مقامات خود خواهان تغییر رفتار ایران در عرصههای مختلف شد و اهرم «تحریم» را اثرگذارترین برای دستیابی به چنین هدفی عنوان کرد. ترامپ بر اساس این باور که میتواند با اهرم تحریم ایران را پای میز مذاکرات جدید بنشاند و تغییر رفتار ایران را عملیاتی کند از برجام خارج شد و بارها تحریمهای مختلفی را علیه کشورمان اعمال کرد. برایان هوک نماینده ویژه امریکا در امور ایران یکی از مقامات امریکایی است که به صورت مکرر تغییر رفتار ایران را هدف اصلی دولت ترامپ عنوان میکند و در گفتگو با بخش انگلیسی شبکه صدای امریکا در پاسخ به این پرسش که آیا واشنگتن از تغییر رژیم در ایران حمایت میکند، مدعی شد: «یک میلیون بار گفتهام که سیاست امریکا تغییر رفتار [ایران]است، نه تغییر رژیم!»
تغییر رفتار جمهوری اسلامی، یعنی تغییر نظام
رهبر معظم انقلاب نیز بارها نسبت به این مسئله واکنش نشان میدهند، به عنوان مثال معظمله میفرمایند: «هدف بلندمدت [دشمن]هم، اصل نظام اسلامی است. یک روزی صریحاً میگفتند که نظام اسلامی باید از بین برود، بعد دیدند این حرف، حرفی است که به ضررشان تمام میشود و اولاً نمیتوانند و در آن میمانند و آبرویشان پیش طرفدارانشان، دولتهای وابسته و مزدورشان در دنیا میرود، [لذا]آمدند این را تعدیل کردند و گفتند: تغییر رفتار جمهوری اسلامی. بنده همانوقت به مسئولان عزیز کشور گفتم: آقایان! توجه داشته باشید که تغییر رفتار، با تغییر نظام هیچ فرقی ندارد. معنای تغییر رفتار این نیست که اگر صبح ساعت هفت میآمدیم، حالا ۵/ ۷ یا ۵/ ۶ بیاییم. تغییر رفتار یعنی اینکه راه اسلام را میرفتیم، راه انقلاب را میرفتیم، خط امام را میرفتیم، حالا زاویه بگیریم، اول ۲۰ درجه، بعد ۴۵ درجه، بعد ۹۰ درجه، بعد ۱۸۰ درجه در طرف مقابل حرکت بکنیم، تغییر رفتار یعنی این، یعنی همان از بین بردن نظام اسلامی، این هدف بلندمدت آنهاست، بنابراین هدف دشمن اینهاست. دشمن، دشمن است، از هرچه که بتواند اِعمال دشمنی بکند، استفاده خواهد کرد.»
جالب این است، بعد از گذشت نزدیک چهار سال از دولت دونالد ترامپ وی همانند سایر اسلاف قبل از خود به این باور قطعی رسیده است که تحریمها نمیتواند عاملی برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران شود، مگر آنکه همانند باراک اوباما روی پیادهنظامهای خود در داخل کشور امید بسته و سرمایهگذاری کنند.
فشار اقتصادی به تغییر رفتار ایران نمیانجامد
بر اساس گزارش اندیشکده راهبردی تبیین اندیشکده شورای آتلانتیک در جدیدترین مقاله خود با تصریح به اینکه فشارهای امریکا عملاً فاقد دستاوردهای لازم بوده است، این موضوع را مورد واکاوی قرار داده است که چرا به رغم تمرکز امریکا بر تحریمهای اقتصادی ایران، کشورمان اساساً هیچ گونه تغییر رفتار در عرصههای مختلف از خود بروز نداده است. در این مقاله از یک مقام رژیم صهیونیستی در ۲۰۱۸ نقل قول میکند که «تنها ضربه اقتصادی میتواند ایران را وادار به عقبنشینی کند زیرا اکنون ضعیف و حساس شده است.»
نویسنده در ادامه تأکید میکند، با وجود آسیبهای اقتصادی فزاینده، اولاً رهبران جمهوری اسلامی از مشکلات اجتماعی و اقتصادی شهروندان غافل نشده و افکار عمومی را مدنظر قرار داده و سعی میکنند خود را با وضعیت روز تطبیق دهند، ثانیاً اقتصاد تنها یکی از مؤلفههای سیاستهای راهبردی ایران و نه لزوماً همه آن است. چنانچه درباره برجام نیز علاوه بر انگیزه رفع تحریمها، سه رخداد مهم اثرگذار بود:
۱ - ایران تا ۲۰۱۲ به سطحی از دانش هستهای دست یافته بود که دیگر تعلیق بخشی از فعالیتها یا تعطیلی برخی زیرساختها، در اصل وجود این دستاورد تأثیری نداشت.
۲ - دولت امریکا حاضر شد برای نخستین بار حق غنیسازی ایران را به رسمیت شناخته و بسته پیشنهادی مبتنی بر کاهش تحریمها در مقابل کاهش سطح فعالیتهای هستهای را ارائه دهد.
۳ - گرایش افکار عمومی ایران در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ به حل پرونده هستهای، پشتوانه دولت برای رویکرد مذاکره بود.
خطای محاسباتی ترامپ
نویسنده در این مقاله اعتراف میکند خطای محاسباتی دولت ترامپ آن است که تصور میکرد ایران به صرف فشارهای اقتصادی از توسعه توان موشکی و حمایت از جبهه مقاومت که ستونهای امنیت ملی ایران بوده و حفظ این امنیت را در فضای ناامن و آشوبناک غرب آسیا تضمین کرده، دست خواهد کشید.
تغییر رفتار ایران ممکن نیست
بر اساس گزارش اندیشکده راهبردی تبیین در نمونهای دیگر تارنمای اینترنتی ریسپانسیبلاستیتکرفت به قلم «جیمز سیبنس» پژوهشگر حوزه دفاعی و دیپلماسی به یادداشت اخیر ریتکیه، کارشناس شورای روابط خارجی امریکا در واشنگتنپست در تأیید سیاست «تغییر حکومت» که طی آن تأکید میکند «براندازی جمهوری اسلامی عملگرایانه، مقرونبهصرفه» واکنش نشان میدهد و با ذکر دلایلی چنین مسئلهای را رد میکند.
جیمز سیبنس اینگونه دلایل خود را ذکر میکند:
۱ - تغییر نظام در ایران عملگرایانه نیست زیرا تجربه سقوط دولتها در افغانستان، عراق و لیبی نهتنها امنیت ملی امریکا را تأمین نکرده بلکه منافع غرب در منطقه را بیش از پیش تهدید کرد. قطعاً سقوط جمهوری اسلامی این بیثباتی را تشدید خواهد کرد.
۲ - مقرونبهصرفه نیست زیرا تهدید و اقدام به «تغییر حکومت» علاوه بر انسداد مجاری دیپلماسی، به تحریک بیشتر ایران برای عبور از خطوط قرمز امریکا در زمینههای هستهای، موشکی و منطقهای خواهد انجامید. چنانچه درباره کرهشمالی چنین شد.
۳ - لیبرال نیست زیرا تاکنون تجربه موفقی از ایجاد و تقویت حکومتهای آزاد و دموکراتیک پس از مداخله امریکا وجود ندارد و در مواردی مانند کودتای ۲۸ مرداد در ایران یا ۱۹۷۳ در شیلی به تقویت حکومتهای استبدادی منجر شد.