کد خبر: 1008342
تاریخ انتشار: ۰۸ تير ۱۳۹۹ - ۰۶:۴۵
به طور معمول وقتی از یک اثر کمدی استقبال می‌شود، عوامل فیلم و کارگردان به دلیل شرایط مادی و معنوی اقدام به ساخت قسمت دوم آن اثر می‌کنند، البته در ایران همیشه به دلیل شرایط مادی قسمت دومِ هر فیلمی ساخته می‌شود.
افشین علیار
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: «خوب، بد، جلف» اولین فیلم پیمان قاسم‌خانی در سال ۹۵ با استقبال مخاطب مواجه شد که می‌توانیم بگوییم به عنوان یک اثر اول با پیشینه نوشتاری قاسم‌خانی و این بار در کارگردانی موفق بود، بنا بر همین شرایط قاسم‌خانی تصمیم گرفته که قسمت دوم این فیلم را بسازد، اما به طور کلی در سینمای ایران بیشتر فیلم‌ها زمانی که به نسخه دوم می‌رسند دیگر نمی‌توانند موفقیت نسخه اول را تکرار کنند.

این ضعف در دومین فیلم پیمان قاسم‌خانی کاملاً مشهود است. او نتوانسته الگو یا قالب جدیدی در دومین فیلمش خلق کند، در نسخه اول، اما تبحر خاصی در اجرا و ساختار کمدی و موقعیت‌پردازی نشان داد. قاسم‌خانی با انتخاب سام درخشانی و پژمان جمشیدی توانست اثری استاندارد در ژانری کمدی خلق کند. او با همان دو بازیگر اصلی سراغ یک سوژه دیگر رفته است؛ سوژه‌ای که آنقدر الکن است که توان تبدیل شدن به یک قصه فانتزی کمدی را ندارد. سکانس نخست که از رستوران شروع می‌شود نمی‌تواند یک شروع منسجم برای یک فیلم باشد چراکه انگار فیلم با وصله‌های غیردراماتیک به هم وصل شده و پیوند‌ها و رخداد‌هایی که باید خط روایی را شکل دهند تبدیل به موقعیت‌پردازی‌های بی‌حاصل دیالوگی شده است.

از موقعیت‌های کمدی که در قسمت اول شاهد آن بودیم در این قسمت خبری نیست چراکه قاسم‌خانی با چند موقعیت جدید، اما بی‌جان مثل دزدی کیک زرد و جریان جاسوسی و استفاده کاریکاتوری از ترامپ سعی داشته یک کمدی جاسوسی خلق کند، اما آنچه می‌بینیم تکرار مکرراتِ همان نسخه اول است که به شدت اکت‌های آن دو بازیگرش ما را به یاد آثاری مثل سریال «پژمان» یا فیلم «تگزاس» می‌اندازد، به همین دلیل این دو بازیگر مورد تازه‌ای برای عرضه به مخاطب ندارند و همینطور الگو‌های ساختاری در موقعیت‌پردازی و دیالوگ‌نویسی به شدت تکراری و البته تحت تأثیر قسمت اول است.

قاسم‌خانی با خلق یک قصه کم‌جان و البته شلخته سعی کرده مخاطب را با موقعیت‌های کلیشه‌ای و تکراری بخنداند، به همین جهت او از شخصیت‌پردازی و کمدی دور شده و با ایجاد فضاسازی تکراری از کاراکترهایش لمپن ساخته است. دعوا‌های کلامی جمشیدی و درخشانی در نقش حقیقی خودشان نکته جدیدی برای این فیلم ندارد. احمق بودن آن‌ها در موقعیت‌های مختلف قطعاً کمدی محسوب نمی‌شود و حتی بی‌اخلاقی‌های فیلم که دو کاراکتر چشم به یک دختر بزک کرده دارند، بیش از حد ابتذال فیلم را گسترش داده است، فیلم نکته مهمی برای ارائه به مخاطب ندارد و بخش خنده‌آور فیلم به متن مربوط نمی‌شود بلکه این دو بازیگر اصلی فیلم هستند که می‌توانند با انجام کار‌های احمقانه مخاطب را بخندانند. از نظر اجرا هم نمی‌شود نکته‌ای را عنوان کرد، بازی‌ها به شدت ضعف دارد، مخصوصاً ریحانه پارسا که انتخابش برای این فیلم تعجب‌برانگیز است.

فرهاد آئیش و حامد کمیلی هم همان همیشگی هستند، بار اصلی فیلم روی دوش جمشیدی و درخشانی است و همان طور که گفته شد هیچ بازی خاص و جدیدی از آن‌ها نمی‌بینیم و پایان فیلم باز می‌ماند چراکه قاسم‌خانی می‌خواهد میزان فروش را در نظر داشته باشد تا قسمت سوم را هم بسازد چراکه در این برهه میزان رضایت مخاطب اصلاً برای عوامل فیلم مهم نیست.

قطعاً این فیلم به لحاظ ضعف‌های بی‌شمارش در محتوای نداشته‌اش و ساختار آشفته‌اش نمی‌تواند برای قاسم‌خانی گام رو به جلویی محسوب شود. فیلم «خوب، بد، جلف ۲» فقط با نگرش اقتصادی ساخته شده است، اگر چه خوب، بد، جلف یک را می‌شد بار‌ها تماشا کرد و لذت برد، اما این فیلم را می‌شود تنها یک بار دید و فراموش کرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار