امروز متأسفانه نه تنها از طریق مسیرهای غیرقانونی بلکه از طریق مبادی رسمی حجم قابل توجهی کالای قاچاق به خصوص کالاهای لوکس، باکیفیت و پرمصرف وارد کشور میشود.
این امر نه تنها مبالغ هنگفتی ارز را از کشور خارج کرده، بلکه صدمات شدیدی را بر پیکر تولید و اشتغال کشور وارد میکند. ورود این حجم از کالاهای قاچاق در صنعت پوشاک، لوازم خانگی، لوازم یدکی خودرو و رایانه و... حاکی از آن است که ما در امر جلوگیری از قاچاق کالا، عملکرد خوبی نداشتهایم و باید سیاستگذاریها و قوانین مرتبط با این حوزه بازنگری و بازتعریف شوند.
بالغ بر ۸۰درصد پوشاک به صورت قاچاق وارد کشور میشود، این امرشدیداً به بازار تولیدکنندگان داخل صدمه میزند و روند رشد صنعت نساجی و پوشاک ما را که به شدت در آن جای ترقی و رشد داریم متوقف و فرصت ایجاد فعالیتهای مولد و اشتغالزایی را که به واسطه این صنعت میتوان ایجاد کرد را مختل میکند. در این صورت وقتی تولیدکننده داخل ببیند کالاهای خارجی سهم عمده بازار را گرفته و او از طرف دولت و مردم حمایت نمیشود، برای اینکه بتواند با محصولات قاچاقی که بدون هیچگونه مالیات و عوارض گمرکی وارد کشور شده رقابت کند، مجبور است کیفیت کالاهایش را کاهش دهد تا قیمتش در بازار رقابتی بماند. همین عدم مدیریت صحیح یکی از عللی است که برای مردم جامعه بعضاً این ذهنیت به وجود میآید که در بعضی از صنایع، کالاهای داخلی کمکیفیت یا بیکیفیت است. بله نبود عزم جدی برای جلوگیری از ورود کالاهای قاچاق و حمایت از تولیدکنندگان داخل است که آنها را اجبار به تولید کالاهای کم کیفیت میکند. در نهایت اگر تولیدکننده نتواند فضای کسب و کارش را مدیریت و سهم بازارش را حفظ کند، یا ورشکست میشود یا او هم به سمت واردات کالا میرود. در کنار عزم جدی جهت جلوگیری از ورود کالاهای قاچاق باید برنامه دقیق و محاسبه شدهای را جهت منع ورود بیرویه کالاهای خارجی طرحریزی کرد. درست است که قانونی در مجلس مبنی بر منع واردات کالاهای مشابه داخل تصویب شده، امّا باید بپذیریم که اجرای درست و نظارت دقیق برآن است که قانون را اثربخش و مثمرثمر میکند.
از جمله مؤلفههایی که در جلوگیری از ورود کالاهای قاچاق یا بیرویه محصولات خارجی به داخل کشور مؤثر میباشند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- وضع قوانین بازدارنده و مجازات سنگین برای واردکنندگان، واسطهها، توزیعکنندگان و فروشندگان کالاهای قاچاق.
۲- نظارت دقیق و به دور از هیچ مماشات و تسامحی بر حسن اجرای قوانین.
۳- استفاده از مسئولان کارآزموده، متعهد و پاک دست در گمرکها و تشویق این طیف از مدیران.
۴- مجهز کردن بنادر کشور به دستگاه (x- ray) جهت اسکن تمامی کانتینرها.
۵- الزام استفاده از صندوق مکانیزه فروش و ثبت کالا توسط فروشندگان، جهت معاملات خرد و کلان.
۶- جلوگیری از ایجاد دامپینگ (ارزان فروشی موقت) توسط شرکتهای خارجی که این امر موجب دلگرمی تولیدکنندگان داخل و مختل کردن بازار کالاهای خارجی میشود.
۷- تسهیل فرآیندهای واردات قانونی و کاهش تعرفهها برای واردکنندگان، مشروط به این امر که کالای مورد نظر در داخل کشور تولید نشدهباشد یا نیاز کامل جامعه را برطرف نکند.
۸- شناسایی بازارهای مستعد خارجی، جهت تشویق و تحریض افراد به امر تولید و صادرات.
۹- حمایت از تولیدکنندگان جهت مجهز شدن شرکتهای داخلی به نسلهای جدید تکنولوژی که این امر موجب افزایش کیفیت کالاها و کاهش قیمت تمام شده محصولات شده و سطح رضایتمندی مشتریان و مصرفکنندگان داخلی و خارجی را ارتقا میدهد.
۱۰- اهتمام ویژه جهت ایجاد اشتغال و کسب و کار در جامعه بهخصوص مناطق مرزی کشور.
۱۱- توجه به مهندسی ارزش، هزینه فرصت و تخصیص بهینه منابع در تمامی صنایع در جهت رشد و توسعه فعالیتهایی که ارزش افزوده و اشتغالزایی بیشتری ایجاد میکنند.
۱۲- پژوهش و مطالعه دقیق روی ظرفیتهای تولیدی استانها و ارائه مشاورههای اصولی به تولیدکنندگان و کارآفرینان.
ضمن لزوم استفاده مناسب از تمامی این استراتژیها و برنامهها جهت حمایت از تولیدات داخل باید تمامی مسئولان با پیشقدم شدن در استفاده از محصولات ایرانی، مردم را نیز با خود در مسیر این حرکت عاقلانه و در راستای رونق و جهش تولید همراهی کنند.
یادآوری مبارزه گاندی در زمان استعمار، با رشد و توسعه صنایع نساجی انگلیسی که در هند واقع شدهبود، برای همه ما بهخصوص مسئولان اقتصادی کشور خالی از لطف نیست. در آن زمان بازار هند اشباع شدهبود از پارچههای انگلیسی و صنعت نساجی هند را منفعل کرده بود، اما گاندی فقط لباسی را که از پارچههای دستباف هندی تولید شدهبود به تن میکرد. همین اقدام ساده گاندی باعث شد که مردم مانند او پشت چرخهای ریسندگی بنشینند و خود لباسهایشان را تولید کنند.
آنها در بسیاری از شهرهای بزرگ، جشنهای پارچه سوزی راه انداختند و در آن جشنها بازرگانان در کنار مردم هند از خانهها و انبارهایشان تمام پارچههای خارجی را بیرون آورده و در میادین اصلی شهرها آتش زدند تا به مرور زمان صنایع نساجی انگلیسی که در هند فعالیت میکردند ورشکست شدند. همین حرکت گاندی در جهت حمایت از تولیدات ملی هند باعث شد که امروز مردم تصویر چرخ ریسندگی او را به عنوان یکی از نمادهای انقلاب هند میشناسند.
باید همواره یادمان باشد که «تولید» خمیرمایه پیشرفت اقتصادی است و رونق و جهش آن، کسب و کارها را توسعه میدهد، خوداتکایی و اشتغالزایی ایجاد میکند، نیازهای کشور را در شرایط تحریم تأمین میکند، صادرات را توسعه داده و موجب ارز آوری میشود و در نهایت رفاه و امنیت اجتماعی و اقتصادی ایجاد میکند.