سرویس ورزشی جوان آنلاین: در حالی در چند وقت اخیر مسئولان ورزش کشور بر اهمیت رشتههای پر مدال مانند دوومیدانی، شنا، ژیمناستیک، قایقرانی و... و توجه به این رشتهها برای ارتقای جایگاه ایران در جدول ردهبندی بازیهای آسیایی و المپیک تأکید کردهاند که در عمل مشاهده میشود این رشتهها در برنامهریزی تصمیمگیرندگان ورزش در اولویت نیستند تا کاروان کشورمان سهم ناچیزی از مدالهای پرتعدادی که در این رشتهها توزیع میشود را به خودش اختصاص دهد. در گفتگو با کیومرث هاشمی، رئیس سابق کمیته ملی المپیک درباره اهمیت رشتههای پرمدال و لزوم برنامهریزی برای موفقیت در این رشتهها گفتگو کردهایم.
جناب هاشمی میخواهیم درباره رشتههای پرمدال بحث کنیم، رشتههایی که با توجه به مدالهای توزیع شده میتواند هم در بازیهای آسیایی و هم المپیک، در بالا بردن جایگاهمان در جدول ردهبندی مدالها کمک کند. ابتدا میخواهیم بپرسیم چرا در ورزش ایران رشتههای پر مدال جدی گرفته نشدهاند و نتواستهایم در این رشتهها مدال زیادی کسب کنیم؟
موفقیت در رشتههای پرمدال که مدالهای زیادی در این رشتهها هم در بازیهای آسیایی و هم المپیک توزیع میشود، به مجموعهای از عوامل بستگی دارد که باید در کنار هم قرار گیرند. این عوامل و فاکتورها باید در قالب یک برنامه بلندمدت سازماندهی شوند تا ورزش کشورمان بتواند سهم بیشتری در رشتههای پر مدال در مسابقات آسیایی و المپیک داشته باشد. برنامه کوتاهمدت در این بخش نمیتواند اثرگذار باشد و به یک برنامه که آینده نگری در آن لحاظ شده است، احتیاج داریم. یکی از مهمترین مسائلی که در رشتههای پرمدال باید مورد توجه قرار گیرد، موضوع زیرساختها و امکانات سخت افزاری است. رشتههایی مانند ژیمناستیک، دوومیدانی یا قایقرانی، زیرساختهای قابل توجهی نیاز دارند و فراهم کردن این امکانات از توان فدراسیون خارج است و وظیفه بخشهای دیگر ورزش است. در حال حاضر، اما این زیرساختها به اندازه کافی نیست، مثلاً در رشته شنا، فدراسیون برای تیم ملی هم با مشکل کمبود استخر روبهرو است. در قایقرانی ما چند سایت استاندارد داریم؟ استعدادیابی از دیگر عواملی است که در به دست آوردن مدالهای بیشتر در رشتههای پر مدال از اهمیت بالایی برخوردار است و آمایش سرزمینی استانها با توجه به پتانسیلی که هر استان در یک رشته خاص دارد، باید توسط وزارت ورزش صورت گیرد.
در موضوع استعدادیابی در رشتههای پایه به رغم برگزاری المپیادهای استعدادیابی و صحبتهایی که درباره همکاری وزارت ورزش با وزارت آموزش و پرورش مطرح میشود، اما یک سیستم هدفمند در این بخش برای شناسایی بچههایی که در رشتههای پرمدال مستعد هستند، دیده نمیشود. در این باره چه کار باید کرد؟ به ویژه که برای پشتوانهسازی باید از ردههای پایه شروع کنیم.
علاوه بر وزارت ورزش، فدراسیونها و آموزش و پرورش هم در فرایند استعدادیابی و اینکه یک استان در چه رشتهای ظرفیت قهرمانی و توجه ویژه را دارد، نقش دارند و هر چه دامنه و فرایند استعدادیابی بیشتر شود، ورزشکار مستعد بیشتری میتوان شناسایی کرد. زمانی که معاون تربیت بدنی آموزش و پرورش بودم آموزش رشتههای پر مدال مانند دوومیدانی، شنا و ژیمناستیک را اجرایی کردم، اما سازمان تربیت بدنی وقت در این رابطه با ما همکاری نکرد. با این حال در آن دوره برنامهای برای اجباری کردن رشته شنا داشتیم. البته هدفمان قهرمان پروری نبود، اما وقتی شما یک میلیون نفر را در رشته شنا آموزش میدهید، قطعاً میتوانید حداقل ۱۰۰ استعداد پیدا کنید. آموزش و پرورش نقش اساسی در ورزش قهرمانی دارد، اما این مجموعه الان جدا از بدنه ورزش کشور است، این در حالی است که ۳۵ هزار معلم تحصیلکرده تربیت بدنی داریم و این ظرفیت در آموزش و پرورش وجود دارد، اما آن خروجی که باید برای ورزش قهرمانی داشته باشد را ندارد. برای موفقیت در رشتههای پرمدال باید از آموزش و پرورش کمک بخواهیم و منابع مالی و زیرساختهای لازم را در اختیارشان قرار دهیم تا این عدم همکاری از بین برود.
در این بین باید نقش مربیان هم برای تربیت استعدادها دیده شود، موضوعی که کمتر برای آن برنامه داشتهایم.
قطعاً، وقتی یک ورزشکار با استعداد در رشتههای پر مدال شناسایی میشود، نیاز داریم مربیان خوب و با کیفیت فنی بالا در استانها داشته باشیم که ورزشکارانی را که کشف شدهاند پرورش و آنها را در یک مسیر درست آموزشی برای رسیدن به موفقیت قرار دهند. در این رابطه برای داشتن مربیان موفق، احتیاج به یک نظام ملی مربیگری داریم، در بعضی رشتهها مانند کشتی، تکواندو، وزنهبرداری و... مربیان خوبی داریم، اما در برخی رشتهها فقر مربیگری داریم که در نظام ملی مربیگری باید روی آموزش آنها سرمایهگذاری شود. اگر استعداد و زیرساخت داشته باشیم، اما مربی نداشته باشیم، به جایی نمیرسیم. در دنیا همین است، در خاطرات مارک فلپس پرافتخارترین شناگر المپیک میخوانیم که این قهرمان در بچگی بیش فعال بوده و به خانواده او توصیه میکنند برای اینکه آرامش بگیرد در رشته شنا فعالیت کند و تمرین کردن او با یک معلم خوب سبب میشود تا استعداد فلپس در شنا شناسایی شود و بیاید در المپیک به اندازه ۲۰ کشور برای امریکا مدال بگیرد.
آقای هاشمی به نظر میرسد اصلیترین مشکل در ورزش و رشتههای پرمدال کمبود بودجه و حمایتهای ناکافی است.
بودجه اهمیت زیادی دارد و کلید کار و موفقیت در رشتههایی است که مدالهای زیادی در آن توزیع میشود. شما وقتی استعدادیابی میکنید، باید مسابقه برگزار کنید، برای مسابقه هم باید زیرساخت و امکانات داشته باشید، همه اینها احتیاج به بودجه دارد. با بودجهای که در حال حاضر در ورزش برای رشتههای پرمدال وجود دارد، راهی سختی برای موفقیت پیشرو داریم. امروز در شرایط تحریم هم سختتر شده است و فدراسیونها با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتهاند. اگر رویکرد ورزش ما قهرمانی یا سلامت است باید بودجهای متناسب با آن در نظر گرفته شود، در حالی در سال آخر برنامه پنج ساله ششم کشور هستیم که در این برنامه بندهایی که بتواند به ورزش تکانی بدهد و اثرگذار باشد، گنجانده نشده است. البته سهم ۲۷ صدم درصدی از ارزش افزوده که به ورزش اختصاص داده شده تصمیم خوبی است که با توجه به شرایط تحریم، مبلغ ناچیزی میشود. در مجموع بحثهای حمایتی از ورزش در قوانین و برنامههای کلان کشور کمتر دیده میشود.
با توجه به عواملی که ذکر کردید موفقیت در این رشتهها احتیاج به یک برنامه بلندمدت دارد، اما مسئولان به دلیل اینکه اثر برنامههایشان را در دوره مسئولیت خودشان ببینند به دنبال اجرای برنامههای کوتاهمدت در ورزش هستند و دنبال زمینهسازی برای اجرای یک برنامه درازمدت نیستند.
چنین نوع نگاهی را در بین مسئولان ورزش قبول دارم، معتقدم ما در ورزش بیشتر به دنبال مدال هستیم و به مسئول پایینتر هم در این رابطه فشار میآوریم؛ فشاری که سبب میشود در وزارت ورزش، ورزش استانها یا فدراسیونها، هر مدیری بر سر کار میآید راه میانبری را برود و برنامهای را اجرا کند که نتیجه آن هر چه زودتر مشخص شود. این در حالی است که انگلیسیها برای موفقیت در المپیک لندن یک برنامه ۱۰ تا ۱۵ ساله داشتند و از ردههای پایه و از مدارس شروع کردند. اگر میخواهیم در رشتههای پرمدال موفق شویم باید این نوع نگاه برداشته شود و برنامههای بلندمدت جایگاه پیدا کند، به عنوان مثال بیاییم به مسئول یک فدراسیون بگوییم که ما از شما ۱۰ سال مدال نمیخواهیم و شما بروید در استعدادیابی سرمایهگذاری کنید. در چنین فرایندی ثبات مدیریت خیلی نقش دارد.