سرویس جامعه جوان آنلاین: اینکه چشمبادامیها تولیدکنندگان اصلی حجاب بانوان ایرانی هستند، حکایتی قدیمی است، اما این زخم کهنه همچنان سر باز است و التیام نیافته و پس از سالیان طولانی هنوز هم تنها کارخانه تولیدکننده پارچه چادر مشکی در کشور با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند و حتی در سالی که از سوی مقام معظم رهبری تحت عنوان سال جهش تولید ملی نامگذاری شده همچنان واردات چادر مشکی بر تولید آن ارجحیت دارد. از سوی دیگر این کالای فرهنگی در ساختار اقتصادی کشور تنها به عنوان یک کسب و کار و یک تجارت مطرح است و هیچ حمایتی از کالای حجاب وجود ندارد به همین خاطر و با عنایت به وارداتی بودن این کالا، نوسانات ارز بر روی قیمت کالای حجاب زنان ایرانی تأثیرات گستردهای دارد. حالا هم که قیمت ارز بر روی نمودار جهشی حرکت میکند و هر لحظه از لحظه قبل قیمت آن بالاتر میرود این افزایش جهشی قیمتها بر تمام کالاهای وارداتی از جمله پارچه چادر مشکی اثرگذار بوده است. در برابر این حتی در این آشفتهبازار قیمتهای نجومی اگر به سراغ مانتوهای جلوباز، تنگ و کوتاه و شلوارهای ساپورت بروید متوجه میشوید هنوز هم میتوان با قیمتهایی بسیار مناسب این نوع از پوشش را تهیه کرد. اینگونه است که احساس میکنید انگار دستهای پنهانی در پس پرده هدایت ماجرای عفاف و حجاب در کشور را در دست گرفتهاند و به رغم گرانی چادر مشکی برای خانمهای محجبه، زنان و دختران کمحجاب برای تهیه پوشش خود هیچ مشکلی ندارند و حتی میتوانند با کمتر از صد هزار تومان، از گوشه خیابان یا از دستفروشان مترو هم لباس مورد نظرشان را تهیه کنند.
تمام این اتفاقات در حالی رخ میدهد که در سال «جهش تولید ملی» انتظار میرفت در حوزه کالای استراتژیک چادر مشکی به عنوان پوشش زنان محجبه کشورمان دستاوردهایی داشته باشیم و بتوانیم از حجم واردات این محصول بکاهیم و به عنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان این کالا حتی برای صادرات چادر مشکی حرفهایی برای گفتن داشته باشیم.
با وجود این، اما در شرایطی که وارد دهه پنجم انقلاب اسلامی شدهایم، همچنان چشمبادامیها برای زنان محجبه ما چادر تولید میکنند و حجاب زنان ایرانی وابسته به محصولات کرهای، چینی و ژاپنی است. حسین مدرس خیابانی سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره وضعیت تولید چادر مشکی در کشور میگوید: «فاصله بسیار زیادی بین نیاز کشور به چادر مشکی و ظرفیت تولیدی این کالا در کشور وجود دارد، اما بهرغم اینکه سالانه به ۷۰ تا ۸۰ میلیون متر مربع چادر مشکی نیاز داریم و سالانه حداکثر ۱۰ تا ۱۲ درصد این مقدار چادر مشکی در کشور تولید میشود، سرمایهگذاری قابل توجهی در این رابطه انجام نشده است.» به گفته وی بر اساس بررسیهای انجام شده سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در تولید این محصول واهمه دارند و معتقدند ممکن است دولت با در نظر گرفتن ترجیحاتی برای واردات این کالا باعث وارد شدن لطمه به تولید شود. بازخوانی فعالیت کارخانههای تولید چادر مشکی در کشور هم حکایت تلخی است که طی سالهای گذشته چندان سرانجامی نداشته است. برخی معتقدند در صنعت تولید چادر مشکی مافیایی وجود دارد که نمیگذارند کارخانههای چادر مشکی در کشور پا بگیرد و سودشان در واردات چادر مشکی است. فعالان حوزه چادرمشکی معتقدند واردات این محصول در این سالها دست ۱۰ نفر بوده و این تعداد محدود توانسته هر گونه تلاشی برای پاگرفتن تولید را با شکست مواجه کنند! برخی دیگر، اما مافیا را قبول ندارند و اصل مشکل را در نبود اراده جدی برای تولید این کالای استراتژیک میدانند.
کالایی که سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار از حجم واردات ما را به خود اختصاص میدهد و هم جایگاه فرهنگی و ارزشی دارد و هم به عنوان یک ظرفیت اقتصادی عظیم مطرح است چراکه علاوه بر مصرف داخلی بالا، اغلب کشورهای همسایه ما هم جزو مصرفکنندگان چادر مشکی هستند و اگر طی سالهای بعد از انقلاب برای تولید چادر مشکی برنامهریزی میشد، حالا این کالا جزو مزیتهای صادراتی کشور بود. اما نه فقط برای صادرات این کالا هیچ برنامهای نداشتیم بلکه برای تولید نیاز داخل هم بعد از ۴۲ سال با چالشهایی مواجهیم. این چالشها کشورمان را به یکی از بزرگترین واردکنندگان چادر مشکی در دنیا تبدیل کرده است.
تولید داخلی پاسخگوی یک هفتم نیاز به چادر مشکی
در کشور ما سالانه حدود ۷۰ میلیون متر پارچه چادر مشکی مصرف میشود. این در حالی است که تنها ۱۰ میلیون متر آن در کشور تولید میشود و بخش صنعت میتواند از این ظرفیت برای تولید چادر مشکی استفاده کند، اما صنعت ما نه فقط در این حوزه اقدامی انجام نمیدهد بلکه هرگاه مورد سؤال قرار میگیرد که «چرا تولید چادر مشکی نداریم؟» پاسخ میدهد: «مافیا نمیگذارد!»
در حالی که پارچه چادر مشکی کالایی پرتقاضا است و بازار خوبی دارد بر اساس آمار گمرک، سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار صرف واردات پارچه چادر مشکی میشود. اما در کشور ما هیچکس حاضر نیست به ناآگاهی خود درباره انجام کاری اعتراف کند؛ لذا همواره تنبلی و ناکارآمدی خود را گردن دیگران میاندازیم. در تولید پارچه چادر مشکی نیز آنچه وجود دارد ناکارآمدی و بیتوجهی خودمان است، اما ما آن را به مافیا نسبت دادهایم. کارخانهای برای تولید پارچه چادر مشکی از سه سال پیش در کشور با ظرفیت تولید ۱۰ میلیون متر آغاز به کار کرده و اگر مافیایی در کار بود این کارخانه بعد از سه سال در حال تولید نبود. از سویی ۲۰ سال پیش دانش تولید چادر مشکی برای راهاندازی خط تولید این کالا در کشور وجود نداشت. اگرچه اگر میخواستیم میتوانستیم دانش آن را نیز در همان سالها به کشور وارد کنیم. شاید خیلی دنبال تولید نبودیم و یا اینکه واردات نسبت به تولید راحتتر بوده که اقدامی برای تولید انجام نشده است.
علی حائری
عضو هیئت مدیره جامعه متخصصین نساجی ایران
واردکنندگان بزرگ مانع تحقق تولید چادر مشکیاند
تولید چادر مشکی به هیچ وجه آنقدر پیچیده و ویژه نیست که از عهده تولیدکنندگان ما خارج باشد، اما یکی از دلایل مهمی که نه تنها در پارچه چادر مشکی بلکه در خیلی از زمینهها تولید داخلی شکل نمیگیرد، واردکنندگان عمده رسمی و قانونی در آن حوزه هستند.
در حوزه پارچه چادر مشکی هم به همین شکل، واردکنندگان بزرگی داریم که سالیان سال تأمین ارز میکردند و به فعالیت مشغول بودند. اگر پای درددل تولیدکنندگان بنشینیم میبینیم که روایتهای جالبی از مشکلات تولید چادر مشکی دارند. به طور مثال یکی از تولیدکنندکان چادر میگفت واردکننده اصلی به محض ورود آنها به بازار، قیمت را به حدی پایین میآورد که از قیمت تمامشده برای تولیدکننده پایینتر است و وقتی که آنها از میدان خارج شدند، قیمت چادر وارداتی را بالا میبرد.
با چنین سازوکاری تولیدکننده با مقیاس تولید پایین و ضرر، کار تولید را رها میکند و میرود. از سوی دیگر امروزه تولیدکنندگان مشکل سرمایه در گردش دارند؛ به عبارت دیگر تولیدکننده پولی برای تولید ندارد چراکه مواد اولیه را باید با قیمت روز تهیه کند، اما برای فروش محصول مجبور است به صورت مدتدار کالایش را بفروشد؛ بنابراین تولیدکننده نیاز به سرمایه در گردش دارد و این سرمایه باید تأمین شود. در این زمینه نیازی به قانونگذاری نداریم، همه قوانین مرتبط موجود است لذا باید به فضای اجرایی وارد شویم.
مهدی طغیانی
سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی
کاهش ۳۰ میلیون متری واردات و مصرف پارچه چادر مشکی در دولت یازدهم و دوازدهم!
کاهش ۳۰ میلیون متری واردات پارچه چادر مشکی طی سالهای دولت یازدهم و دوازدهم در نگاه نخست دستاورد به نظر میرسد، اما وقتی میبینیم این کاهش واردات به معنای افزایش تولید داخل نیست بلکه به معنای کاهش مصرف چادر مشکی در میان بانوان ایرانی است، باید لحظاتی مکث کرد و مسیر طی شده از منظر فرهنگی و اقتصادی را مورد بازبینی قرار داد. چالشهای تولید چادر مشکی و چرایی اینکه همچنان نبض بازار حجاب زنان ایرانی دست چشمبادامیهاست موضوعی است که زیربناهای متعددی دارد و نمیتوان به آن نگاهی یکوجهی داشت.
اسدالله سلیمانی مدیرعامل انجمن محصولات حجاب و عفاف در گفتگو با «جوان» میگوید: «یکی از پنج نماد مسلمانی در دنیا همین بحث حجاب است و ما در کشورمان حجاب را به عنوان یک قانون و یک ارزش پذیرفته شده داریم، اما با وجود این و بهرغم آنکه ما بهای زیادی را برای عرصه حجاب و اعتقاداتمان دادهایم و شهدای زیادی را در این حوزه تقدیم کردهایم، اما در عرصه تولید محصولات حجاب کار خاصی انجام نشده و نگاه ویژهای به این محصولات نبوده است.»
افزایش ۷ برابری قیمت چادر مشکی
این فعال عرصه کالای حجاب با اشاره به تلاشهای انجام شده از سوی انجمن آنها در تعامل با کمیسیونهای مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت کشور و سایر نهادهای ذیربط برای جلب حمایت در راستای حمایت از تولید کالای حجاب و کالای فرهنگی شمردن چادر مشکی تصریح میکند: «همه این نهادها و سازمانها حرفهای ما را از یک گوش گرفته و از گوش دیگر بیرون کردند در حالی که اگر چادر مشکی به عنوان یک کالای فرهنگی تلقی میشد همانند سایر کالاهای فرهنگی تحت حمایت قرار میگرفت و خانمهای محجبه ما تا این اندازه برای تهیه کالای حجاب مشکل نداشتند.»
به گفته وی در حالی که هماکنون برای بسیاری از کالاهایی که توان تولید آنها در داخل وجود دارد ارز دولتی تخصیص داده میشود، به چادر مشکی ارزی داده نمیشود و از سوی دیگر هم به دلیل آنکه کالای فرهنگی به شمار نمیآید عوارض، مالیات، بیمه و نوسان قیمت دلار موضوعاتی است که بر قیمت چادر مشکی تأثیر میگذارد؛ بنابراین با افزایش قیمت دلار از ۳ هزار تومان به ۲۲ هزار تومان، قیمت چادر هم هفت برابر افزایش داشته است. از نگاه این فعال حوزه عفاف و حجاب این تصور که اعتقاد بانوان به حجاب موجب میشود تا هر قدر افزایش قیمت چادر بر روی چادری ماندن بانوان ما اثر ندارد باوری نادرست است و طی سالهای گذشته بسیاری از بانوان بودهاند که به واسطه هزینه بالای چادر، چادری بودن را کنار گذاشتهاند!
کسب رتبه اول از آخر در کسب و کار!
سلیمانی با اشاره به اشتغال ۳۰، ۴۰ هزار نفری در حوزه صنعت کالای حجاب و چادر مشکی میافزاید: «علاوه بر مسائل فرهنگی این حوزه اشتغالزایی بالایی هم دارد، اما سه سال است انجمن ما در این حوزه مطالبه دارد، ولی تاکنون یک بار هم با ما جلسه نگذاشتهاند تا حرف ما را بشنوند.»
مدیرعامل انجمن محصولات حجاب و عفاف با تأکید بر اینکه کیفیت چادرهای مشکی از منظر رنگ، وزن و سایر مؤلفهها متفاوت است میگوید: «در حال حاضر قیمت یک چادر مشکی متوسط حدود ۷۰۰ هزار تومان و حدود هفت برابر یک مانتو است. اگرچه ممکن است چادرهای ارزانتری هم وجود داشته باشد، اما از نظر رنگ و کیفیت و وزن بسیار متفاوت است و همین چادرهای ارزانقیمت هم دستکم دو تا سه برابر قیمت یک مانتوی معمولی قیمت دارد.»
وی با اشاره به پای کار نبودن رسانهها و صدا و سیما میگوید: «برای تبلیغ کالای حجاب و چادر و مانتوهای پوشیده باید پولهای میلیونی به صدا و سیما بدهیم، اما شما شاهد هستید که مانتوهای شیشهای و جلو باز در شبکههای اجتماعی و گوشه خیابان هم عرضه میشود و بر روی آنها تبلیغ صورت میگیرد.»
سلیمانی درباره فعالیت تنها کارخانه تولید پارچه چادر مشکی در داخل کشور و بحثهای پیرامون مافیای چادر مشکی تصریح میکند: «مافیای ما مافیای کسب و کار داخلیمان است. وقتی کسب و کار ما در دنیا رتبه ۱۲۹ است هیچکس حاضر نمیشود کارخانه چادر مشکی تأسیس کند.» وی با اشاره به چالشهای کارخانه حجاب شهرکرد میافزاید: «این کارخانه با وجود آنکه پشتوانه بنیاد مستضعفان را دارد، اما با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند.»
به گفته سلیمانی این کارخانه با ارز ۱۸۰۰ تومانی ماشینآلاتش را وارد کرده و بعد از سه، چهار سال که کارخانه راه افتاد ارز به ۱۵ هزار تومان رسید. این فعال عرضه کالای حجاب به نقل از مدیران حجاب شهرکرد میگوید: «مدیران این کارخانه میگویند هنوز به سوددهی نرسیدهاند.»
رانتهایی به نام واردات دستگاه پارچه چادری
وی معتقد است فضای کسب و کار در کشور ما به گونهای نیست که کسی بخواهد کارخانه چادر مشکی تأسیس کند. وی تصریح میکند: «تمام افرادی که مدعی تولید چادر مشکی در داخل کشور هستند برای این است که ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات ماشینآلات بگیرند و در واقع این افراد ۱۵۰ میلیون یورو میگیرند تا ماشینآلات وارد کنند و چادر مشکی تولید کنند. این در حالی است که ما ماشینآلات، تکنولوژی و نخ برای تولید چادر مشکی داریم و این افراد تنها به دنبال آن هستند تا به بهانه چادر مشکی چنین پولی را بگیرند و بروند پی کارشان.»
سلیمانی معتقد است مشکل کار تولید چادر مشکی تنها فقدان نقدینگی است. اگر پنج سال بتوانیم با قرضالحسنه کارخانه چادر مشکی برپا کنیم کارخانههای کرهای بسته میشود، چون مشتری اصلی آنها تنها ایران است، اما با سود ۱۸ درصد وام بانکی کارخانه چادر مشکی به سرنوشت کرپناز کرمانشاه دچار میشود که سود وام بانکی دریافتی این کارخانه از قیمت کل کارخانه بیشتر شد و در نهایت هم به نصف قیمت واگذار شد و حالا تنها چیزی که نمیبافد چادر مشکی است.
وی با اشاره به واردات ۹۰ میلیون متری در گذشته و کاهش این واردات به ۶۰ تا ۷۰ میلیون متر تصریح میکند: «مصرف پارچه چادر مشکی در ایران ۲۰ میلیون متر کم شده است و من باید از دولت تدبیر و امید تشکر کنم که در حوزه چادر مشکی بدون اینکه کارخانهای تأسیس شود یا ریالی هزینه کند به اندازه تولید دو کارخانه از واردات چادر مشکی کم شده است این یعنی گرانی محصولات حجاب از یک سو و مسائل فرهنگی از سوی دیگر موجب شده تا به اندازه تولید دو کارخانه از مصرف چادر مشکی در کشورمان کاسته شود.»
لزوم جهش در تولید استراتژیکترین کالای مصرفی کشور
محمدمهدی نیکضمیر
یک: حجاب یکی از اصلیترین مطالباتی بود که انقلاب اسلامی ایران بر محور آن شکل گرفت و زنان محجبه و چادری در خط مقدم یاران امام و نیروهای انقلابی بودند.
پس از پیروزی انقلاب نیز در پی همین مطالبه، حجاب پیراهن قانون پوشید و به یکی از قوانین جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. چادر زنان محجبه و انقلابی، اما در سالهای بعد از انقلاب هم مانند سالهای قبل از انقلاب وارداتی ماند و انحصار این واردات در اختیار چشم بادامیها بود.
دو: چادر تنها یک پوشش و یک لباس نیست بلکه یک انتخاب و نمادی از یک ایدئولوژی است. چادرهای مشکی که همچنان به عنوان حجاب برتر بر سر زنان محجبه کشورمان دیده میشود پرچمی برای تبلیغ اسلام است و پشتوانهای به طول تاریخ مبارزات این سرزمین دارد؛ مبارزه برای استقلال، آزادی و احیای ارزشهای اسلامی. چادری که بر سر مادران ایرانی است روایتی از جنس مسجد گوهرشاد و خونهایی دارد که به پای این نماد باورها و اعتقادات مردم کشورمان ریخته شد.
سه: وقتی کالایی در فرهنگ و ارزشهای اجتماعی جامعه اثرگذار است و نمادی از ارزشها و باورهای یک ملت میشود و علاوه بر اینها به ریشههای اعتقادی اعضای یک جامعه بازمیگردد، چنین کالایی یک کالای استراتژیک است.
وقتی یک کالا به کالای استراتژیک تبدیل میشود و تا این اندازه اهمیت مییابد منطق مدیریتی اقتضا میکند تا برای تولید آن برنامهریزی صورت گیرد و حتی در تأمین چنین کالایی، به خودکفایی برسیم.
چهار: حکایت چادر مشکی برای مردم کشور ما حکایت یک کالای استراتژیک است؛ کالایی که از یک سو ریشه در باورها و اعتقادات ارزشی ما دارد و از سوی دیگر نمادی از انقلاب اسلامی ماست. بر همین اساس هم هست که بسیاری از سیاستهای ضد ایران و ضد انقلاب اسلامی در پی آن هستند تا چادر را از سر زن ایرانی بکشند. این مسئله لزوم برنامهریزی و فرهنگسازی برای حفظ این نماد ارزشی- فرهنگی را بیش از پیش به تصویر میکشد.
اما در کنار فرهنگسازی لازم است تا این کالای استراتژیک به شکل فراوان و ارزان در دسترس بانوان محجبه قرار داشته باشد لیکن کافی است تا سری به بازار کالای حجاب و به طور خاص چادر مشکی بزنیم تا متوجه شویم این کالا نه ارزان است و نه حتی خیلی فراوان! چادر مشکی در بازار کالای حجاب هست و کمبودی در این زمینه نداریم، اما چادر مشکی با کیفیت مناسب و از آن مهمتر قیمت مناسب حقیقتاً زیاد نیست.
پنج: تولید چادر مشکی فرآیندی پیچیده دارد و نخ و دستگاههای بافت این نوع پارچه نیازمند تکنولوژی نسبتاً پیچیدهای است. با این وجود دانشمندان و صنعتگران کشورمان توانستهاند در تکنولوژیهای پیچیدهتری نظیر صنایع موشکی و هوا و فضا به موفقیتهای بینظیری دست یابند چراکه برای این صنایع برنامهریزی مناسبی صورت گرفته و ارادهای جدی برای پیشبرد آنها وجود داشت؛ امری که در حوزه تولید چادر مشکی با آن مواجه نیستیم.
شش: ۴۲ سال از انقلاب اسلامی ایران سپری شده است؛ سالهایی که بیتردید فرصت مناسبی برای برنامهریزی جهت تولید و انتقال تکنولوژی و حتی خودکفایی برای تولید چادر مشکی بود، اما در عمل به واسطه کمکاری و سهلانگاری دستاندرکاران حوزه تولید از یک سو و سودهایی که در واردات دستپخت چشمبادامیها برای این کالای استراتژیک وجود داشته تاکنون مانع شده تا ایران به عنوان یکی از اصلیترین کشورهای مصرفکننده چادر مشکی به جای آنکه بزرگترین تولیدکننده این کالای استراتژیک باشد، بزرگترین مصرفکننده محصولات چشمبادامیها شود.
هفت: تنها یک کارخانه تولید چادر مشکی در کشور ماحصل ۴۲ سالی است که از انقلاب اسلامی سپری شده و بقیه نیاز کشور به این کالای استراتژیک از طریق واردات تأمین میشود. امسال، اما از سوی مقام معظم رهبری تحت عنوان سال جهش تولید نامگذاری شده است و این فرصت خوبی برای جبران کمکاریهای صورت گرفته در این حوزه است. بدیهی است تولید چادر مشکی اگر آنقدرها هم کار سختی بود همین یک کارخانه تولید این محصول استراتژیک هم در کشورمان وجود نداشت. حالا که بخشی از راه را رفتهایم و به تکنولوژی تولید این محصول دست یافتهایم اگر ارادهای بر تولید این کالا باشد، ادامه راه سهلتر خواهد بود.