سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: حکایت درخواست برای پیدا کردن خانواده شهیدنسیم افغانی از شهدای دفاعمقدس از کشور افغانستان، بهانهای شد تا با تماس و پیگیری یکی از خوانندگان روزنامه، به سراغ شهید سیدحسین عزیزی برویم که تا حدی عاقبتی همچون شهیدنسیم افغانی پیدا کرده است. (شهید افغانی در سن ۳۱ سالگی از لشکر ۵ نصر خراسان عازم جبهههای نبرد علیه رژیم بعث عراق شد.) در نهایت پیکر مطهرش در منطقه عملیاتی والفجر یک (فکه) تفحص و شناسایی شد که در ماه گذشته سردار سیدمحمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین طی یک ویدئو درخواستی را برای شناسایی یک شهید افغانستانی دوران دفاعمقدس عنوان کرد. اگرچه خانواده این شهید پیدا نشد و در نهایت پیکر این شهید در بهشت ثامنالائمه حرم رضوی به خاک سپرده شد، اما همین بهانهای بود تا به سراغ شهید سیدحسین عزیزی برویم که وی نیز نام و نشان مشخص، اما خانوادهای نامشخص دارد. شاید با چاپ مطلب نشانی از خانوادهاش پیدا شود.
قطعه ۲۴، خانه شهید
برای پیدا کردن رد و نشانی از خانواده شهید ابتدا با خانه شهید بهشت زهرا تماس میگیرم تا بتوانم آدرسی از مزار شهید به دست بیاورم، اما از آنجایی که نام شهید در بنیاد شهید به ثبت نرسیده است، نمیتوانند کمکی به ما کنند.
تنها داشته من از شهید تصویری بود که در گوشه تقویم سالانه سالهای گذشته به چاپ رسیده بود. تصویری که در ذیل آن آدرس مزار شهید را نشان میداد. قطعه ۲۴ ردیف ۶۰ شماره ۳۵. راهی بهشت زهرا میشوم تا بتوانم به زیارت شهیدی بروم که بهرغم داشتن مشخصات گویی، چون شهدای گمنام ناشناس باقی مانده است، اما با معرفی یکی از همکاران به «سردارقاسم صادقی» یکی از رزمندگان دوران دفاعمقدس و مسئول یادمان شهدای دشت ذوالفقاری میرسم که گویی اطلاعات مختصری از شهید دارد. قبل از رفتن به سمت بهشت زهرا با قاسم صادقی تماس میگیرم و از او میخواهم هر چه از شهید سیدحسین عزیزی میداند، برایمان روایت کند. او که در آبادان و مشغول ساخت و راهاندازی یادمان شهدای ذوالفقاری است با رویی باز از این اقدام برای تفحص و شناسایی خانواده شهید استقبال میکند و میگوید: هر اطلاعاتی من به شما میگویم، همان مطالبی است که از زبان شهیدحسن زواره محمدی که پدر همسرم و از همرزمان شهید سیدحسین عزیزی است، شنیدهام. گویا سیدحسین متولد ۱۳۳۶ بود که در روزهای نخست جنگ تحمیلی به جبهههای جنوب میرود. همراه بچهها وارد منطقه ذوالفقاریه میشود. سیدحسین هر کاری از دستش برمیآمد، برای جبهه و رزمندهها انجام میداد. از کمک به بچههای پشتیبانی گرفته تا رزم و جهاد و چند هفته قبل از شهادتش از حسن محمدی میخواهد که اگر او به شهادت رسید، پیکرش را به بهشت زهرا منتقل و در آنجا تدفین کند. محمدی علت را جویا میشود و شهید عزیزی میگوید بارها شاهد بمباران قبرستان خرمشهر بودم و صحنههایی را دیدم که شاید کمتر کسی بتواند آن را تحمل کند. بهشت زهرا از بمباران در امان است.
۵ بهمن ماه ۵۹
سردار صادقی در ادامه میگوید: برای همین شهید سیدحسین عزیزی از دوست و همرزمش حسن محمدی قول میگیرد که در صورت شهادت به بهشت زهرا منتقل و در آنجا به خاک سپرده شود. سیدحسین عزیزی در پنجم بهمن سال ۵۹ در ذوالفقاریه بر اثر ترکش خمپاره به شهادت میرسد و همرزمش محمدی طبق قرارش با شهید پیکر او را به بهشت زهرا منتقل میکند و خودش شهید را در قطعه ۲۴ به خاک میسپارد، اما از آنجایی که او داوطلبانه به جبهه رفته بود و در روزهای اول جنگ به شهادت رسید، پرونده کاملی از وی در بنیادشهید و امور ایثارگران وجود ندارد. مزار شهیدسید حسین عزیزی در بهشت زهرا ملجا و پناه عاشقان و دلسوختگان به شهدا میشود. روایتهای زیادی از کرامات این شهید به مردم و زائرانش شنیده میشود.
۴۰ سال فراق
حسن زواره محمدی در چهارم فروردین سال ۱۳۶۰ در خرمشهر به شهادت میرسد و کمی آن طرفتر از مزار دوستش در قطعه ۲۶ ردیف یک و شماره ۱۷ به خاک سپرده میشود. شهید سیدحسین عزیزی آنطور که خودش پیشتر به همرزمانش گفته بود متأهل و دارای دو فرزند بوده است، اما تا امروز خبری از خانواده شهید نشده است. این متن درخواست کمکی است برای پیدا کردن خانواده شهید، تا شاید بعد از ۴۰ سال این دوری و فراق پایان یابد. انشاءالله.