سرویس تاریخ جوان آنلاین: عالم مجاهد زندهیاد آیتالله حاج آقا نورالله اصفهانی از چهرههای پیشتاز در مبارزه با استبداد و استعمار در دوران مشروطیت و حاکمیت رضاخان به شمار میرود. زندگی وی از سوی چهرههایی چند مورد بررسی قرار گرفته که اثر مورد معرفی، یکی از این دست از آثار به شمار میرود. دکتر موسی نجفی مؤلف «اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی» در دیباچه خویش بر آن چنین آورده است:
«در زمان حیات آیتالله حاج آقا نورالله اصفهانی - که تاریخ معاصر ایران به خصوص در دو دهه پایانیاش بسیار پر مخاصمه و ملتهب روایت شده- ایشان به عنوان مجتهدی که مقبولیت عوام و تأیید علمای بنام ایران و نجف را دارا بودهاند، با احساس مسئولیت تمام و کمال نسبت به جامعه پیرامونشان، سرآمد اصلاحگران مسلمان و شیعی در این برهه تاریخی میشوند. ایشان چه در خصوص مقابله با استبداد داخلی و استعمار خارجی، چه در خصوص ظهور روشنفکری ضد دینی و مشخصاً ضد شیعی و حوادثی، چون قیام تنباکو، پیروزی مشروطه، ظهور دیکتاتوری رضاخان و تحمیل قراردادهای بیگانگان با ایران، فعالانهتر از اکثر هممسلکهای خویش، با انتخاب بهترین راههای مقابله با این خطرات نامبرده، شجاعانه قدم به میدان میگذارند، به این صورت که گاه در اقل موارد، رویارویی مستقیم را بهترین اقدام میدانند و در این رابطه میتوان به کمک به برادر خویش (آیتالله آقا نجفی) در سرکوب و قلع و قمع شورش فرقه بابیه یا تشکیل هستههای فدایی ملی در اصفهان و آموزش نظامی به آنها در جهت مبارزه و جهاد رو در رو با ایادی روس و انگلیس اشاره کرد.
البته شخصیت و نگاه کلی ایشان در برخورد با خطرات تهدیدکننده جامعه ایران، ابداً تحت تأثیر هیجانات نیست، بلکه نگاه جامع، سیستماتیک و جهانشمولی نسبت به اسلامی شدن جوامع و مبارزه با استعمار و استبداد دارند. نگاه عمده ایشان در ابتدا، احیای قوانین اسلامی و جلوگیری از اجرای منهیات اسلامی در قالب نظارت علما و فقهای شیعه بر جریان تصویب تمامی قوانین است، نگاهی که دین را مطلقاً غیر قابل تفکیک از سیاست، نظامی گری، فرهنگ، اقتصاد و جامعه میدانستهاند. تأسیس مراکز عامالمنفعه، چون کتابخانههای عمومی، بیمارستان، مدرسه، تشکیل نیروی نظامی ۵۰ هزار نفری از مردم اصفهان، تشکیل اتحادیهها، تأسیس روزنامههای متعدد، جلسات مباحثه با مسیحیان، برقراری امنیت راهها، تشکیل یک مجلس مردمی در چهلستون در سالهای قبل از دیکتاتوری رضاخانی - که ایشان ریاست انجمن ملی اصفهان را به عهده داشتهاند- و اداره امور سیاسی اصفهان و بخشی از مرکز ایران - که رسماً برای سالها در اختیارشان بوده است- شاهدی بر این مدعاست. نگاه ضد استعماری و متکی به درون ایشان نسبت به اقتصاد، وی را وا میدارد که مردم را اکیداً از مصرف اجناس و کالاهای خارجی منع نمایند و در ماجرای تنباکو فعالانه به حمایت از تحریم آن بپردازند. تلاش بیدریغ ایشان جهت تأسیس و گسترش شرکت اسلامیه که منسوجات و البسه تماماً ایرانی تولید میکند و با حمایت تجار مسلمان ایرانی در سراسر ایران و نزدیک به ۱۰ کشور خارجی ایجاد شعبه میکند، معطوف به همین تفکر ملی ایشان است. آخرین و مهمترین فعالیت سیاسی- اعتقادی ایشان مربوط به ماجرای مهاجرت عمومی علما و روحانیون بنام شیعه به شهر قم است. ماجرایی که ظاهراً به بهانه اعتراض به قوانین سربازی اجباری رضاخان شکل میگیرد و با دعوت آیتالله حاج آقا نورالله از علمای تمام بلاد ایران و حتی برخی علمای نجف جهت مهاجرت به قم پایان میپذیرد. با اقدام مذکور، ایشان از پایهگذاران اصلی و اولیه تبدیل قم به بزرگترین پایگاه رشد و تعالی تشیع در ایران و جهان هستند....»