سرویس ورزشی جوان آنلاین: دو قطب اصلی فوتبال ایران سالهاست با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکنند و بخش اعظم این چالشها حاصل سوءمدیریت افرادی است که تنها بهخاطر رابطه و تفکرات جناحی و اهداف اقتصادی روی کار آمدهاند، نه داشتن تخصص و صلاحیتهای لازم! از آنجا که این دو تیم کماکان دولتی هستند و زیرنظر وزارت ورزش اداره میشوند، مدیران عامل و اعضای هیئت مدیرههایشان نیز به صورت مستقیم از سوی وزارتخانه انتخاب شده و میشوند. با این حال طی این سالها افرادی روی کار آمده و پست و مقام گرفتهاند که عملاً شناختی از ورزش و به ویژه فوتبال نداشته و صرفاً یا سابقه مدیریت در حوزههای دیگر داشته یا در عرصه سیاست فعال بودهاند. علاوه بر این ترکیب هیئت مدیره را نیز افرادی متشکل از آشنایان و همکاران سابق، صاحبان سرمایه و سیاسیون تشکیل میدهند. ضمن اینکه در برخی مواقع مدیران امتحان پس داده و ناکارآمد گذشته نیز دوباره پستهای مهم سرخابیها را تصاحب کردهاند. همه این موارد حاکی از این است که در انتخاب مدیران پرسپولیس و استقلال به فاکتورهایی از جمله تخصص، شایستگی، تجربه موفق و کارآمدی اهمیتی داده نمیشود و ملاکهای شخصی نقش مهمتری را ایفا میکند. عملکرد ضعیف مدیریت دو باشگاه در یک دهه اخیر، بدهیهای هنگفت و کمرشکن، شکایتهای پرتعداد خارجی و مشکلات حاشیهای نتیجه این تفکرات غیرحرفهای است. امیررضا واعظ آشتیانی، مدیرعامل اسبق استقلال در گفتگو با «جوان» ریشه سوءمدیریتهای این دو باشگاه را تشریح کرد.
چرا بسیاری از مدیران و اعضای هیئت مدیره سرخابیهای پایتخت در این سالها کارآیی لازم را برای این دو باشگاه نداشته و آسیبهای گستردهای به وجهه آنها وارد کردهاند؟
وقتی انتخابها معیار نداشته باشند و بیشتر جنبه رفاقتی، باندی و گروهی پیدا کند و شایستگی ملاک انتخابها قرار نگیرد، در این صورت دیگر به تخصصها، آگاهیهای مدیریتی و کارآمدی توجه نمیشود. این سه موضوع مغفول واقع میشوند. هر جایی چه در ورزش و چه در حوزههای دیگر نمیشود مدیران را باندی انتخاب کرد. مسئولیتهایی که به این افراد بهعنوان مدیران ارشد سپرده میشود، حقوق بیتالمال است. یک مدیر ارشد باید حافظ حقوق بیتالمال باشد، این مسئله فقط بحثهای مالی نیست، بلکه انتخاب مدیر شایسته هم از جمله حقوق بیتالمال محسوب میشود. مدیران ارشد ورزش باید به این موضوع آگاه باشند که انتصاب هر مدیر ناشایست تضییع حقوق بیتالمال است و آن فرد ناشایست به مجموعه ضرر و زیان اقتصادی وارد میکند.
علل انتخابهای نادرست مدیریتی برای پرسپولیس و استقلال چیست؟
از گذشته تاکنون انتخاب مدیران سرخابیها در بعضی از مقاطع به درستی انجام شده، ولی در بیشتر مواقع شاهد انتخاب افرادی بودیم که در واقع تضییع حقوق بیتالمال و مردم بوده است. مردم حق دارند که ببینند و بدانند نفرات انتخاب شده برای مسئولیتهای مختلف، کارآمدی، شایستگی و تخصصهای لازم را برای مسئولیتی که به آنها سپرده شده، دارند یا خیر. این حق مردم است که مدیرانی با چنین شایستگیهایی در عرصههای مختلف شاهد باشند، ولی وقتی انتخابها اصولی و صحیح نباشد، مطمئناً چالشها و مشکلات عدیدهای برای آن حوزه خاص ایجاد خواهد شد و رسانهها نیز چالشهای پیش آمده را انعکاس میدهند.
در این انتصابها چه فاکتورهایی در نظر گرفته نمیشوند؟
در هر صورت انتظار میرود کسانی که خود را در نظام مدیر ارشد میدانند، باید به این باور رسیده باشند که حافظ منافع مادی و معنوی مردم هستند. آنها باید تلاش کنند تا افرادی را برای مسئولیتهای مهم بگمارند که کارآمد، امانتدار مردم، حافظ بیتالمال، مدیر، شجاع و پاسدار ارزشهای انقلاب و نظام باشند. هر جایی که مشکلات زیاد و ناکارآمدی میبینید، اطمینان داشته باشید علت آن ضعف مدیریت و انتخاب نامناسب افراد برای جایگاههای مختلف است. مدتهاست که در استقلال و پرسپولیس نیز مدیران با همین اوصاف و شیوه انتخاب میشوند.
افراد سفارشی چگونه بین اعضای هیئت مدیره این دو باشگاه حضور پیدا میکنند؟
مدیران ارشد باید در این زمینه به افکار عمومی پاسخ دهند. باید خیلی شفاف بگویند، معیارشان برای این دست انتخابها چیست! مگر این افراد خاص چه ویژگیها و تخصصی داشتند که به هیئت مدیره سرخابیها رسیدهاند؟ این افراد نهتنها کاری از پیش نبرده و باری را از دوش باشگاهها برنداشتهاند، بلکه معضلات زیادی را نیز ایجاد کردهاند. تا زمانی که هیئت مدیره باشگاهها جنبه فرمالیته داشته باشد، این داستانها و مشکلات تداوم خواهد داشت.
حضور مدیران ناکارآمد، سفارشی و غیرمتخصص چه آسیبی به فوتبال ایران میزند؟
این دست از مدیران در حوزههای مختلف هستند و فقط فوتبال نیست. در بخشهای مختلف جامعه انتخاب افراد ناکارآمد موجب کاهش کارآمدی و بازدهی شده است. آنها نهتنها تخصص و کارآمدی لازم را ندارند، بلکه ضرر و زیانهای سنگینی به کشور میزنند، چه در فوتبال و چه سایر رشتههای ورزشی و دیگر بخشهای جامعه. این ضرر و زیانها متوجه آن مجموعه، سازمان و باشگاه خواهد شد. ما نیروهای کارآمد و اثرگذار کم نداریم. منتها نگاه مدیران ارشد باندی، قبیلهای و سیاسی است و به همین خاطر ناخودآگاه قحط الرجال میشود.
خصوصیسازی سرخابیها پایانی بر معضلات مدیریتی این دو باشگاه خواهد بود؟
نه اصلاً اینطور نمیشود. مطمئن باشید اگر سرخابیها خصوصی هم شوند، معضلاتشان بیشتر هم خواهد شد. با خصوصیسازی مشکلات حل نمیشود. تا زمانی که بهرهوری و کارآمدی را با به خدمت گرفتن مدیران آگاه و متخصص افزایش ندهیم، این رویه ادامه خواهد یافت، حالا چه این دو باشگاه دولتی بمانند یا خصوصی شوند.
چرا وزارت ورزش نسبت به انتخابهای نادرست مدیران سرخابیها به هواداران پاسخ نمیدهد؟
این هم یکی از موضوعات حائز اهمیتی است که مدیران باید به دو مقوله بسیار مهم همواره توجه داشته باشند؛ شفافسازی و پاسخگویی. متأسفانه هیچگاه در ورزش ما به این دو مقوله توجه نشده است. به دلیل برخورد قانونی نکردن با این دست مدیران، آنها همیشه از پاسخگویی و شفافسازی فرار میکنند.