سرویس حوادث جوان آنلاین: اسفند‌سال گذشته بود که مأموران پلیس تهران در جریان موبایل قاپی‌های سریالی از سوی پنج‌سارق موتور سوار قرار گرفتند.
بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد پنج‌مرد جوان با دو موتور‌سیکلت در حالی که ماسک بهداشتی به صورت دارند در خیابان‌های خلوت موبایل شهروندان را سرقت می‌کنند.
بدین ترتیب مأموران پلیس برای شناسایی سارقان موتور سوار تحقیقات خود را آغاز کردند، اما دریافتند سارقان نقابدار پس از سرقت هیچ ردی از خود به‌جای نمی‌گذارند. در حالی که هر روز به تعداد شاکیان سارقان موتور‌سوار افزوده می‌شد، دختر جوانی به اداره پلیس رفت و باند سارقان موتور سوار را لو داد. وی گفت: من لیسانس مهندسی کامپیوتر دارم و مجرد هستم. مدتی قبل در فضای مجازی با پسرجوانی به نام فرهاد آشنا شدم که مدعی بود پسر پولداری است و به من علاقه دارد. چند روزی با هم ارتباط پیامکی داشتیم تا اینکه به او علاقه‌مند شدم و او هم برای من گوشی تلفن همراه گرانقیمتی به عنوان کادوی خرید و قرار بود به زودی همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام بیاید. چند روز قبل او برای من عکس فرستاد که همراه تعدادی از دوستانش در حال سرقت موبایل شهروندی بودند. پس از آن هم به من گفت که سارق حرفه‌ای است و از این راه درآمد خوبی کسب می‌کند و از من خواست که در سرقت‌ها با او همکاری کنم. به همین خاطر ترسیدم و تصمیم گرفتم او را لو دهم.
بررسی‌های مأموران نشان داد فرهاد یکی از اعضای باند سارقان موتور سوار است و چندین سابقه سرقت هم در پرونده‌اش ثبت شده‌است. بنابراین مأموران فرهاد را دستگیر کردند و در مخفیگاهش دفترچه خاطراتی یافتند که تمامی محل‌های سرقت و همچنین آرزوهایش را در آن نوشته بود. متهم وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به سرقت‌های سریالی با همدستی چهارنفر از دوستانش اعتراف کرد. مأموران پلیس در ادامه چهارهمدست وی را بازداشت کردند. متهمان صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند و به سرقت‌های سریالی اعتراف کردند.
در زندان باند سارقان را تشکیل دادیم
فرهاد به عنوان سردسته باند گفت: من و همدستانم همگی در زندان آشنا شدیم و تصمیم گرفتیم پس از آزادی باند سرقت را تشکیل دهیم. اسفند‌سال قبل به خاطر بیماری کرونا از زندان آزاد شدیم و پس از گذشت ۲۴ساعت از آزادی‌مان باند سرقت را تشکیل دادیم و اقدام به سرقت‌های سریالی کردیم. مدتی قبل با دختر جوانی که می‌گفت مهندس است در فضای مجازی آشنا شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. چند روز قبل مشروب خورده و مست بودم که عکسی از سرقت‌هایم را برای او فرستادم و گفتم سارق هستم و او هم به اداره پلیس رفت و مرا لو داد. تحقیق از متهمان ادامه دارد.
