پیام مهم دکتر ظریف بیش از آنکه در کرملین مورد بررسی قرار بگیرد، در کاخ سفید پیگیری میشود. این سؤال جدی مطرح است که این پیام ویژه چیست که نه در ایران و نه در روسیه فعلاً کسی از آن سخن نمیگوید؟
مقامات رسمی دو کشور بیش از هر چیز از برجام سخن گفتهاند، و مواردی از جمله تمدید یا تجدید توافق ۲۰ ساله که سال ۲۰۰۱ بسته شد و حدود هشت ماه دیگر به پایان میرسد، یا مباحثی همچون توافقات و مناسبات دوجانبه، نوع مدیریت سیاستها در سوریه و حتی همفکری منطقهای در حوزه غرب آسیا یا دیگر مناطق استراتژیک که هر دو کشور در آن نقش و تأثیر دارند.
اما مهمتر از همه اینها، همانی است که از آن سخن به میان نمیآید و به نظر میآید بیش از همه باید در تحلیلها آن را جستوجو کرد. بعد از توافق ایران و چین، مهمترین پیام ظریف در مسکو به کاخ سفید میتواند این باشد که بزرگترین دشمنان هژمونی امریکا در حال نهایی کردن دیدگاههای خود برای عبور از نظم لیبرال کنونی هستند. لیبرالیسم به همان اندازه که در درون حوزه تمدنی خود به جنگ نمیاندیشد و هر کشوری را که به آن نزدیک میشود، هم در پناه خود میگیرد و هم از آن بهره تمام عیار میبرد، به همان اندازه علیه کشورهایی که در حوزه تمدنی آن نیستند یا به لحاظ رویکردهای فکری و سیاسی به آن نزدیک نمیشوند، با گلوله سخن میگوید.
این مهمترین عاملی است که ایران، چین و روسیه را به هم نزدیک میسازد تا در مسائل بینالمللی تا حد امکان شبیه به هم گام بردارند. قطعاً دیدگاهها و اهداف این سه، دقیقاً همسان نیستند، حتی اختلافنظرهای آنها در مواردی خود را به طور جدی نشان داده است. اما در شرایط کنونی دشمن مشترکی که ایجاد شده تهران، پکن و مسکو را به هم نزدیکتر ساخته است. هر سه نیز نظم کنونی جهانی را که فاقد هرگونه عدالت اولیه است، هدف قرار دادهاند.
بزرگترین عاملی که امریکا را علیه توافق ۲۵ ساله ایران و چین برانگیخت و به همین دلیل خواست افکار عمومی ایران را در داخل مشوش ساخت، برآمده از همین ترس ائتلاف ضد امریکایی است. این رویکرد قطعاً در توافقات بزرگ ایران و روسیه نیز دنبال خواهد شد. امریکا معتقد است هم باید هرگونه تحریم و فشاری را علیه ایران ایجاد کند و هم علاقهمند است که ایران دست بسته بماند و برای عبور از تصمیمات ضدبشری علیه مردم ایران، اقدامی نکرده و در جایی دیگر دست به ائتلاف و اتحاد نزند. در حالی که پکن این خطر را به جان خریده که تحریمهای امریکا علیه ایران را نادیده بگیرد. دورهای که امریکا در حال جنگ تمدنی با چین است، این میتواند تصمیم بزرگی از سوی چین باشد. اگرچه از جدال بین امریکا و چین با عنوان جنگ اقتصادی یاد میشود، اما بیشک این جنگ فراتر از مرزهای اقتصادی است.
از این منظر نزدیکی ایران با روسیه یا چین در توافقات دو یا چندجانبه خلاصه نمیشود. قطعاً مقامات هر سه کشور در این اتحاد و ائتلاف به تصمیمسازی بینالمللی برای کنار گذاشتن نظم جهانی لیبرال به رهبری امریکا فکر میکنند. این همان پیام مهمی است که در واشنگتن، پیگیرتر از پکن یا مسکو دنبال میشود.