کد خبر: 1012231
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۰۰
نظم جهانی کهن که با رهبری امریکا شکل گرفته بود، اکنون فروپاشیده و آنچه جایش را خواهد گرفت، همان چیزی است که جهان - و ایالات متحده - به آن نیاز دارند. به گفته هنری لوس، بنیانگذار مجله تایم، قرن بیستم، قرن امریکایی است. امروز با پیدایش ویروس کرونا و احساسات ضد‌امریکایی می‌توانیم قرن بیست و یکم را قرن ضد‌امریکایی بنامیم. پایان قرن امریکایی شاید دقیقاً همان چیزی باشد که جهان و خود ایالات متحده به آن نیاز دارد.
زاخاری کارابل (Zachary Karabell)
سرویس بین الملل جوان آنلاین: دنیایی با ۸ /۷ میلیارد جمعیت باید از حمایتی چندقطبی برخوردار باشد. ایالات متحده باید کاستی‌های رهبری‌اش را بپذیرد و اینکه گذشته نمی‌تواند چراغ راه آینده باشد. اولین گام برای حل یک مسئله اذعان به وجود آن مسئله است.

در قرن گذشته ایالات متحده توانست به خودش و دنیا بگوید که فرمول منحصر‌به‌فردی از قدرت برای مدیریت دموکراسی جهان در اختیار دارد. نقاط قوت امریکا در آن زمان نسبت به بسیاری از کشور‌های جهان غیرقابل انکار بود. همه‌گیری کرونا شکاف‌های ساختاری در ایالات متحده را به نمایش گذاشت. کشوری که دولت مرکزی‌اش نه‌تن‌ها توسط ساختار سه شاخه‌ای از دولت فدرال، بلکه همچنین خود‌مختاری قابل‌ملاحظه دولت‌های ایالتی و محلی محدود شده، نمی‌تواند اعتراضات گسترده داخلی را مدیریت کند.

سه ستون فروریخته

اولین ستونی از قرن امریکایی که فرو ریخته شد، ستون نظامی بود. حمله به عراق با حداقل حمایت بین‌المللی، تحریم، شکنجه در بازداشتگاه گوانتانامو و دیگر اقداماتی که همگی بر‌خلاف کنوانسیون‌های ژنو بود. به این‌ها جاسوسی از شهروندان داخلی به نام امنیت ملی را هم اضافه کنید که قدرت امریکایی را سست کرد.

ستون دوم فروپاشی، اقتصادی بود. اجماع واشنگتن در دهه ۱۹۸۰ و تشویق به بازار‌های آزاد، رها کردن موانع تجاری و باز کردن حساب‌های سرمایه به روی جریان‌های جهانی. چین یک استثنا بود که توانست مسیر موفقیت خود را پیش ببرد و از نفوذ اقتصادی ایالات متحده کم کند. سرانجام بحران مالی سال ۲۰۰۸ موجب فروپاشی این ستون اقتصادی شد.

ستون آخر، دموکراسی بود. پیش‌فرض این بود که دموکراسی بهترین سنگر علیه استبداد است. ایالات‌متحده بدون شک قدرتمندترین دموکراسی دنیا را داشت که در ترکیب با دو ستون دیگر، قرن امریکایی را تکمیل می‌کردند. تا اینکه دونالد ترامپ انتخاب شد. ایمان عمومی و مشارکت در دولت از سال ۲۰۱۶ به بعد کاهش یافته است. ترامپ به طرز چشمگیری جایگاه ایالات‌متحده را در جذب و پرورش مهاجران و استعداد‌ها از بین برد. 

آنچه ممکن است نقاط قوت امریکایی در بسیاری از زمینه‌ها باشد، در این لحظه یک ضعف است: حاکمیت داخلی غیر‌متمرکز، سیاست بسیار بحث‌برانگیز و تنوع گسترده فرهنگی در ایالت‌ها و مناطق. پاسخ امریکایی به همه‌گیری کرونا به شدت چهره ایالات متحده را به عنوان نماد حکومت خوب و دموکراسی تضعیف کرده است. عقب‌نشینی ایالات متحده، موقعیت چین به‌عنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور را برجسته می‌کند. هر چند ممکن است بسیاری آن نظم چینی را نپسندند، اما این نظم توسط دولتی تبلیغ می‌شود که به نظر می‌رسد علاقه‌مند به حفظ صلح جهانی و در عین حال حفظ قدرت خود با سبک و سیاق چینی است.

به‌رغم ده‌ها سال تسلط جهانی، امریکا در خانه موفق نبوده است. استاندارد‌های زندگی به مانند بسیاری از کشور‌ها رشد نکرده و نژاد‌پرستی همچنان به قوت خود باقی است. امروز نه لحظه استثناگرایی امریکایی، بلکه لحظه فروتنی امریکایی است. لحظه‌ای که امریکا می‌پذیرد مانند هر کشور دیگری یک کشور عادی است. پایان قرن امریکایی فرصتی برای احیای آن چیز‌هایی است که از دست رفته‌اند. این یک تراژدی نیست، بلکه آغاز یک فصل جدید است.

فارین پالیسی ۱۳ جولای

ترجمه (خلاصه): اداره کل رسانه‌های خارجی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار