چهارشنبه گذشته فدراسیون فوتبال میزبان برخی مسئولان قوه قضائیه بود. نشستی در خصوص میزان تأثیرگذاری فوتبال بر سلامت اجتماعی. همه به خوبی میدانیم که فوتبال چه تأثیر شگفتی بر مسائل اجتماعی و سلامت جامعه میگذارد، اما تمام این مسائل و فاکتورها زمانی جواب میدهد که شما با یک فوتبال سالم و با سازوکار و مدیریت مناسب روبهرو باشید.
محمدمهدی نبی، دبیرکل فدراسیون فوتبال در حرفهایی که مورد تأیید مهدی افتخاری، دبیر شورای ارتقای آگاهیهای عمومی اطلاعرسانی و افکارسنجی قوه قضائیه نیز بود، میگوید: «این نشست با هدف ارتقای آگاهیهای عمومی و حقوقی از طریق ورزش فوتبال با هدف کاهش جرم و آسیبهای اجتماعی برگزار شده است. در فدراسیون فوتبال و بهطور ویژه در بخشهای ارکان قضایی، سازمان لیگ فوتبال و کمیته فرهنگی یکسری وظایف ذاتی داریم تا شرایطی را ایجاد کنیم که از ظرفیت تأثیرگذاری زیادی که در فوتبال، ورزشکاران و مربیان فعال در آن حضور دارند، به درستی و به بهترین نحو استفاده شود.»
توجه کردید؛ کاهش جرم و آسیبهای اجتماعی از طریق فوتبال! جالب اینکه فوتبالی قرار است در کاهش جرم و آسیب تلاش کند که خود یکی از بزرگترین و ظاهراً لاینحلترین پروندههای فساد را همین حالا زیر دست مجلس و قوه قضائیه دارد. خیلی راحت میتوان شعار داد که اثربخشی فوتبال در جامعه ملموس است و بقیه هم در برابر این شعار فریاد تصدیق سر دهند، اما یادمان باشد که این اثربخشی ملموس امروز در مورد فوتبال ایران یک اثربخشی کاملاً متفاوت و برعکس آن چیزی است که آقایان حاضر در این جلسه به دنبال آن بودند.
فوتبال ایران امروز با زد و بند، دلالبازی، حیف و میل گسترده بیتالمال، پروندهسازی، فریب و انبوه بدهی و شکایت خارجی بیشتر از آنکه وجهه خوب و تأثیر مثبت بر افکار عمومی و جامعه داشته باشد نقش مخرب و زیانبار را بازی میکند. این فوتبال نه تنها کاری برای ارتقای آگاهی عمومی و کاهش جرم و آسیب انجام نمیدهد، بلکه با ایجاد فاصله طبقاتی در جامعه و میدان دادن به برخی که با سوءاستفاده از شرایط موجود ثروتهای آنچنانی بهم زدهاند، نقش بسیار مؤثری در گسستگیهای اجتماعی ایفا میکند.
مردم کوچه و بازار این روزها به خوبی میدانند که فوتبال دولتی کشور چگونه با برداشتهای بیحساب و کتاب از بیتالمال و جیب آنها گردن کلفت میکند و خوب میبینند که چگونه سوءمدیریتها و سهلانگاریهای بینالمللی و داخلی همین مدعیان فدراسیوننشین آبروی کشور را میبرد و جیب مردم و بیتالمال را خالی میکند.
پیش از این و در سالهای گذشته هم از این دست جلسات بین فدراسیوننشینان فوتبال و مسئولان قوه قضائیه برپا شده است. جلساتی که تصور میشود با هدف فرار رو به جلوی فدراسیونیها و نزدیک شدن به قوه قضائیه از سوی آنها ترتیب داده میشود. جلسات گذشته هرچه بوده تمام شده و تقریباً میتوان گفت که حاصلی در جهت ارتقا و سلامت فوتبال در پی نداشته است. حالا، اما در شرایطی که قوه قضائیه با عزمی راسخ در پی مبارزه با فساد است، میتوان امیدوار بود که ماحصل این جلسات سالمسازی درست فضای حاکم بر فوتبال کشور باشد. هرچند که این را هم خوب میدانیم که آقایان فدراسیوننشین اینقدر در کار خود استاد هستند که بتوانند همین فوتبال پرتخلف را یک منجی برای معضلات اجتماعی نشان دهند و این تیزبینی و دقت قوه قضائیه را میطلبد که بتواند تفاوت دوغ از دوشابی را که فدراسیوننشینان عرضه میکنند تشخیص دهد که امیدواریم این اتفاق بیفتد.