سرویس تاریخ جوان آنلاین: عالم مجاهد آیتالله سیدهادی خسروشاهی در دورهای روی از جهان برگرفت که بیماری کرونا، مجال هرگونه تجلیل متعارف از وی را، از جامعه علمی و فرهنگی کشور ستانده بود. هم از این روی این محافل به گونهای محدود و با استفاده از فضای مجازی انعقاد یافت. آخرین نمونه این بزرگداشتها، به همت انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی با همکاری شاخه آسیبشناسی دینی و اخلاقی معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. نظر به اهمیت تاریخی مباحث ارائه شده در این محفل نکوداشت، بر آن شدم که شمهای از آن را به خوانندگان فرهیخته صفحه تاریخ تقدیم دارم. امید آنکه علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
نمادی از روایت مستند و مؤدب تاریخ
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه، در زمره دانشورانی است که در این محفل نکوداشت سخن گفت. وی در بدو سخنان خویش، علاوه بر حساسیت بر استناد و وثاقت، مراعات اخلاق و ادب را در شیوه تاریخنگاری استاد خسروشاهی مهم و کممانند ارزیابی کرد و گفت: «در مجموعة خاطرات مستند ایشان- که حدود ۲۴ یا ۲۵ تا از اینها منتشر شده- بعضی از اینها مربوط است به حوزههای برخورد با جریانهای به اصطلاح آنچه در فضاهای بیرونی دگراندیش میگویند، اینقدر اینها دقیق و مستند است، و با ادب بحث و ادب نفس است که واقعاً کمنظیر است. هر چه از طرف درشتگویی وجود دارد، ایشان در مقابل با نهایت ادب و در عین استناد اینها را جواب داده است. من واقعاً فکر نمیکنم غیر از ایشان در حوزه و در این محدوده با این ویژگیها و این خصوصیات، کسی حضور داشته باشد. نکته بعدی که به نظر من ایشان منحصر به فرد است، مسئله تقریب است. تقریب را خیلیها هم دربارهاش سخن میگویند و چیز مینویسند و گاهی سخنرانی میکنند، حضور عینی هم شاید دارند، اما آقای خسروشاهی در این مورد اگر باز هم نگویم بینظیر، قطعاً کمنظیر است. او تقریب را لمس کرده و واقعاً تقریب را با همه وجودش حس کرده بود. هم از این جهت که تمام متفکران و دانشمندان و اندیشهوران مهم جهان اسلام را به درستی میشناخت و به آنها حرمت میگذاشت، با اندیشههایشان آشنا بود، با مسائل فکریشان چالش میکرد، و بعد از آن طرف آنچه که لازم بود واقعاً عرضه میکرد. در همین اواخر، در دو هفتهنامه بعثت مقاله بسیار مفصلی از ایشان درباره مرحوم بوتی منتشر شد که قطعاً در حوزه خودش و در محدوده خودش بینظیر بود. در شناخت شخصیتهای جهان اسلام به نظر من، شخصیتهای معاصر، چه در ایران و چه در بیرون ایران قطعاً ایشان بینظیر بودند».
عالمی در عداد اصلاحگران اندیشه دینی
دکتر فروغ پارسا رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- که مدیریت این جلسه را نیز بر عهده داشت- استاد خسروشاهی را در میان اصناف گوناگون عالمان حوزوی، در عداد اصلاحگران و نوگرایان ارزیابی و میراث علمی و عملی وی را به شرح ذیل مورد تحلیل قرار داد: «ما استاد خسروشاهی را باید در حلقهای از علمای حوزه طبقهبندی کنیم که در صدد اصلاح اندیشه دینی بودند و رخوت و سستی حاکم بر حوزههای علمی در آن زمان را برنمیتابیدند. همکاری ایشان با مرحوم آیتالله طالقانی، با جناب علی حجتی کرمانی و همچنین با استاد شهید بهشتی در همین رابطه بوده، به هدف اصلاح اندیشه دینی و همان اهدافی که حرکت سیدجمالالدین اسدآبادی پیگیری میکردند. استاد خسروشاهی به اندیشه تحول معرفت دینی از همان دوران جوانی در چندین مجله و نشریه اسلامی فعالیت داشتند، اگر بخواهیم این مجلات را نام ببریم واقعاً اسامی زیادی دارد، مکتب اسلام، مکتب تشیع، راه حق، ندای حق، مجموعه حکمت، نور دانش، مهد آزادی و چندین مجله دیگر در شمار نشریاتی بودند که صدها مقاله در آن منتشر شده بود؛ و البته جناب خسروشاهی بیش از همه در مجله مکتب اسلام قلمزنی میکردند و روشنگری جوانان را امر مهمی میدانستند. استاد خسروشاهی در حوالی ۱۳۵۲ شمسی مرکزی را به عنوان مرکز بررسیهای اسلامی در قم تأسیس کردند و خیلی برای شخص من جالب بود که در همان زمان این مرکز را به ثبت رساندند و هدف و راهبرد اصلی ایشان هم از همان زمان ترویج اندیشههای تقریبی برای وحدت جهان اسلام بود. چنان که بعد از پیروزی انقلاب هم در داخل یا خارج از کشور هرگاه مسئولیت مؤسسه و مرکزی را به عهده میگرفتند در واقع همین ایده و همین هدف را، هدف تقریب بین مذاهب و وحدت جهان اسلام را مدنظر داشتند. فعالیتهای قلمی و مکتوب ایشان تقریباً از همان دوران جوانی آغاز شد و تا آخرین روزهای حیات هم ادامه داشت. ایشان به عنوان یک مورخ به ثبت و ضبط وقایع و همین طور به تألیف و کتابت اهمیت زیادی میدادند. حاصل این تلاشها تدوین دهها کتاب و مقاله و ترجمه منابع اسلامی بود که همه به نوبه خودشان ارزش تاریخی دارند. استاد خسروشاهی در مراکز مختلفی که بعد از انقلاب یا پیش از انقلاب فعالیت داشتند، به منشورات و مطبوعات اهمیت میدادند و انتشار ترجمههای قرآن کریم به زبانهای مختلف حاصل این دغدغه ارزشمند ایشان است. همین طور که مستحضرید استاد خسروشاهی موفق شدند که ترجمه قرآن کریم به زبانهای ایتالیایی، آلمانی، انگلیسی و خیلی از زبانها را یا از طریق خودشان، یا به واسطه یا بیواسطه بحث ترجمه قرآن را پیگیری کردند».
کتاب «خاندان علم، تقوا و سیاست» آیینهای از تکاپوی علمی استاد
حجتالاسلام والمسلمین رضا مختاری پژوهشگر و رئیس مؤسسه کتابشناسی شیعه، از دیگر سخنرانان این بزرگداشت بود. وی به عادت تاریخپژوهانه خویش، تلاش کرد تا بیلانی از فعالیتهای علمی و تاریخی استاد خسروشاهی به دست دهد. مختاری با تقسیمبندی تلاشهای علمی و فرهنگی آن فرزانه فقید در پنج محور گفت: «عمدة محورهای فعالیتهای علمی استاد خسروشاهی اینهاست که فهرستوار و منجز عرض میکنم: محور اول: احیای آثار دیگران، شخصیتهای جهان اسلام از جمله علامه طباطبایی رحمتالله علیه که ۱۰ جلد از مجموعه آثار علامه طباطبایی را آماده کردند و تاکنون بوستان کتاب دفتر تبلیغات ۹ جلد آن را چاپ کرده و آخرین روزهای حیات دهمین جلد را آماده کردند و تحویل ناشر دادند. همچنین مجموعه آثار سیدجمالالدین اسدآبادی؛ غیراز تعلق خاطری که از دوران نوجوانی به مرحوم سیدجمال داشتند، علاوه بر نشر آثار و مقالات فراوان راجع به سیدجمالالدین اسدآبادی، مجموعه آثار ایشان را هم چاپ کردند که قابل استفاده است در مصر و قم. دوم: ترجمه و نشر آثار شخصیتهای جهان اسلام از جمله ترجمه برخی آثار علامه سیدهبهالدین شهرستانی، علامه شیخ محمدحسین کاشفالغطا، مرحوم حاجسراج انصاری، که تا روزهای آخر عمر هم پیگیر تجدید چاپ برخی از آثار حاجسراج انصاری بودند که تحویل بوستان کتاب دفتر تبلیغات بدهند و در نامهای که مدتی قبل از وفاتشان خطاب به بنده نوشتند- اگر فرصتی بود میخوانم- باز پیگیر چاپ مجدد آثار مرحوم حاجسراج در رد کسروی و کسرویگری بودند. سوم: آثار قلمی فراوان خودشان است که زیاد هم هست، اعم از کتاب و مقاله که در کتاب خاندان علم و تقوا قسمت عمدهای از آن معرفی شده. چهارم: نشریات متعدد و فراوان و مجلات مختلف و گوناگون که یا خودشان تأسیس و منتشر و مدیریت کردند یا اینکه خودشان همکاری جدی داشتند در قالب سردبیری و نویسندگی و ویرایش. پنجم: خدمات اجتماعی مثل سفارت ایران در واتیکان، سفیر ایران در واتیکان بودند، رایزن ایران در مصر که در این مدت خدمات زیادی داشتند، همچنین شرکت در همایشها و کنفرانسهای جهان اسلام از حدود سال ۵۰ شمسی به این سو در الجزایر و لبنان و مصر و جاهای دیگر. محور بعدی ارتباطات وسیع با دانشمندان جهان اسلام اعم از ایرانی و غیرایرانی و طیفهای مختلف اعم از روحانی و دانشگاهی».
خصالی چند از اصلاحگر راحل
حجتالاسلام والمسلمین نقدی مدیر مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی- که با استاد خسروشاهی دوستی دیرین داشته است- ترجیح داد تا خصال شخصیتی آن فرزانه فقید را مورد اشاره و بازگویی قرار دهد. او تلاش برای تبلیغ روزآمد و مؤثر معارف دینی را، از ویژگیهای مرحوم خسروشاهی دانست و در بسط این مهم گفت: «مرحوم استاد خسروشاهی غریبانه در زمانی رحلت کردند که متأسفانه آن طور که شایسته بود نمیشد برنامهای برای مراسم ایشان با وجود این ویروس کرونا تدارک دیده بشود، الان خدا را میلیاردها بار شکر میکنیم که به همت هم پژوهشگاه و هم مرکز بررسیهای اسلام و آقازاده بزرگوار ایشان این برنامه تدارک دیده شد و ضرورت دارد ما نسبت به آن بزرگوار انجام وظیفه کنیم. من نسبت به ارادتی که به مرحوم استاد خسروشاهی داشتم و آشنایی که با ایشان داشتم و مدتی که در زمان حیاتشان با او مأنوس بودم به چند ویژگی آن فقید سعید اشاره میکنم. مهمترین ویژگی وجود مرحوم استاد خسروشاهی، بحث تبلیغ است. طبق آیاتی که تلاوت کردم، دو ویژگی در این آیه مطرح شده: الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولایخشونه ابدا الاالله؛ این آیه یکی استمرار و تأکید و جدیت در تبلیغ را میرساند و دوم خشیت از حضرت حق جلت عظمته و نه دیگران. زندگی سراسر تبلیغ مرحوم استاد خسروشاهی نشان داد که ایشان لحظهای از عمر خودش را کوتاه نیامد از امر تبلیغ. میدانیم تبلیغ فقط سخنرانی مذهبی نیست، زندگی آن مرحوم مشحون بود از تبلیغ و اشاعه دین مبین اسلام و فرهنگ تشیع. مسئله دوم تقوا و پرهیزگاری او و عدم خشیتش غیر از حضرت حق، یعنی به کسی دیگر توجهی نداشت، زندگی آزاد او و تبلیغ و ممارستش در رساندن فرهنگ اهل بیت به دیگران خیلی بارز و معلوم و مبرهن بود. اولین ویژگی در زندگی مرحوم استاد خسروشاهی بحث تبلیغ است که سراسر زندگی او آکنده از این امر است، هم جدیت در تبلیغ و هم تقوا و پرهیزگاری او. نکته بعدی در مورد زندگی تبلیغی مرحوم استاد خسروشاهی، جهانشمولی اوست. متأسفانه یک کاستی که ما در حوزههای علمیهمان داریم، نگاه جهانی است. مرحوم استاد خسروشاهی از عنفوان جوانی تا زمانی که رحلت کردند، ارتباط گسترده آنها با جهان عمیق بود و کاملاً مشهود. شرکت در اغلب کنفرانسهای اسلامی، ارتباط با دانشمندان و متفکران جهان یکی از ویژگیهای بارز آن مرحوم بود. بعد از ارتباط با دانشمندان و متفکران جهان، شما ببینید در کتابخانه شخصی ایشان میتوانید ملاحظه کنید ما هیچ دانشمند روحانی را- این ادعای من است- شاید نداشته باشیم که اینقدر مکاتبات و مراسلات و ارتباطات با مراکز اسلامی داشته باشد، از کشورهای مصر، لیبی، اردن، سوریه، مراکش، الجزایر، تونس، پاکستان، هند، مجموعه مکاتباتی که با او بود خیلی گسترده بود و ایشان میتوانست نهضتهای اسلامی را که پیگیری میکرد در مجله مکتب اسلام که تنها دریچهای بود که در زمان رژیم گذشته ما میتوانستیم مطالب اسلامی را به دیگران منتقل کنیم، ایشان تمام آنها را آنجا منتقل میکرد به وسیله مقالات سلسلهواری که در آنجا داشت».
استاد در آیینه خاطرهها
دکتر سیدمحمدمهدی جعفری از فعالان انجمن اسلامی مهندسین و نیز مراودان پرسابقه استاد خسروشاهی نیز، از دیگر چهرههایی بود که در این یادمان به ایراد سخن پرداخت. وی که از طریق ویدئوکنفرانس در این جلسه سخن میگفت، پارهای از خاطرات خویش از آن زندهیاد را به شرح ذیل بیان داشت: «بیشتر ارتباط ما در جریان مبارزات سیاسی مذهبی بود که به رهبری امام خمینی از سال ۴۱ شروع شده بود و همچنان ادامه پیدا کرد. ایشان نشریهای منتشر میکردند به نام بعثت، البته با دو یار دیگرشان جناب محمدجواد حجتی کرمانی و علی حجتی کرمانی، هر سه به عنوان سه تفنگدار در انتشارات بعثت و نشریه بعثت همکاری میکردند و ما هم به عنوان دانشجو که از تهران میآمدیم با آنها همکاری داشتیم، گاهی مقاله میدادیم، خبر میدادیم، بیانیههایی از جاهای مختلف میدادیم که در بعثت منتشر میشد و بعثت را هم در تهران منتشر میکرد. تا همین حالا هم که دو هفتهنامه بعثت به همین عنوان منتشر میشد، جناب خسروشاهی آن را مرتب برای من به شیراز میفرستاد. ما در اوایل سال ۱۳۴۲ در جریان فعالیت در نهضت آزادی و سایر مبارزات مذهبی به زندان افتادیم. در آخر مهر ۱۳۴۲ هم دادگاه نظامی برای سران و اعضای نهضت آزادی برگزار شد. یکی از پاهای تقریباً ثابت و تماشاچیان این دادگاه سیدهادی خسروشاهی بود. از قم به تهران میآمد و گاهی به عنوان دوستان دیگرشان و در دادگاه شرکت میکردند. بعد هم که دادگاه تمام شد برای ملاقات به زندان قصر میآمدند. در سال ۱۳۴۴، ۱۸ نفر از زندانیان سیاسی را از زندان قصر تهران که بیشترشان از اعضای نهضت آزادی بودند به جز آیتالله طالقانی که مصلحت ندانستند، بقیه را به برازجان تبعید کردند. برازجان، چون موطن من بود، بعد از دو ماه و نیم فهمیدند که برای من این تبعید تقریب شده نه تبعید، از این جهت به دستور ساواک یا هر چیزی که بود من را از برازجان به زندان یزد تبعید کردند. در زندان یزد که بودم نامهها از جاهای مختلف میآمد، یک روز پستچی که آمد دیدم که یک بستهای دارد، آن را باز کردم دیدم ترجمه جلد اول امام علی صوت العداله الاسلامیه است، نوشته جرج جرداق مسیحی لبنانی، قبلاً هم با این کتاب آشنا بودم با متن عربی، ولی آقای خسروشاهی اجازه ترجمه را از مؤلف گرفته بود و به نام امام علی صدای عدالت انسانی ترجمه کرد. دیدم ایشان من را فراموش نکرده و با اطلاع شده من در زندان یزد هستم آن کتاب بسیار باارزش را برای من به زندان یزد فرستاده بود. گاهی مکاتباتی هم با من داشتند».
«کتابخانه بزرگ» به مثابه واپسین یادگار استاد
تأسیس کتابخانه بزرگ و کمبدیل مرکز بررسیهای اسلامی در منطقه پردیسان قم، آخرین یادگار استاد سیدهادی خسروشاهی و یکی از شاخصترین آنها به شمار میرود. سیدمحمود خسروشاهی فرزند آن دانشور فقید در باب چند و، چون تأسیس و راهاندازی این مرکز فرهنگی ارجمند، چنین میگوید: «کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی را که ایشان راهاندازی کردند، به من گفتند این به عنوان آخرین آرزو و آخرین کار من است، و وقتی ما سال ۹۴ کتابخانه را افتتاح کردیم به من گفتند دیگر کار خاصی ندارم در این دنیا و از نظر من دیگر آن وظایفی که باید انجام میدادم در حد توانم انجام شده است. الان ما در همین کتابخانه هستیم، این کتابخانه را ایشان با هزینة شخصی ساختند، بدون کمک دولت یا مؤسسات یا اشخاصی، فقط یکی از خیرین- حاجآقای سلیمانی- کمک کردند به ما در یک مقطعی؛ ولی مجموعه همهاش به زحمت خودشان بود. کتابخانه را وقف کردند، حتی تأکید کردند به اینکه فرزندانم هیچ نفع مالی ندارند و هیچ ریالی از اینجا در اختیارشان نیست و همه باید خرج کتابخانه شود. شاید بد نباشد بگویم که ایشان ثلث مالشان را هم برای کتابخانه گذاشتند، جدا از اینکه خانهای داشتند، برای اینکه بتوانند هزینة کتابخانه را فراهم کنند فروختند، جدا از اینکه هر جایی سپردههایی داشتند همه را تبدیل کردند به اینکه پول شود و برای کتابخانه خرج شود. کتابخانه از سال ۹۴ افتتاح شده، بیش از ۵۰ هزار جلد کتاب در مخزن اصلی هست. این ۵۰ هزار جلد یعنی ۳۹ هزار عنوان. این تازه در این حالت است که ما هنوز کتابهای خود پدر را وارد چرخة کاری نکردیم و کتابهای قیمتی از لحاظ محتوایی، کتابهایی است که ایشان گفتند در سال ۹۹ اینها را اضافه میکنیم به کتابخانه، چندین هزار، شاید بتوان گفت بالای ۱۰ هزار کتاب، کتابهایی است که ایشان در تمام سفرهایی مختلفی که دور دنیا داشتند تهیه کردند با پول شخصی، و حتی بعد از انقلاب هم هر وقت ایشان مأموریت میرفتند چه لندن و چه کشورهای دیگر، آن چیزی که برای ما سوغات میآوردند ۳۰، ۴۰ کارتن کتابهای جدیدی بود که میگفتند شاید تا دهها سال بعد اصلاً در ایران کسی متوجه نشود که اینها چی هست که بخواهند تهیه کنند. همین کار را در مصر هم که رفته بودند انجام دادند. آرشیوی را در اختیار من قرار دادند که استفاده شود. تأکید درستی حاجآقای مهدویراد داشتند، ایشان در مصر بالای ۵۰ کتاب برای تبلیغ شیعه چاپ کردند ولی حرفشان این بود که لازم نیست اسم ما باشد و اسم جمهوری اسلامی باشد، ما باید غیرمستقیم کمک کنیم و غیرمستقیم عقاید صحیح را بگوییم. بعضی از دوستان اصرار دارند که جزو آمار کاریشان اینها را مطرح کنند، اما خب تمام کتابها را هم نمونههایش را داریم، و با چه سختیای چاپ میشده و با چه سختی به ناشران میرسیده که این کار را انجام دهند. کتابخانه را وقف کردند برای طلبهها، برای دانشجوها، حول و حوش گنجایش کتابخانه از لحاظ مخزن اصلی صدهزار کتاب است در مرحله اول. اکثر همین کتابها را هم که اینجا داشتیم توسط خودشان از شخصیتهای محترم جمعآوری شده و بعد بازبینی کردند، شاید بتوان گفت اگر این ۳۹ هزار عنوان و ۵۰ هزار جلد، دوسوم آن را خودشان تا تأیید نمیکردند ما اجازه فهرستنویسی نداشتیم. همه را با دقت زیر نظر داشتند و خیلی کتابهای دیگری هم مانده که ما باید انجام بدهیم».