بگذریم که وضعیت شهر تبریز به روزی افتاده است که در شورای شهر تازگیها ولوله سوال از شهردار آنهم بعد این همه رکود اتفاق افتاده است.
راستی برای روز شهر تبریز در این سالهای عسرت چه کردهایم که این چنین از طرف شهردار تبریز بیانیه صادر میشود و از پیشنهاد من در این بیانیه صحبت به میان میآید؟
شهردار تبریز در بیانیه خود به مناسبت همین روز غیررسمی آورده است: اینجانب بهعنوان خادم تبریز و شهروندان عزیز تبریزی پیشنهاد کردم ۱۴ مرداد سالروز امضای فرمان مشروطه که تبریز نقش بیبدیلی در آن داشته است، به عنوان روز تبریز نامگذاری و در تقویم ملی ثبت شود.
سوال این است، برای این تبریز بیبدیل چه اتفاقی افتاده و شکل گرفته است که مدیون او نباشیم؟ سراغ طرحهای بیسرانجام مثل همین میدان آذربایجان و پارک بزرگ و دهها پروژه بزرگ نیمهکاره را نمیگیریم، میخواهیم از ویترین مجموعهای سراغ بگیرم که لابد برای روز تبریز میخواهد کاری کند اما از استانداردهای اولیه انتقال پیام بیخبر است!
مشکل مدیریتی و هزار کار نکرده را بیخیال می شویم و معتقدیم چند تایی هم پارک محلهای با سرویس مناسب بهداشتی و بیسرویس بهداشتی هم دایر کردهایم اما با این همه باید الفبای ارتباطی خود را ارتقا دهیم تا در کلانشهر تبریز شاهد اتفاقاتی بیش از یک شهر کوچک باشیم.
قضیه عکس خاص از شهردار تبریز در کنار عدد هفت بههنگام افتتاح چند ریز پروژه عمرانی را بهخاطر بیاورید که این عکس سوژه برخی سایتهای مجازی هم شد که متاسفانه با حذف برخیها فیصله داده شد!
حالا میرسیم به روز تبریز! حال روز تبریز را نپرسیم و مستقیما برویم سراغ بیلبوردهایی که در خبرها آمده است: «گرامیداشت روز تبریز به وسعت بیلبوردهای شهر» اگر همین تابلوهای محیطی شهر را بهعنوان ویترین تبلیغات «روز تبریز» در نظر بگیرید از حال و روز این روزهای تبریز باخبر میشوید!
طرحهای دمدستی و مکانهای تبلیغاتی نامناسب حدیث روزمرگی مدیریت شهری این روزهای تبریز پیر است!