یک: با دو دخترش سوار ماشین شده است. زن جوانی که دخترانش یکی حدوداً سه ساله و دیگری پنج سالهاند.
زن هم خود ماسکی پارچهای و دستدوز بر صورت دارد و هم دخترانش ماسکهای کوچک دستدوز مادر را بر چهره دارند. بچهها را که میبینم از پشت همان ماسک لبخند میزنم و آنها لبخندم را نه از روی لبانی که پشت ماسک پنهان است بلکه احتمالاً از چشمانم میخوانند. همانگونه که من لبخند دخترک پنج ساله را از چشمانش میخوانم.
مادر، اما تمام حواسش به بچههاست که دستشان را به جایی نزنند و ماسکهای دستدوزشان را از روی صورت برندارند. مراقبتهای این مادر از فرزندانش و تلاشش برای رعایت پروتکلهای بهداشتی به همین جا ختم نمیشود و او با درآوردن اسپری ضدعفونیکننده از کیفش، به دست بچهها اسپری میزند و تشویقشان میکند تا به خوبی تمام دستشان را به مواد ضد عفونیکننده آغشته کنند.
دو: آمارهای سازمان جهانی بهداشت میگوید قربانیان کرونا بیشتر مردان هستند و زنان کمتر کرونا میگیرند!
مینو محرز فوقتخصص بیماریهای عفونی و عضو ستاد ملی مقابله با کرونا میگوید: ریشههای این ماجرا به جنسیت افراد ربطی ندارد و به عبارت دقیقتر کرونا بیماری مربط به جنسیت نیست و از منظر علمی زنان و مردان به یک نسبت به این بیماری مبتلا میشوند. از نگاه وی آنچه موجب میشود تا از لحاظ آماری نسبت مردان مبتلا به کرونا از زنان بیشتر باشد حضور اجتماعی بیشتر مردان و از همه مهمتر التزام بیشتر زنان به رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
زنان، اما نه فقط خودشان بیشتر اصول بهداشتی را رعایت میکنند بلکه به تعبیر سیماسادات لاری سخنگوی وزارت بهداشت بهواسطه نقش محوریشان میتوانند در ترغیب دیگر اعضای خانواده به رعایت مسائل بهداشتی و ماسک زدن نقشی مؤثر داشته باشند.
سه: ماسکهایی که در مترو و داروخانه و در بساط دستفروشان هست خوب است، اما برای خیلی از اقشار جامعه گران تمام میشود. کارگر زحمتکشی که در شرایط اقتصادی کنونی به سختی از پس اجاره خانه و سیر کردن شکم اهل و عیالش برمیآید دیگر توان خرید روزانه ماسک را ندارد.
اینجاست که زنان خانه مثل همیشه قهرمانانه وارد میشوند و تکه پارچهای از بساط خیاطیشان پیدا میکنند و دست به کار دوخت ماسکهای پارچهای میشوند؛ ماسکهایی که معاون کل وزارت بهداشت کاراییشان را تأیید میکند و در برنامهای تلویزیونی به صراحت میگوید: «من خجالت نمیکشم که بگویم ماسک من تکهای از یک شلوار پیژامه است.»
چهار: هنر زنان خانهدار و مادران ایرانی و خلاقیتشان آنقدر زیاد است که طبعاً دوخت یک ماسک پارچهای برایشان کار سختی نیست. اما هستند کسانی که به هر دلیلی حتی به ماسکهای پارچهای هم دسترسی نداشته باشند و هنوز فرهنگ ماسک زدن و اهمیت ماسک زدن در جلوگیری از انتشار ویروس کرونا برایشان جا نیفتاده است.
اینجاست که پویشهایی همچون نذر ماسک میتواند هم در عرصه فرهنگسازی برای ماسک زدن کارآییاش را به نمایش بگذارد و هم برای افرادی که از تهیه ماسک ناتوانند کمک حال باشد.
پنج: کافی است تا کمی گوشهایمان را تیز کنیم تا صدای چرخش چرخ خیاطیهای زنان و مادرانمان را بشنویم.
زنانی که یک روز به تناسب نیاز مملکت برای رزمندگان دوران دفاع مقدس لباس میدوختند و اقلام خوراکی آماده میکردند و حالا در نبرد با ویروسی سختجان و حمایت از آنهایی که دستشان حتی به تهیه ماسک نمیرسد، دست به کار تولید ماسک شدهاند. در این میان یکی پای چرخ خیاطی مد روزش نشسته و روزی چندین ماسک نذری میدوزد و پخش میکند و دیگری مادر پیری است که چرخ خیاطی دستیاش را از گوشه انباری بیرون کشیده و از بقچهاش پارچههای به درد بخور را جدا میکند تا امسال به جای روضه امام حسین (ع) و ریختن چای نذری، ماسک نذری بدوزد و به عشق اباعبدالله در میان مردم توزیع کند.
شش: نذریهای امسال با همیشه فرق میکند همانگونه که حال و هوای روزهای منتهی به محرم امسال فرق میکند. کرونا اگرچه مانع برپایی تجمعات و هیئات مذهبی شده، اما انگار بهانهای شده تا شور حسینی با شعور بیش از پیش گره بخورد. امسال همه مردم بنا دارند تا در کنار تلاش برای سلامتی خودشان نه فقط برای سلامتی دیگران دعا کنند بلکه برای سلامتیشان نذر کنند و با نذر ماسک و مواد ضدعفونیکننده کمک حال کسانی باشند که تهیه این اقلام برایشان ساده نیست.