سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: در جهان امروز سبک زندگی (Lifestyle) بسیار مهم شمرده میشود؛ مجموعهای از منشهای ذاتی ما و همچنین روشهایی که برای ادامه حیات برگزیدهایم. بحث سبک زندگی در بسیاری از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مهر ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسانشمالی سؤالات مهمی را در این خصوص مطرح نموده و آسیبشناسی آنها را خواستار شدند. در پاسخ به این مطالبه اساسی هر هفته یکی از این سؤالات را مطرح کرده و به بررسی پاسخ خواهیم پرداخت. تاکنون به شش سؤال اساسی پرداختهایم و امروز به سؤال هفتم خواهیم پرداخت. پرسش این است: حقوق افراد را چقدر مراعات میکنیم؟ در رسانهها چقدر مراعات میشود؟ در اینترنت چقدر مراعات میشود؟
نادیده گرفتن حقوق افراد
بیتردید اینترنت و فضای مجازی تابعی از فضای حقیقی هستند. وقتی حقوق افراد در فضای حقیقی و عالم واقع مورد رعایت قرار نمیگیرند، این حقوق به طریق اولی در فضای مجازی و اینترنت نیز رعایت نخواهند شد.
به نظر بسیاری از کاربران، اقتضای فضای مجازی و اینترنت و رسانههای مِدیا - صوتی و تصویری - بیتوجهی به حقوق افراد است، زیرا در این رسانهها افراد برخلاف مبانی اخلاقی و آموزههای دینی، ناشناس و نقابزده ظاهر میشوند و خود واقعیشان که نشان از هویت اصلی آنها دارد، پوشیده میماند!
ابهام در اهداف گردانندگان
پدیدارشدن برخی شبکههای اجتماعی همچون ویچت و تلگرام و فیلتر شدن کامل آنها پس از مدتی کوتاه، نشان از آن دارد که اولاً بسیاری از این رسانههای مجازی بدون آگاهی کامل نسبت به ماهیت آنها به جامعه ما راه یافته و ثانیاً فرهنگسازی استفاده از آنها - پیش از ورود یکبارهشان - مورد توجه کافی قرار نگرفته است.
این رسانهها در تمامی جهان، با وجود گستردگی شگفتآور و رواج بیاندازهشان، هنوز صنعتی نو و تازه قلمداد میشوند که نه از سِرورهای آنان و اهدافشان اطلاع کافی در دست است و نه حدود و ثغور فعالیت آنان مشخص میباشد.
از سوی دیگر نقشی که این رسانهها بر شکلگیری موج جدیدی از افکار، ایدهها، نگرشها و آموزشهای مرتبط با قشر نوجوان و جوان جامعه دارد، روزبهروز در حال گسترش است.
این امر مانند آن است که شما با دست و هزینه خود معلمی را که مطلقاً از دیدگاهها و افکار و آرای وی مطلع نیستید، برای آموزش فرزندتان استخدام کرده و سرنوشت وی را در اختیار او قرار دهید. آیا عقلا و خردمندان چنین رفتاری را تقبیح نمیکنند؟
جای خالی آموزش و شناخت
در شرایط حاضر با کمال تأسف آموزش مردمداری و رعایت حقوق افراد اولویت خانوادهها، مهدکودکها، مدارس و دانشگاههای ما نیست. هر چند ممکن است چنین آموزشی جسته و گریخته در گوشه و کنار وجود داشته باشد، اما بیاهمیتی اقشار گوناگون جامعه نسبت به آن چشمگیرتر و پررنگتر است. درحالیکه مفاهیمی، چون اعتقاد به تقوی و خویشتنداری، لزوم ثواب و عقاب، وجدان، مکافات عمل، رعایت قانون و... باید از مفاهیم زنده و رفتارساز جامعه ما به شمار آیند.
کودک و نوجوان و جوان ما باید از نهادهای اجتماعی بیاموزند که عالم محضر خداست و آثار و پیامدهای رفتارهای ما به خود ما بازمیگردد. این قبیل دیدگاهها میتوانند در تعیین نوع رفتار افراد مؤثر بوده و در خلوت و جلوت، کارآمدی ویژه خویش را به منصه ظهور بگذارند. شناخت و آموزش، رکن رکین خویشتنداری و استفاده مطلوب از رسانههای اجتماعی است.
ابهام در قوانین و ضمانت اجرایی آن
قانون مدون با ضمانت اجرایی دقیق و همچنین نظارت قانونی بر رعایت حقوق افراد از جمله مسائل مهم و اساسی در این عرصه به شمار میآیند. آیا افراد یا خانوادهها از اساس با حقوق قانونی خویش آشنا هستند یا میدانند در صورت تضییع حق، در فضاهای مجازی باید چه کنند و به کدام مرجع رجوع نمایند؟
حتی بالاتر از این، آیا مجرمان اینترنتی مطلعند که مجازاتهای این قبیل جرائم مجازی نبوده و حقیقی هستند؟ آیا مصادیق جرمهای اینترنتی و قلمروی گستره آنها مشخص است؟ بهعنوان مثال خود شما میدانید که تهدید، ایجاد هراس برای اخاذی مالی، کامجوییهای غیراخلاقی و... در فضای مجازی جرم و قابل پیگیری است؟ آیا پلیس فتا به اندازه کافی شناخته شده است یا در این قبیل جرائم ورود جدی میکند؟
آیا فیلترینگ مناسب – بهگونهایکه به قلمروی آزادیهای شخصی افراد لطمه وارد نکند- در کشور اعمال میشود و آیا اطلاعرسانی کافی دراینباره صورت گرفته است؟ آیا مردم میدانند در پاسخ به اقدام مجرمانه در فضاهای مجازی نباید دست به اقدام مجرمانه متقابل بزنند؟ نقش شورای عالی فضای مجازی در این حیطه چیست؟ این نهاد دولتی قانونگذار است یا متولی یا هردو؟
اقدام برای روشنگری نسل جوان
خود اذعان میکنید که پاسخ به این سؤالات و دهها سؤال مشابه چندان روشن نیست، اما میتوان با اقداماتی از قبیل نقشآفرینی خانوادهها نسبت به آگاهیبخشی و نظارت بر فعالیت فرزندان در شبکههای اجتماعی، گنجاندن درس «شبکههای دیجیتال» در کتابهای درسی، آگاهسازی نسل جوان از فرصتها و تهدیدهای رسانههای اجتماعی توسط صدا و سیما و همچنین استفاده مؤثر و کارآمد از خود این ابزار برای آموزش آن گامهای مؤثری در این زمینه برداشت.
دلایل پنهان و آشکار نقض حقوق کاربران
بحث مهم دیگری که دراینباره مطرح است، بیان دلایلی است که افراد یا گروههای مختلف در اینترنت یا شبکههای اجتماعی به نقض حقوق افراد مبادرت میورزند. از جمله این دلایل میتوان به انتقام شخصی، حسادت، غوغاسالاری، شهرت و نیاز به دیده شدن و بر سر زبانها افتادن، علاقه به شکستن عادات رایج و برهم زدن وضع موجود، بیکاری، سرگرمی، اخاذی، علاقه به افشاگری و... اشاره کرد.
بسیاری از اوقات این افراد از طریق شایعهپراکنی، دروغپردازی، تهمتزنی، برملا کردن اسرار مردم و تلذّذ از لذت حاصله از آن، انتشار بدون اجازه تصاویر و فیلمهای افراد، قلب حقیقت و وارونهنمایی وقایع، هک کردن ایمیل، حساب بانکی، تلگرام و... جهت وصول به مقاصد شوم، ایجاد رقابتهای ناسالم و همچنین جاسوسی اهداف خویش را دنبال میکنند.
آنان اقداماتی میکنند که گرفتاریهای متعددی را برای افراد بهوجود آورده، بعضاً به خودکشی آنان میانجامد، یا دستکم برخی را وادار میکند به مهاجرت اجباری از کشور تن دهند، درحالیکه اگر اختیار با آنان بود، هیچگاه زندگی در هیچ نقطه دیگری از جهان را بر اقامت در کشور خویش ترجیح نمیدادند!
اکتفا به بیان این موارد نیز کفایت نمیکند، بلکه لازم است مسئولان ذیربط گامهای مؤثری برای چارهجویی و علاج آنها بردارند. البته اگر کشمکشهای سیاسی چنین مجالی به آنان بدهد!
سوی دیگر این ماجرا کسانی هستند که از این طریق متضرر شده و حقشان ضایع میشود. آنان یا راهی برای جبران مافات ندارند یا از راههای دستیابی به حق خود بیخبر هستند. بدین ترتیب بیپروایی از خدا و قیامت از یکسو و عدم امکان پیگیری ماجرا از سوی دیگر، باعث تشدید جرائم اینترنتی میشود.
چرا به مسلخ فضای مجازی میرویم؟
سخن اساسی آنکه اتفاقات دیگری نیز در این حوالی رخ داده یا باید منتظر ظهور قریبالوقوع آنها باشیم. اتفاقاتی که بیارتباط با حق و حقوق ما نیست؛ ما در فضای اینترنت با محیط ناامنی سروکار داریم که خود به خوبی از ناامنی آن باخبریم.
در این میان سِرورهایی وجود دارند که نمیشناسیم و به بخش عمدهای از اطلاعات ما دسترسی دارند. اوقات طلایی ما که مهمترین سرمایه بازگشتناپذیر ما به شمار میروند، در این مسلخ هدر میشوند و بدان خوشنودیم. نسل امروز ما تمرکز خویش را - که از مهمترین عوامل دستیابی به هر موفقیتی است– از دست داده و بیاعتنا از کنار آن میگذریم.
به بهانه استفاده از آزادی بیحد و حصر و لجامگسیخته خود، گاه آزادی دیگران را نادیده میگیریم و به آن وقعی نمینهیم. به دروغهای اینترنتی عادت کرده و فضای ارتباطی خویش را مسموم کردهایم. کاش فقط همین بود، برای این اکاذیب اسمهای زیبا نیز برگزیدهایم. از مزاحمت تلفنی و مزاحمت برای اورژانس و آتشنشانی و... تا حدودی عبور نموده و به ورطه مزاحمت اینترنتی غلطیدهایم؛ و سرانجام با این حضور میلیونی گسترده و کمفایده در شبکههای اجتماعی چهره نامناسبی از ملت خویش در منظر جهانیان به نمایش گذاردهایم.
* عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی