کد خبر: 1018089
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۴
مرد جوان که با همدستی دو نفر از دوستانش دایی خود را به خاطر اختلاف حساب ربوده بودند، روز گذشته محاکمه شدند.
سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل مرد میانسالی با مراجعه به کلانتری ۱۲۵ یوسف‌آباد، از خواهرزاده‌اش به اتهام آدم‌ربایی و اخاذی شکایت کرد. او در توضیح به مأموران گفت: «روز گذشته به خانه برمی‌گشتم که مرد جوانی سد راهم شدم و گفت وکیل دادگستری است. آن مرد مدعی بود مدتی است تحت تعقیب پلیس هستم، اما هر چه علت را پرسیدم جواب درستی نداد و از من خواست همراهش سوار خودرو‌اش شوم. قبول نکردم تا اینکه او کارتش را نشان داد و مرا قانع کرد که حرف‌هایش را قبول کنم. بالاخره راضی شدم و سوار خودروی آن مرد شدم، اما به محض سوار شدن متوجه شدم مرد دیگری هم در خودرو نشسته است. آن مرد یکباره با دستبند و گاز اشک‌آور به من حمله کرد سپس چشمانم را بست. آن‌ها مرا به حاشیه تهران بردند و بین راه بود که مرد دیگری سوار شد. مردان آدم‌ربا با تهدید از من خواستند تا یک برگه چک را امضا کنم، اما مقاومت کردم به همین خاطر به شدت کتکم زدند و با پاشیدن گاز اشک آور مرا مجبور به امضا کردند.»

شاکی در آخر گفت: «در یک لحظه توانستم چشم‌بندم را کنار بزنم. وقتی خواهرزاده‌ام به نام نیما را دیدم شوکه شدم و نمی‌دانستم چکار کنم. آن لحظه بود که مرا رها کردند و گریختند. از نیما و دوستانش شکایت دارم.»

با طرح این شکایت تحقیقات برای شناسایی نیما و همدستانش آغاز شد تا اینکه در روند تحقیقات مشخص شد، مرد جوانی که خودش را وکیل دادگستری معرفی کرده‌است، فرزین نام دارد که تنها مدرک تحصیلی‌اش سیکل است و همدست دیگر آن‌ها نیز فرشاد نام دارد.

با بدست آمدن این اطلاعات سه‌متهم بازداشت و با اقرار به جرمشان راهی زندان شدند. پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه نهم قرار گرفت. ابتدای جلسه شاکی در جایگاه ایستاد و در طرح شکایتش گفت: «قبل از حادثه با خواهرزاده‌ام اختلاف حساب داشتم، اما هر بار که با هم صحبت می‌کردیم نیما حساب درستی به من تحویل نمی‌داد. این شد که این اختلاف ادامه پیدا کرد تا روز حادثه. آن روز نیما به خاطر اینکه می‌دانست وضع مالی خوبی دارم طبق نقشه با همدستی دوستانش مرا به زور به حاشیه خلوتی بردند سپس با تهدید گاز اشک آور امضای یک چک ۵۰۰‌میلیون تومانی را گرفتند. برای متهمان درخواست اشد مجازات دارم.» در ادامه خواهرزاده شاکی به اتهام معاونت در آدم‌ربایی مقابل هیئت قضایی قرار گرفت و گفت: «با دایی‌ام اختلاف حساب داشتم، اما نمی‌توانستم پولم را از او بگیرم. این شد که تصمیم گرفتم با انجام این نقشه طلبم را از او بگیرم. پشیمانم و درخواست گذشت دارم.»

سپس فرزین که نقش وکیل قلابی را در این پرونده داشت به اتهام مشارکت در آدم‌ربایی با غصب عنوان در جایگاه ایستاد و گفت: «نیما طراح نقشه بود. او گفته بود دایی‌اش به او بدهکار است و طلبش را نمی‌دهد. به همین دلیل از من خواست تا به عنوان وکیل شاکی را سوار خودرو کنم و به محل قرار ببرم. برای انجام نقشه یک کارت قلابی درست کردیم و وقتی کارتم را به شاکی نشان دادم، او اعتماد کرد و سوار خودرو شد. من به خاطر رفاقتم با نیما قصد کمک به او را داشتم، اما پشیمانم.» سپس فرشاد نیز به اتهام مشارکت در آدم‌ربایی در جایگاه ایستاد و حرف‌های دوستش را تأیید کرد.

در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار