سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: سردار رضا افروز از نیروهای قدیمی قرارگاه رمضان است. این قرارگاه در دوران دفاع مقدس برای انجام عملیات برونمرزی تشکیل شد. از اینرو خاطرات رزمندگان قرارگاه رمضان بکر و خاص است، چراکه نیروهایش اغلب به عمق خاک دشمن نفوذ میکردند و با وقایعی روبهرو میشدند که دیگر رزمندگان کمتر با آن مواجه میشدند. روایات سردار افروز را پیشرو دارید.
رکود در جبههها
قرارگاه رمضان بعد از رکود در جبههها تشکیل شد. پس از اینکه عملیات برون مرزی مثل رمضان، والفجریک و والفجر مقدماتی با عدم الفتح روبهرو شد، فرماندهان تصمیم گرفتند قرارگاه رمضان را برای نفوذ به عمق خاک دشمن و انجام عملیات برون مرزی (عملیات ایذایی و محدود) تشکیل دهند. عمده فعالیتهای رمضان در غرب و شمالغرب صورت میگرفت. ماه رمضان سال ۶۲ این قرارگاه با فرماندهی سردار نقدی تشکیل شد.
همکاری با مجاهدان عراقی
دو مأموریت کلی برای قرارگاه رمضان تعریف شده بود؛ یکی ساماندهی مردمی در کردستان عراق یا هر نقطهای که بشود از پتانسیل مردم و معارضان عراقی استفاده کرد، دوم به کارگیری و عملیاتی کردن یگانهای نامنظم مردمی علیه رژیم بعث و تبدیل آنها به یگان رزم نامنظم. همانطور که گفتم قرارگاه رمضان در ماه رمضان سال ۶۲ تشکیل شد و شاید یکی از علتهای نامگذاریاش به رمضان همین موضوع بود. این قرارگاه به محض تشکیلش، به سرعت با احزاب معارض عراقی ارتباط برقرار و حتی با هماهنگی معارضان، اقدام به تشکیل احزاب متعددی کرد و از گروهها و احزابی که با آنها ارتباط داشتیم میتوانم به حزب دموکرات کردستان عراق، اتحادیه میهنی کردستان که مشرف به ارتفاعات سلیمانیه عراق بودند، حزب سوسیالیست کردستان عراق، حزبالله کرد و حزب اتحاد اسلامی اشاره کنم.
سفر به عمق عراق
یکی از خاطرات ماندگار بنده از حضور در قرارگاه رمضان، رفتن به عمق خاک دشمن و شناسایی این مناطق بود. بهمن ماه سال ۶۲ من همراه سردار نقدی و چند نفر دیگر از همرزمان برای اولین بار به عمق خاک عراق رفتیم و خودمان را تا مرزهای سوریه رساندیم. ما باید از منطقه اشنویه وارد خاک عراق میشدیم. زمستان بود و برف سنگینی باریده بود. یکی، دو روز پشت مرز ماندیم و نتوانستیم کاری انجام دهیم. عاقبت توسط یک بالگرد تا دره لولان عراق رفتیم. این دره پر از عناصر ضد انقلاب مثل چریکهای فدایی، کومله، دموکرات و... بود که وقتی هلیکوپتر ما میخواست روی زمین بنشیند، قصد داشتند با یک قبضه کالیبر ۵۰ به طرف ما تیراندازی کنند که مسلسلشان یخ زده بود و موفق نشدند. بعد به دلیل اینکه برف زیادی باریده بود، خلبان مجبور شد با فاصله روی زمین بایستد و از همانجا پایین پریدیم.
طبق برنامهریزی باید چند ده کیلومتر تا ارتفاعات جبل متین میرفتیم. ابتدا به منطقه حیات رفتیم، بعد به بارزان و موصل، پس از آن هم به جبل متین رسیدیم. در واقع سه استان عراق را طی کردیم تا به آنجا رسیدیم. مأموریت ما شناسایی زمین، اهداف و مراکز حساس دشمن و برقراری ارتباط با سران عشایر بود. بلندیهای جبل متین مشرف به پل ابراهیم خلیل و جاده ترانزیتی شمال عراق به ترکیه بود. این جاده نزدیک مرز سوریه، ترکیه و عراق قرار داشت و نقش حیاتی در اقتصاد عراق بازی میکرد. پیادهروی ما حدوداً دو ماه و نیم طول کشید تا دوباره به ایران بازگشتیم.
عملیات ظفر
رفتن به عمق خاک دشمن و طی کردن تقریباً کل شمال عراق و رسیدن تا نزدیکیهای مرز سوریه، مأموریتی بود که برای اولین بار در قرارگاه رمضان انجام گرفت و در تاریخ جنگ ثبت شد. در این قرارگاه کارهایی انجام میگرفت که شاید نتوانیم نظیرش را حتی در جهان سراغ بگیریم. عملیات ظفر ۵ که در عمق ۲۰۰ کیلومتری خاک دشمن صورت گرفت یکی از آنها بود. در این عملیات که با شرکت سه گردان انجام گرفت، یکهزار رزمنده با همکاری معارضان عراقی به عمق خاک دشمن رفتند و ضربه کاری به جادههای ترانزیتی دشمن در شمال عراق وارد آوردند. بسیاری از کامیونهای سوخت دشمن نابود شد و بعثیها فهمیدند حتی در خانههای خودشان هم امنیت ندارند و قدرت ایمان رزمندگان هیچ مانعی را مقابل خودش نمیشناسد.