سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: در زمینه فعالیتهای دولت، امروز به جز آماری که بیشترنزولی است چیزی برای ارائه و به غیراز فروش سلف نفت برای دو ســال آینده- جدا از شــرایط و راندمان چاهها و نیاز آنها به سرمایه گذاری و نگهداری- جایی برای بحث باقی نماندهاست.
جایگاه و فرصتی برای کند و کاو و مقایسه دولتهااز ابتدا تا به امروز نیست، زیرا آنچه نمایان میشود چیزی جزافزایش حجم و کاهش محتوای آن نیست.
اگر مسئولان وچهرههای ناموفق گذشته تصور می کنند با تغییر ادبیات جامعه آنچه را که باید به ذهن بسپارد فراموش کرده، زهی تأســف زیــرا هــر نوع هزینــه های را که صــرف ورود به ماراتن انتخابات در پیش رو کنند باید به حساب باخت خود بگذارندو بدانند آنچه که برای آنها باقی مانده است را نیز در این قماراز دست خواهند داد و لیالج هایی خواهند شد تا در گوشهای بنشینند و بهانه ازدست دادهها را به جایی دیگر حواله دهند.»
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم «شعاری که گفته میشود تاشاید طعم شیرینی را حس کنیم، اما اینچنین نیست. این روزهاآرام آرام مهلت هشــت ســال انتظار برای رســیدن به حلوای تنترانی برای ۸۰ میلیون ایرانی به پایان میرسد. باید وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سه ماهه پایانی سال ۱۳۹۲ رابا سه ماهه اول سال ۱۳۹۹ مقایسه کنیم تا بهتر بدانیم» میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از زمین تا آسمان است.
قوه قضائیه اگر قصد ورود به این موضوعات را دارد و باید تمام ظرفیت خود را در اختیار این چالش عظیم قرار دهد چرا که مسئله تنها کوتاهی متولیان در تأمین مسکنی که در حق مهرآن نیز جفا شده نیست. از این متاع در کابینههای دو دولت فراوان است و برای نمونه ها ی دیگر میشود به مقایسه زندگی شغلی و شخصی اصحاب رسانه در پایان سال ۹۵ و امروز که نزدیک چهار ســال از آن میگذرد پرداخت و شــاهد بود که چگونه نسلی از فرهیختگان آن زاغه نشین و نسل جدید نیزناچار به مسافرکشی در اسنپ و تپسی شده اند! این حرف را به حساب رقابت اینترنت با رسانههای مکتوب نمیگذاریم که آنها نیز وضع بهتری ندارند و تنها رسانه ملی است که پای سفره بیت المال نشسته تا سیر از گرسنه خبر نداشته وســواره از پیاده.
افت اقتصادی و اجتماعی رکن چهارم یک نظام را نمی توان کمتر از رکود و سقوط تأمین مسکن در کشوردانست، زیرا اینها راویان و حافظان تاریخ هستند که طی دوقرن گذشته نقش سازنده های را در روند پیشبرد جامعه علیه استعمار و استثمار به عهده گرفته اند و ظرف هشت سال به ناچار شمارگان خود را از چند صد هزار نسخه به حداکثر چندده هزار نسخه تقلیل داده اند. امروز اگر قرار است روزی برای بزرگداشت فرهیختگان قربانی شده در دو دولت یازدهم ودوازدهم برگزار شود به جرأت می توان ادعا نمود که معیشت هزاران نفر از شاغلان در تولید محتوا، امور فنی، چاپ و توزیع رســانهها ســقوط کرده و اکثریت آنها به شغلهایی برای تأمین معاش مشغول هستند که در شأن یک فعال رسانهای نیست.
قوه قضائیه این روند هشت ساله را وسیع تر ببیند و به جز مســکن که جنبه اقتصــادی و مــادی دارد، خســارات معنوی را نیز رصد کند تا شاید بار دیگر شاهد انتشار روزنامههابا پرتیراژ و صفحات انبوه باشیم نه شرایطی که باعث تأسفبرای فرهنگ یک کشور ریشه دار است.