سرويس اقتصادی جوان آنلاين: سادهلوحی توأم با نوعی بازگشت به دوران کودکی خاص متولی راه و شهرسازی در دولت یازدهم و قسمتی از دوازدهم نبود تا آجری روی آجرهای باقیمانده طرح مسکن مهر از دولتهای نهم و دهم بگذارد که این پروسه در اکثر ابعاد عمومیت داشت و امروز میبینیم به جز آماری که اکثر آنها نزولی است چیزی برای ارائه باقی نمانده به غیر از فروش سلف نفت برای دو سال دیگر که آیا ذخیرهای در چاهها هست و یا دیوارههای مخرب آن دوام لازم را برای ادامه تخلیه دارند یا نه!
جایگاه و فرصتی برای نبش قبر و مقایسه دولتها تا به امروز نیست، زیرا آنچه حاصل میشود چیزی جز افزایش حجم و فربگی و کاهش محتوای آنها به دست نمیآید که بتوان با متاع دیگری سودا زد!
اگر چهرههای ناموفق در گذشته فکر میکنند ادبیات آنها تغییر یافته و جامعه آنچه را که باید به ذهن بسپارند فراموش کردهاند زهی تأسف، زیرا هر نوع هزینهای را که صرف ورود به جرگه انتخابات در پیش رو کنند باید به حساب باخت باخت خود بگذارند و بدانند تتمه آنچه که برای آنها باقی مانده است نیز در این قمار از دست خواهند داد و لیلاجهایی خواهند شد تا در گوشهای آسوپاس بنشینند و از دست دادهها را به جایی دیگر حواله دهند! گر صبر کنی ز غوره حلوا سازند تا شاید با این شعار طعم شیرینی را بر مذاق خود حس کنیم، اما اینچنین نیست که این روزها میرود تا هشت سال انتظار برای رسیدن به حلوای تنترانی به پایان برسد! و هشتاد میلیون علی باشد و حوضهای خالی که برای آنها بجا مانده است! مجسم شود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سه ماهه اول سال ۱۳۹۲ را و آنگاه مقایسه کنیم با سه ماهه اول سال ۱۳۹۹ تا بهتر بدانیم «میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از زمین تا آسمان است»!
قوه قضائیه اگر قصد ورود به این پروسه کلان را دارد و باید داشته باشد میتواند امیدوار بماند که مجموعه دادگستری کشور تمام ظرفیت خود را برای حداقل یک دهه باید در اختیار این چالش عظیم قرار دهد که مسئله تنها کوتاهی متولیان در تأمین مسکن نیست و در حق مهر آن نیز جفا شده است! از این متاع در خورجین کابینههای دو دولت فراوان است و برای نمونهای دیگر میشود به مقایسه زندگی شغلی و شخصی اصحاب رسانه در پایان سال ۹۱ و امروز که نزدیک هشت سال از آن میگذرد پرداخت و شاهد بود که چگونه نسلی از فرهیختگان آن کشکول گدایی به دست گرفته و نسل جدید نیز ناچار به مسافرکشی در اسنپ و تپسی شدهاند!
این حرف را بهحساب رقابت اینترنت با رسانههای مکتوب نمیگذاریم که آنها نیز وضع بهتری ندارند و تنها رسانه ملی است که پای سفره بیتالمال نشسته تا سیر از گرسنه خبر نداشته و سواره از پیاده!
افت اقتصادی و اجتماعی رکن چهارم یک نظام را نمیتوان کمتر از رکود و سقوط تأمین مسکن در کشور دانست، زیرا اینها راویان تاریخ شفاهی و زندهای هستند که طی دو قرن گذشته نقش سازندهای را در روند پیشبرد انقلاب اسلامی علیه استعمار و استثمار به عهده گرفتهاند و ظرف هشت سال شمارگان را از یک میلیون نسخه به حداکثر ده هزار و در بعضی موارد تنها صد نسخه تقلیل دهند! امروز اگر قرار است روزی برای بزرگداشت و گلریزان فرهیختگان قربانی شده در دو دولت یازدهم و دوازدهم برگزار شود به جرأت میتوان ادعا نمود که هزاران نفر از آحاد شاغل در تولید محتوا، امور فنی، چاپ و توزیع رسانهها از عرش به فرش سقوط کرده و اکثریت آنها به شغلهایی برای تأمین معاش مشغول هستند که در شأن یک رسانهای نیست اگرچه هر حرفهای برای خود محترم و مقدس است، اما ورود خبرنگار به صنف حملونقل مسافربری شهری به نوعی نان بری از شاغلان رسمی در آن حرفه است که از یک راننده اسنپ و یا تپسی انتظار نیست ستونی از رسانه را برای امرار معاش اشغال کند!
قوه قضائیه این روند هشت ساله را وسیعتر ببیند و به جز مسکن که جنبه اقتصادی و مادی دارد خسارات معنوی در این باره را نیز رصد نموده تا شاید بار دیگر شاهد انتشار روزنامهها با تیراژ و صفحات انبوه باشیم نه اوراقی در هشت صفحه و تعدادی در یکصد نسخه که باعث تأسف برای فرهنگ یک کشور سمبل و پرچمدار اسلام است!