جناب آقای هاشمیان بفرمائید مهمترین معضلات و موانع توسعه کشاورزی در ایران چیست؟
با یک بررسی ساده به آمار و گزارشهایی که از بخش کشاورزی ایران منتشر میشود، میتوان مهمترین معضلات و موانع توسعه این بخش را شناخت. مشکلاتی که باعث شده تا این بخش به جایگاه واقعی خود در اقتصاد ملی دست نیابد و حتی در ایجاد اشتغال و در میان بخشهای خدمات و صنعت رتبه سوم را داشته باشد. درحال حاضر پنج بحران اصلی در این حوزه میتوان یافت. بحرانهایی که از خرد بودن اراضی کشاورزی و واحدهای بهرهبرداری در بخش پرورش دامهای سبک و سنگین شروع میشود و به مسن بودن بهرهبرداران و کشاورزان ختم نمیشود. این بحرانها در بخشهای دیگری چون، پایین بودن میزان سواد کشاورزان و حضور ناچیز تحصیلکردههای دانشگاهی کشاورزی هم به صورت جدی قابل بررسی است.
در این حوزه هم، سهم ناچیز کشورمان از تجارت جهانی کشاورزی است که ریشه در وضع بد اقتصاد ایران و ارتباطش با دنیا دارد. در کنار این بحرانهای جدی بخش کشاورزی ایران که رد آنها را در سرشماری مرکز آمار میتوان یافت، عامل چهارم، محدودیت شدید آب است که دیگر اثراتش بر همه عیان شده است، همچنین پایین بودن سطح ابزارآلات و ادوات کشاورزی در ایران و بهره نبردن از روشهای نوین و سیستمهای مکانیزاسیون در زمینهای کشاورزی بهعنوان عامل پنجم بحرانی این حوزه است که آینده تلخی را برای کشاورزی ایران رقم خواهد زد. این معضلات و کاستیها بخش کشت و کار ایران را قطعا از اهداف تعیین شده آن دور نگه داشته و در صورت کمتوجهی میتواند وضع بدتری را هم بسازد.
اشاره ایی به زمینهای خرد داشتید برای رهایی از این موضوع ونجات کشاورزی خرد چه تدبیری باید اندیشید؟
در ادامه به بررسی این بحرانها که از سوی مرکز آمار ایران با اعداد و ارقام نشان داده شده است، کوچک بودن زمینهای کشاورزی در آمار ارایهشده توسط مرکز آمار که به وسیله سرشماری که در سال 93انجام و گردآوری شده است، یکی از مشکلات این بخش، کوچک بودن زمینهای کشاورزی است، بهطوری که سهم هر بهرهبردار از اراضی کشاورزی 4/9 هکتار میشود که در عمل این میزان کمتر است، چراکه این عدد حاصل تقسیم اراضی کل کشاورزی کشور بر تعداد بهرهبرداران است.
این درحالی است که به دلیل بزرگ بودن اراضی کشاورزی تعداد محدودی از بهرهبرداران بزرگ، سهم کشاورزان بومی و روستایی بازهم از این رقم کمتر میشود. با نگاهی به کشاورزی کشورهایی که در این بخش پیشرو هستند شاهد تجمیع اراضی کشاورزی هستیم، به گونهای که هر بهرهبردار مساحت بالایی از زمین را در اختیار دارد. درواقع هرچه میزان اراضی قابل استفاده در کشاورزی بزرگتر باشد، ضمن کاهش هزینهها بهرهوری نیز افزایش مییابد. براساس نتایج این سرشماری، اراضی کشاورزی کشور 16میلیون و 477هزار هکتار است که این اراضی توسط 3359هزار بهرهبردار کشـاورزی بـا زمین، مورد استفاده در فعالیتهای زراعت و باغداری است و سهم هر بهرهبردار بهطور متوسط 4/9هکتار میشود.
یکی دیگر از مشکلاتی که کشاورزی ایران را تحت تأثیر قرار داده این است که بیش از نیمی از اراضی آن دیم است، به این معنا که آبیاری آن به بارشهای هر فصل بستگی دارد، بنابراین با توجه به خشکسالیهای 13سال اخیر و کاهش شدید بارشها بیش از نیمی از زمینهای کشاورزی که به این بارشها وابسته است، زیان زیادی را متحمل شدهاند. از کل اراضی کشاورزی کشور 46/2درصد، اراضی کشاورزی آبی با میانگین 2/9 هکتار برای هـر بهـرهبـرداری دارای اراضـی آبـی و بقیـه اراضی کشاورزی دیم با میانگین 6/9 هکتار برای هر بهرهبرداری دارای اراضی دیم است. از اراضی کشاورزی آبی 78/7درصد به اراضـی زراعـی آبی (زیرکشت محصولات سالانه و آیش) و بقیه به اراضی باغ و قلمستان آبی اختصاص دارد. حال آنکه نسبت اراضی زراعی دیم به کل اراضـی کشاورزی دیم برابر با 98/1درصد است.
توزیع فراوانی بهرهبرداریهای کشاورزی در طبقات وسعت اراضی کشاورزی، نشان میدهد که فراوانی نسبی بهرهبـرداریهای کـم زمـین، خیلی زیاد است هرچند که مقدار زمین کشاورزی در اختیار آنها زیاد نیست. مساحت اراضی زراعی کشور 14687هزار هکتار بوده که 75/7درصد آن زیر کشت محصولات سالانه و بقیه آیش بوده است. مسـاحت اراضـی زراعی آبی کشور 5997هزار هکتار بوده که 80/1درصد آن زیر کشت و بقیه آیش بوده است. مساحت اراضی زراعی دیـم کشـور 8690هزار هکتار بوده که 72/7درصد آن زیر کشت و بقیه آیش بوده است. در کنار خرد بودن اراضی کشاورزی بکارگیری محدود از مکانیزاسیون کشاورزی که شامل تجهیزات مکانیزه و روشهای نوین در این بخش میشود نیز بهعنوان یکی از معضلات این بخش خودنمایی میکند. غیرساکن بودن بخشی از کشاورزان از نگاه کارشناسان یکی دیگر از موانع بخش کشاورزی حضور نداشتن بهرهبرداران در محل است، بهطوری که آمار نیز نشان میدهد حدود یکمیلیون از بهرهبرداران کشاورزی غیرساکن هستند.
بحث تحصیلات و روشهای سنتی کشاورزی را پیش گشیدید در این خصوص توضیح بفرمائید ؟
همانگونه که مشاهده میشود بیش از 50درصد از بهرهبرداران بخش کشاورزی ایران بالای 50سال دارند که این شرایط در میزان بهرهوری و تولید نیز اثر منفی داشته است. بررسی ترکیب فعالان بخش کشاورزی گویای آن است که در دهههای اخیر جوانان علاقه خود را برای اشتغال در این حوزه ازدست دادهاند و ترجیح میدهند در سایر بخشهای اقتصادی فعالیت کنند. یکسوم کشاورزان بیسوادند زمانی مسن بودن فعالان بخش کشاورزی آثار منفی به همراه دارد که این وضع با بیسوادی یا سواد کم آنها ترکیب شود. درواقع در کنار بالا بودن متوسط سن بهرهبرداران این بخش تعداد بالایی از آنها بیسواد هستند و از کسانی که جزو باسوادان دستهبندی میشوند نیز عمده افراد دارای تحصیلات ابتدایی و راهنمایی هستند. این درحالی است که کشاورزی در صورتی که با علم روز و فناوری به کار گرفته شود، بهرهوری به مراتب بیشتر از آنچه وجود دارد ایجاد خواهد کرد.
استحضار دارید بر اثر کم آبی و یا خشگسالی مهاجرتهای بی رویه به شهرهای بزرگ وگسترش حاشیه نشینی نیز در کشور اتفاق نابهنجاری است که در حال شکل گرفتن است ،نظر شما برای کنترل این موضوع چیست؟
معضل دیگری به نام کمآبی زمانی معضلات بخش کشاورزی ایران برجستهتر میشود که بدانیم کمآبی و خشکسالی سالهای اخیر نیز بخش عمدهای از کارآیی و توان این حوزه را از بین برده است، به گونهای که هماکنون بسیاری از روستاهای کشور بهعنوان قطب کشاورزی و دامپروری به دلیل بیآبی مجبور به مهاجرت به سمت روستاهای پرآبتر یا شهرها شدهاند.
مرکز پژوهشهای مجلس ایران عمق این فاجعه را اعلام کرده و گفته است با گسترش خشکسالی، دوسوم این کشور به مناطق بیابانی تبدیل شده است. اکنون این واقعیت به معضلی بزرگ در بیشتر شهرها و استانهای ایران تبدیل شده است، قائممقام وزیر نیروی ایران پیشتر اعلام کرده بود که در سال 1394با افزوده شدن 10 شهر دیگر، تعداد شهرهایی که در ایران مشکل «تنش آبی» دارند، به 527شهر رسیده است. وزیر نیرو نیز گفته بود در سال جاری، نهتنها تأمین آب آشامیدنی، بلکه آب بخش کشاورزی نیز با مشکلات فراوانی روبهرو خواهد شد. همچنین معصومه ابتکار، پیشتر گفته بود در دهههای آینده خشکسالی در ایران دستکم 11 برابر خواهد شد. عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی نیز سال1392 هشدار داده بود که 25سال دیگر جنوب البرز و شرق زاگرس غیرقابل سکونت میشود. با بررسی این شرایط به این نتیجه میرسیم که تمام آنها آثار متقابلی روی یکدیگر داشتهاند، یعنی زمانی که کشاورزان کشور از سطح سواد و دانش کمی برخوردار باشند، اراضی کشاورزی خرد باشد و از مکانیزاسیون و روشهای نوین آبیاری استفاده نشود، معضل کمآبی نیز تشدید خواهد شد.
اتفاقی که طی سالهای اخیر افتاده و باعث شده تا بخش عمدهای از منابع زیرزمینی آب کشور برای تولید محصولات کشاورزی که ارزش افزوده بالایی ندارد، صرف شود. بدین ترتیب در کمتر از 10 تا 15 سال، 70درصد آبهای زیرزمینی ایران که طی هزاران سال ذخیره شده، مصرف شده و اکنون فقط30درصد این ذخایر باقی ماندهاند. بنابراین به نظر میرسد برای اینکه بخش کشاورزی ایران به جایگاه اصلی خود در اقتصاد ملی دست یابد و بتواند وظیفه تأمین امنیت غذایی کشور را به خوبی انجام دهد، نیازمند یک برنامهریزی بلندمدت و دقیق در این بخش هستیم تا با رفع موانع متعددی که در این راه وجود دارد، زمینه توسعه آن را فراهم کنیم.
پس مسئولین این حوزه چه می کنند ؟!! راه چاره برای حفظ آبهای زیر زمینی و حفظ کشاورزی کشورچیست؟
مشکل اصلی در کشاورزی ایران عدم آگاهی کشاورزان و متخصصین این حوزه است. تا زمانی که این آگاهی به دست نیاید نه تنها مشکلات برطرف نشده بلکه وضعیت رو به نابودی کشیده خواهد شد. آگاهی ترکیبی است از تجربه کشاورزان به همراه دانش فنی، این دانش فنی برگرفته از فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی روز دنیا در اقصی نقاط دنیا می تواند باشد، بخشی از این دانش فنی همان تجربیات عامه هستند که به بوته آزمایش سپرده می شوند و پس از تعیین مصادیق علمی آن مجددا در اختیار ما می تواند قرار گیرد.واخیراً بفکر افتاده اند با تصفیه آبهای خاکستری فرو نشستهای زمین را احیا نمایند .
اما متاسفانه در کشاورزی ایران این انتقال دانش فنی و آگاهی به درستی صورت هم از سوی مسئولین امر وهم کشاورزان صورت نگرفته است من و شما اگر بتوانیم بررسی داشته باشیم متوجه می شویم همانگونه که در ایران به بهانه استفاده از دانش روز دنیا استفاده لازم و واجب است اما نه انتقال گزینشی و با سوء نیت حکیم و طب اسلامی و ایرانی را جایگزین پزشکان درمان محور و داروفروش کردند در کشاورزی نیز همین رویه محور کار شده است.
درست حدس زدید در پرورش گیاهان نیز تغذیه صحیح و اصولی مهمترین عامل مدیریت گیاهان است که اگر به خوبی اجرا نشود نخواهیم توانست عملکرد خوبی داشته باشیم و حتی باعث خسارات جبران ناپذیری خواهد شد.
برای کشاورزی پایدار و رو به پیشرفت باید از تکنولوژی غربی ها باید بهره جویی کنیم یا طرحها مختص اقلیم وبومی خودمان؟
سوالی که شاید به ذهن خیلی از ما خطور می کند این است که آیا الزاماً نیاز به تغذیه گیاهان داریم یا خیر؟ تغذیه یعنی غذا و قطعا تمام موجودات زنده نیاز به غذا دارند. باید توجه کرد که چه چیزی میتواند به عنوان غذا در اختیار گیاه قرار گیرد تا بتوانیم یک برنامه غذایی درست برای گیاه مهیا کنیم.
پس باید کشاورزماانواع کودها را فرا خور اقلیم منطقه خود کامل بشناسد تا بتوانیم بر اساس نیاز گیاه تغذیه خوبی داشته باشیم و کودهایی که برای گیاهمان مضر است استفاده نکنیم. کشاورز باید دلسوز باغ و مزرعه خود باشد ،سرمایه اصلی خود تا کشاورزی اش برای همیشه پایدار و رو به پیشرفت باشد. و حقیقتی دیگر اینکه مساحت کل زمین به هیچ عنوان افزایش پیدا نخواهد کرد و حتی به واسطه بیکیفیتی عملیات کشاورزی سالانه بخشی از زمینهای زراعی را نیز از دست میدهیم در کنار این ما شاهد افزایش روزانه جمعیت و تقاضای غذا روی کره زمین هستیم با این وضعیت باید بتوانیم عملکرد را در واحد سطح افزایش دهیم تا غذای این جمعیت را فراهم کنیم. بنابراین باید به سمتی حرکت کنیم که با تکنلوژی روز جهان در ارتباط باشیم تا بتوانیم با تغذیه مناسب گیاه عملکرد بالایی را داشته باشیم .
جناب مهندس هاشمیان در کشور شرکتهای دانش بنیان در حوزه های مختلف در حال تحقیات وایجاد فناوریهایی هستند نظر شمادر این خصوص چیست؟
برای انتقال علوم جدید به زبان ساده به کشاورزان در طول سالیان گذشته تلاش هایی زیادی داشته ایم و به خصوص در 97و98 که از پشتیبانی علمی شرکتهای دانش بنیان استفاده می کنیم این امکان بوجود آمده است تا در قالب جلسات مستمر و موثر این مفاهیم ساده سازی و به کشاورزان و باغداران عزیز منتقل شود.
علاوه برآن راهبرد ها و راهکارهایی با توجه به فیزیولوژی گیاهان زراعی و باغی ، مدیریت آبیاری و تببین ارتباط مهم آن با تغذیه ، محلول پاشی ها ، هرس نحوه کاشت درختان ،عمق کاشت بذور زراعی، فناوری های مرتبط با تقویت بذر ارائه می شود که هر کدام به نوبه خود نقش بسیار مهمی در ارتقاء معیشت کشاورزان داشته است. شاید بتوان گفت در ورای همه این مطالب و آموزش ها و پشتیبانی های لازم می.توان یک برنامه غذایی با تکیه بر شرایط موجود کشاورز و یا باغدار و با استفاده از دادهها و پرسشنامههایی که تلفیقی از دادههای فیزیولوژیک، موارد مربوط به آبیاری و خاکشناسی منطقه هستند با سعی موکد بر تکیه بر فناوری روز دنیا، دقیقترین و نزدیکترین برنامه غذایی در منطقه را با بهترین شرایط برای کشاورز یا باغدار نوشت تا با کاهش هزینهها و کاهش خسارت به گیاه با بالاترین درصد احتمال به بهترین شرایط تولید برسد.
محققین کشورمان در خلال مطالعه دربارهٔ کنترل آب و توسعه کشاورزی مکانیزه به امور کاملاً فنی نیز میپرداختند و دستگاههایی برای بهرهبرداری از آب تهیه دیده اند که از آن جمله میتوان چرخ چاه خودکار را نام برد.
ازاینکه در این گفت وگوی صمیمانه شرکت کردید کمال سپاس رادارم وامیدواریم به عنوان یک ایده پرداز وکارشناس حوزه کشاورزی آتیه نزیک از طرحهای جنابعالی در غالب گفت وکوو گزارش بهره ببریم.
گفت وگو- سعید عرفان منش