سرویس حوادث جوان آنلاین: ۳۱مردادماه امسال مرد سالخوردهای به اداره پلیس تهران رفت و از یک مرد و زن به اتهام آدمربایی و اخاذی میلیاردی شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: کارخانه بزرگی اطراف تهران دارم. مدتی قبل از خانهام در شمال تهران بیرون آمدم تا با خودروام به محل کارم بروم. وقتی در پارکینگ را باز کردم، دیدم که خودروی پژو سواری مقابل در پارکینگ پارک شده و مانع خروج من است. به سراغ خودرو رفتم که زن و مرد جوانی داخل آن بودند که ناگهان زن و مرد از خودرو پیاده شدند و با تهدید چاقو مرا به زور در صندلی عقب خودرو سوار کردند. مرد جوان کنارم نشست و زن جوان هم خودرو را روشن کرد و به راه افتاد. آنها مرا به خانهای در جنوب تهران بردند و در داخل اتاقی حبس کردند و در حالی که چشمانم را بسته بودند، مرا شکنجه روحی و جسمی دادند. زن و مرد جوان ۱۳ساعت مرا گروگان گرفتند و در این چند ساعت آنقدر مرا کتک زدند و اذیت کردند که مجبور شدم به خواسته آنها عمل کنم. من علاوه بر اینکه مبلغ زیادی پول به آنها دادم، تعدادی چک سفید امضا هم دادم.
وی ادامه داد: بههرحال زن و مرد شکنجه گر پس از ۱۳ ساعت مرا از خانه بیرون آوردند و ساعتی بعد با چشمان بسته در یکی از خیابانها رها کردند. آنها تهدید کردند اگر موضوع را به مأموران پلیس خبر دهم مرا و خانوادهام را به قتل میرسانند و من هم از ترس از آنها شکایت نکردم تا اینکه آنها دوباره به سراغم آمدند و تهدید کردند به آنها پول بدهم و من هم دوباره به آنها پول دادم، اما این پایان ماجرای اخاذی آنها نبود به طوریکه یکبار خانوادهام را و یکبار نوههایم را تهدید به قتل میکردند و در نهایت از من بیش از ۵میلیارد تومان اخاذی کردند که در نهایت خسته شدم و تصمیم گرفتم شکایت کنم.
منشی اخراجی عامل آدم ربایی
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبهنهم دادسرای امورجنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
مأموران پلیس در نخستین گام از تحقیقات متوجه شدند چکها از سوی زن جوانی به نام رؤیا از بانک برداشت شده است. از سوی دیگر بررسی هویت رؤیا نشان داد وی چند سالی منشی دفتر مرد کارخانه دار بوده که مدتی قبل از محل کارش اخراج میشود. بنابراین مأموران پلیس، رؤیا را شناسایی و وی را بازداشت کردند. متهم در بازجوییهای فنی به آدمربایی با همدستی پسر جوانی به نام شاهرخ اعتراف کرد. وی گفت: من چند سالی منشی شاکی بودم و او از من راضی بود و ارتباط خوبی هم با هم داشتیم تا اینکه ناگهان رفتار او نسبت به من تغییر کرد تا جایی که حق و حقوق مرا کامل پرداخت نمیکرد و در ماههای آخر هم به بهانههای مختلف حقوق مرا نداد و در نهایت هم بدون اینکه حق و حقوق مرا پرداخت کند، از محل کار اخراجم کرد. پس از این از او کینه به دل گرفتم و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم تا اینکه مدتی قبل در فضای مجازی با پسر جوانی به نام شاهرخ آشنا شدم. من به شاهرخ موضوع را گفتم و قرار شد صاحبکار قبلیام را برباییم و از او اخاذی کنیم و بعد من هم مبلغی به عنوان دستمزد به او بدهم. ما او را ربودیم و در چند مرحله هم اخاذی کردیم و با پولهای اخاذی من برای خودم خانه خریدم.
دختر مورد علاقه ام پولی به من نداد
با اعتراف متهم، مأموران همدست وی را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. وی در بازجوییها مدعی شد که پس از آدمربایی رؤیا، او را فریب داده و پولی به او نداده است. وی گفت: وقتی با رؤیا آشنا شدم به من گفت که مرد کارخانه داری حق او را خورده است و از من خواست با کمک هم او را برباییم و حق و حقوق او را پس بگیریم و من هم قبول کردم. ما دو نفری مرد کارخانه دار را ربودیم و از او اخاذی کردیم که ناگهان رؤیا ناپدید شد و وقتی هم به آدرسی که داده بود، رفتم متوجه شدم، او آدرس محل زندگیاش را به من اشتباهی داده و مرا فریب داده است. دو متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی سهرابی در اختیار کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی قرار گرفتند.