سرویس حوادث جوان آنلاین: صبح دیروز دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل وحید مرادی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران تشکیل شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان در قرائت متن کیفرخواست گفت: «متهم سعید نام دارد. او ۱۱تیرسال۹۷، به اتهام قتل یکی از اشرار معروف تهران به نام وحید مرادی در جریان درگیری در زندان رجاییشهر بازداشت شد. مقتول با ۱۶سابقه کیفری، آخرین بار به اتهام قتل یکی از دوستانش در تیرماه همان سال در یک مهمانی شبانه تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه حین فرار در مرز ایران و ترکیه دستگیر شد. او بعد از اقرار به جرمش پس از تحقیقات اولیه به زندان رجایی شهر منتقل شد که روز حادثه حین هواخوری در زندان با دو گروه از زندانیان درگیر شد و بعد از رفتن به سلول از سوی سهزندانی شرور با پنج ضربه چاقو به قتل رسید.»
دستگیری ۱۷مظنون
نماینده دادستان ادامه داد: «بعد از حضور مأموران در محل، با بررسی دوربینهای مداربسته و تحقیق از شاهدان، ۱۷ نفر از زندانیان که در درگیری شرکت کرده بودند، بازداشت شدند. در تحقیق از متهمان مشخص شد دو نفر از زندانیان به نامهای عباس و سعید عاملان قتل هستند. به این ترتیب دو متهم تحت بازجویی قرار گرفتند.»
بازجویی
نماینده دادستان درباره سوابق سعید ۴۷ساله گفت: «سعید از مجرمان سابقهدار بود که چندین سابقه کیفری از جمله شرکت در سرقت مسلحانه طلافروشی در لاهیجان را در پروندهاش داشت. او یکبار در سال۸۸ در درگیری خیابانی مرتکب قتل شده بود که با پرداخت دیه توانستهبود، رضایت اولیایدم را جلب کند. سعید دومین بار در ۱۳بهمن سال ۹۵ در درگیری دستهجمعی در یکی از خیابانهای جنوب شهر مرد ۴۷ساله به نام علی را با اسلحه ساچمهای به قتل رسانده بود. او به اتهام این قتل در همین شعبه محاکمه و به قصاص محکوم شد و رأی صادره نیز در ماه جاری از سوی دیوان عالی کشور تأیید شد.»
وی درباره اظهارات متهم در دادسرا گفت: سعید وقتی تحت بازجویی قرار گرفت جرمش را انکار کرد و گفت: «وحید فالوورهای زیادی در شبکههای مجازی داشت، اما من او را نمیشناختم تا اینکه در زندان با او آشنا شدم. وحید در زندان نام خودش را عقاب ایران گذاشته بود و چند نوچه اجیر کرده بود تا همه زندانیان را مجبور کند از دستورات او اطاعت کنند.»
متهم در خصوص روز حادثه گفت: «یکماه قبل از حادثه برای تحقیقات به پلیس آگاهی رفته و تازه به زندان برگشته بودم. آن روز برای آب و هوا خوری به حیاط زندان رفتم، اما وقتی به سلول برگشتم متوجه شدم، یکی از آشناهای وحید در سالن پایین را باز کردهاست تا راه ورود وحید و نوچههایش به سالن باز شود و به ما حمله کنند. آنها با آب و روغن داغ در حالیکه چاقو و قمه به دست داشتند با ما درگیر شدند. در آن درگیری من و چند زندانی از خودمان دفاع میکردیم که ناگهان وحید روی زمین افتاد. باور کنید، ندیدم چه کسی به وحید چاقو زد. خودم نیز در آن حادثه دستم زخمی شد.»
نماینده دادستان درباره سوابق دیگر متهم که عباس نام داشت، گفت: «متهم سال۸۵، به اتهام قتل یکی از اعضای خانوادهاش با اسلحه در یک اختلاف خانوادگی دستگیر شده بود، اما توانسته بود با پرداخت دیه رضایت اولیایدم را جلب کند. او در انتظار محاکمه از جنبه عمومی جرم قرار داشت که بنا به تحقیقات اولیه او به اتهام قتل وحید مرادی نیز بازداشت شد. او نیز با انکار قتل گفت: «روزی که وحید به زندان آمد برای همه کری میخواند و میگفت کفتارها باید پایین و شیرها باید بالا بنشینند. او روز حادثه همراه۵۰نفر از نوچههایش با چاقوی دستساز و آبجوش به سالن آمدند و با ما درگیر شدند. وقتی درگیری بالا گرفت متوجه نشدم ضربه را چه کسی به او زد. باور کنید من ضربهای نزدم.»
صدور کیفرخواست
با اقرار متهمان، اما بنا به شواهد و قرائن موجود، سعید متهم به قتل شناخته شد و عباس از این اتهام تبرئه شد. به این ترتیب برای سعید به اتهام مباشرت در قتل و برای عباس و دیگر متهمان به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی منجر به قتل، کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.»
اولین جلسه محاکمه
متهمان در اولین جلسه که در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران تشکیل شد از خودشان دفاع کردند. سپس بنا به درخواست اولیای دم، سعید به قصاص و دیگر متهمان به خاطر شرکت در نزاع منجر به قتل به حبس محکوم شدند. این حکم با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور فرستاده شد تا اینکه از سوی قضات شعبه۳۹ دیوان نقض و بار دیگر به همین شعبه ارجاع داده شد.
نماینده دادستان در آخر گفت: «از دادگاه محترم تقاضای رسیدگی به پرونده و درخواست اشد مجازات را دارم.»
درخواست قصاص
در ادامه مادر مقتول بار دیگر از طرف خودش و فرزند چهارساله مقتول درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه ایستاد و بار دیگر جرمش را انکار کرد.
با انکار متهم، فیلم ضبط شده در لحظه قتل به دستور ریاست دادگاه پخش و بررسی شد. با پخش این فیلم ریاست دادگاه از متهم درباره چاقویی که با آن به مقتول ضربه زده بود سؤال کرد. متهم در حالیکه یکبار در دادسرا مدعی شده بود چاقو متعلق به او بوده است، گفت: «آن روز در دادسرا گفتم یک چاقوی دسته سبز داشتم، اما منظورم این چاقو که به مقتول خورده شده است، نیست. این چاقو برای یکی دیگر از متهمان است که خود او شروع کننده درگیری بود.»
در پایان هیئت قضایی با توجه به بازبینی فیلم و دفاعیات متهم جهت صدور رأی وارد شور شد.