سرویس حوادث جوان آنلاین: چند روز قبل مرد جوانی در تهران وحشتزده به اداره پلیس رفت و از دو مرد موتور سوار به اتهام اقدام به قتل شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: ساعتی قبل برای رفتن به محل کارم با خودروی پژو۲۰۶ خودم از خانهام در یکی از خیابانهای مرکزی تهران بیرون آمدم که دقایقی بعد داخل خیابان دو مرد که سوار موتورسیکلتی بودند، راه مرا سد کردند. بوق زدم که راننده راه را باز کند، اما ناگهان یکی از آنها اسلحه کلتی از جیبش بیرون آورد و به طرف من گرفت.
در حالی که به شدت ترسیده بودم، پایم را روی پدال گاز فشار دادم و به سرعت فرار کردم و موتورسواران هم مرا تعقیب و در نهایت به سویم شلیک کردند که شیشههای خودروام شکست و شانس آوردم تیرها به من برخورد نکرد. وی ادامه داد: پس از این حادثه افرادی زیادی جمع شدند که مردان موتور سوار فرار کردند، اما هنگام فرار اسلحه کلتشان از دستشان روی زمین افتاد و شاهدان حادثه آن را برداشتند و تحویل مأموران گشت پلیس دادند.
با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه۳۴ برای شناسایی عاملان این حادثه در اختیار تیمی از مأموران پلیس قرار گرفت.
تحقیقات از شاهدان عینی نشان داد اظهارات مرد جوان درست است و دو مرد موتور سوار با کلت کمری وی را داخل خودرواش هدف قرار دادهاند و بعد هم با انداختن اسلحه در داخل خیابان از محل گریختهاند. سپس مأموران برای شناسایی عاملان تیراندازی دوربینهای مداربسته محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند و شماره پلاک موتور سیکلت را بدست آوردند.
سپس مأموران پلیس صاحب موتور سیکلت را که مرد جوانی به نام شهباز است شناسایی و بازداشت کردند.
رقابت عشقی
متهم ابتدا در بازجوییها منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد درگیری با شاکی را قبول کرد، اما تیراندازی به شاکی را انکار کرد و در ادعایی گفت: مدتی قبل در اینستاگرام با دختر جوانی به نام الناز آشنا شدم و قرار شد با هم ازدواج کنیم.
ما هر دو به هم علاقه پیدا کردیم و ارتباطمان هم ادامه داشت تا اینکه متوجه شدم شاکی هم به الناز درخواست دوستی داده است. پس از این به شاکی پیام دادم که الناز را فراموش کند، اما او توجهی به درخواست من نکرد.
روز حادثه من تنها رفتم و اسلحهای هم نداشتم و اینکه شاهد گفتهاند من همراه مرد دیگری بودهام و با اسلحه کلت به او شلیک کردهام، دروغ است.
آن روز من راه او را سد کردم و خواستم درباره الناز با او حرف بزنم که با هم درگیر شدیم و وقتی رهگذران جمع شدند، سوار موتور سیکلتم شدم و از محل دور شدم.
متهم در ادامه به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر و شناسایی همدستش در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.