سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: صادق کرمیار سالهاست داستان و فیلمنامه مینویسد و حتی در کارنامه هنری او سابقه کارگردانی فیلم هم به چشم میخورد. او کار نوشتن را در جوانی با مطبوعات شروع کرد و در دهه ۶۰ و در اوایل شروع جنگ ایران و عراق به عنوان خبرنگار و گزارشگر روزنامه اطلاعات عازم مناطق جنگی شد و یادداشتها و خاطرات کرمیار در جبهه دستمایه برخی از آثار او شد. مجموعه داستان «فریاد در خاکستر» از ۹ داستان کوتاه تشکیل شده که برخی از آنها حاصل تجربیات این نویسنده در دوران جنگ تحمیلی است. به جز سه داستان آخر درونمایه شش داستان اول کتاب جنگ ایران و عراق است و نویسنده در این داستانها از دو شیوه اول شخص مفرد و سوم شخص استفاده کرده است. نویسنده در نوشتن هر کدام از داستانها مضمون تازهای را به مخاطب ارائه میدهد. خود داستان فریاد در خاکستر که نام کتاب هم از آن گرفته شده در مورد جانبازان اعصاب و روان و زندگی مظلومانهشان روی تختهای آسایشگاه است. نویسنده در این داستان تصویر تلخی از جانبازان اعصاب و روان به مخاطب ارائه میدهد. داستان اول کتاب که «نه عروسک، نه پرنده» نام دارد در مورد دو افسر عراقی است که وارد یک خانه متروکه از جنگ شده و با چند جسد روبهرو میشوند، هر دوی آنها دوست دارند اسباببازیهای کودکانه داخل خانه را برای بچههایشان ببرند. این داستان از پیرنگ خوب و تازهای در مورد جنگ برخوردار است، اما برخلاف چند داستان بعدی کتاب نثری متفاوت در آن استفاده شده است که خواندن را برای مخاطب سخت میکند؛ جملاتی مثل: «با چشمهایی جنون زده؟» یا «جوارح پنهان یک آدم را داشت» یا «جنازه مغز پستهای در کمد دهان باز کرد!» یا «پولکهای نقرهای عروسکی زیبا نگاه ناکام گروهبان را ربود...» داستان اول کتاب پر از این گونه جملهبندیهاست و مخاطب گاهی فکر میکند شاید این داستان جزو کارهای اولیه وسیاه مشقهای تمرینی نویسنده در قدیم است و نثر داستان بیشتر به پاورقیهای دهه ۱۳۲۰ خورشیدی شبیه است، اما در داستانهای بعدی قصهها رنگ رئال امروزی به خود میگیرند و یکدست میشوند. در داستان «خشونت خام» با موضوع متفاوتی روبهرو هستیم که جسارت نویسنده در نوشتن این داستان را نشان میدهد. در این داستان مرد جاهلمآبی که پسرش توسط عراقیها شهید شده داوطلبانه به جبهه اعزام میشود تا انتقام پسرش را از بعثیها بگیرد. در یکی از عملیاتها ۳۰ اسیر عراقی را به او میسپارند تا به پشت خط برگرداند و برای او ماجراهای جالبی اتفاق میافتد. کرمیار در داستانهای این کتاب رزمندهها را آنطور که بودهاند، نشان داده است؛ رزمندهای که داوطلبانه برای جنگیدن به جبهه آمده و هدفش دفاع از آب و خاک میهنش است، اما در طول عمرش یکبار هم نماز نخوانده است. نویسنده با زاویهای متفاوت به قهرمانهای داستانهایش نگریسته و نخواسته در مثبتسازی کاراکترهای داستانهایش اغراق کند. این مجموعه داستان در ۱۹۲ صفحه توسط انتشارات کتاب نیستان به بازار کتاب آمده است.