سرویس سیاست جوان آنلاین: برخی هم درست یا غلط تصور میکنند نتایج انتخابات ریاستجمهوری امریکا بر سیاست داخلی ایران تأثیر خواهد گذاشت. به رغم اینکه به نظر نمیرسد تغییر دولت در واشنگتن از ترامپ به بایدن تغییر قابل ملاحظهای در عرصه سیاست داخلی ایران بگذارد، اما نکته مهم این است که این رویداد بیش از فضای دیپلماسی، فضای داخلی ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ مسئلهای که شاید میتواند یک چالش جدی برای ایران در عرصه داخلی ایجاد کند و بار دیگر خاطره برخی دوقطبی سازی داخلی را زنده کند.
نگاهی به موضع گیریهای بایدن و مشاوران وی در حوزه سیاست خارجی این نکته را نشان میدهد که تغییرات جدی بسیار کمی در حوزه سیاست خارجی امریکا در انتظار ایران خواهد بود. هر گونه انعطاف جدی از سوی امریکاییها منوط به این مسئله است که ایران امتیازات جدی در این حوزه به امریکاییها تقدیم کند و در این باره بین کارشناسان تقریباً اتفاق نظر وجود دارد، از سوی دیگر روی کار آمدن دموکراتها و موضع آنها درباره مسائل مختلف باعث خواهد شد اروپاییها بار دیگر به ایران نزدیک شوند.
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل در همین باره به فارس میگوید: اگر زمینه همگرایی مجدد امریکا و اروپا فراهم شود، روی کار آمدن جو بایدن امریکا را در مسیر ایجاد فشار بیشتر علیه ایران قرار خواهد داد.
واقعیت این است آن چیزی که به نام سیاست مستقل اروپا در حافظه تاریخی ملت ایران قرار گرفته است، نمادی از ناتوانی و فریبکاری اروپاییهاست. اروپاییها هیچگاه مستقل از امریکا نبودهاند و نباید به عنوان بازیگر مستقل به آنها نگاه کرد. نقش و کارکرد آنها در توافق هستهای، نگهداشتن ایران در برجام و تثبیت شرایط نامتوازن علیه ایران است و برای کامل کردن سیاست فشار حداکثری امریکا تلاش میکنند. این نقش تا به امروز هم دنبال شده و به نظر میرسد تنها با روی کار آمدن ترامپ کمی در آن خلل ایجاد شده و بازهم این فاصله در دوران دولت بایدن ترمیم خواهد شد.
با در نظر گرفتن این موارد طبیعی است که تهران در صورت روی کار آمدن بایدن با فشار بیشتری روبهرو خواهد شد تا با درخواستهای امریکا موافقت کند که به طور حتم تمدید محدودیتهای برجامی و همچنین مذاکره بر سر موشکهای بالستیک و فعالیتهای منطقهای ایران هم در آن لیست خواهد بود.
یک سوپاپ اطمینان برای رهایی از فشار اقتصادی
در این میان به نظر میرسد روی کار آمدن بایدن زمینهساز یک دوقطبی در داخل ایران را فراهم کند. واقعیت این است که در طول ماههای گذشته برخی رسانههای اصلاحطلب تصویر غیرواقعی از بایدن در فضای داخلی را ترسیم کردهاند.
از سوی دیگر فشارهای معیشتی هم اکنون به شدت در حال آزار مردم است، به گونهای که هم اکنون قیمت دلار به ۲۹ هزار تومان رسیده و میزان تورم در محصولات غذایی و کالاهای مورد نیاز مردم از جمله مسکن به شدت در حال رشد است. این میزان از فشار در کنار عدم هر گونه اقدام مثبت به تدریج سبب میشود تا عوض شدن دولت حاکم در واشنگتن سریعترین راه ممکن برای تخفیف این مشکلات باشد. از مصادیق تزریق چنین تفکری در افکار عمومی روزنامه سازندگی است که چندین بار تیتر و عکس صفحه یک خود را به بایدن اختصاص داده است یا اینکه یک نشریه دیگر روی کار آمدن بایدن را معجزه ایرانی دانسته است.
طبیعی است که با ایجاد چنین بار روانی و همچنین مشکلات گسترده روانی این مسئله میتواند به یک باور عمومی تبدیل شود که بایدن یک گزینه مناسب برای حل همه مشکلات است.
تصمیمگیریهای ملی باز هم به کف خیابان میآید؟
با چنین ترتیبی در صورت اعلام آمادگی بایدن برای برگشت به برجام پس از پیروزی در انتخابات امریکا هر گونه مدیریت کار برای تصمیمگیری بسیار سختتر و دشواری ماجرا حتی از سالهای بعد از انتخابات روحانی نیز بیشتر خواهد شد، دلیل این مسئله هم این است که روی کار آمدن بایدن و به احتمال زیاد چند امتیاز کوچکی که ابتدا ارائه خواهد کرد، به یک دوقطبی گسترده در سطح جامعه منجر خواهد شد که فشار را بر نظام تصمیمگیری کشور سخت خواهد کرد، البته طبیعی است که چشمانداز کاهش قیمت دلار و همچنین کاهش فشارهای اقتصادی میتواند روی افکار عمومی تأثیرگذار باشد و آنان را به سمت فشار بر حاکمیت برای قبول پیشنهادات امریکاییها سوق بدهد.
نکته مهم در این باره هم وجود یک فرمول آماده برای بازگشت به شرایط سابق است. برجام توافقی است که ایران همچنان در آن حضور دارد و به صورت رسمی نیز اعلام کرده بازگشت امریکا اولین قدم برای عادیسازی شرایط است، اما همان گونه که تمام تحلیلها از سخنان و گفتههای مقامات امریکایی نشان میدهد، بازگشت به برجام با شروط بسیاری از جمله تمدید تمام محدودیتهای مرتبط با غنیسازی همراه خواهد بود.
مقامات ایرانی هم با درک این موضوع نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و هر گونه اصلاح در متن برجام را رد کردهاند، به عنوان مثال محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه در واکنش به موضوع برگشت امریکا در سال ۹۸ و زمانی که بحث تغییر در معاهدات برجام مطرح شده بود، بر این نکته تأکید کرد که هر گونه تغییری در برجام منتفی است و ایران به این مسئله تن نخواهد داد.
وزیر امورخارجه کشورمان یک بار هم در گفتگو با خبرگزاری اسپوتنیک بر این نکته تأکید کرد که بازگشت به برجام با دادن غرامت باید همراه باشد.
دوقطبیای که دولت هم به آن بیمیل نیست
در این میان دولت نیز چندان برای میدان دادن به چنین فضایی بیتمایل نیست. نمیتوان به این نکته بیتوجه بود که انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نقش مهمی در بسیاری از تصمیمسازیها و رویدادهای پیش روی کشور خواهد داشت. طبیعی است که دولت به دنبال این خواهد بود که به نوعی امتداد یافتن خط سیاسی دولت را تضمین کند و بازگشت امریکا به برجام میتواند نقطه عطف مهمی برای کشور باشد.
در این میان در صورتی که امریکاییها شروط خود را برای بازگشت به برجام تغییر مفاد یا مذاکرات روی سایر پروندهها ذکر کنند، چندان دور از انتظار نیست که دولت برای به کرسی نشاندن حرف خود به سمت تشدید همین فضای دوقطبی حرکت کند. طرف مقابل هم درصدد خواهد بود جریانی در ایران به قدرت برسد که از سیاست واشنگتن در قبال ایران حمایت کند.
نگاهی به همین موارد نشان میدهد اتفاقاً روی کار آمدن بایدن میتواند چالش برای ایران باشد و یکپارچگی کنونی را در مقابل امریکا به خطر بیندازد؛ مسئلهای که نقطه اوج آن ترور شهید قاسم سلیمانی در عراق بود و امریکا هزینه سنگینی برای آن پرداخت.