سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: اما صرف نظر از سیاستها و اقدامات اقتصادی دولتها، بررسی وضعیت اقتصادی یک خانوار توسط سرپرستان آن یعنی زن و شوهر و در پی آن اتخاذ سبک اداره مالی زندگیشان مطابق با زمان خود که منتهی به کنترل صحیح مالی و هماهنگی بین هر یک از اعضای خانواده شود نیز اهمیت ویژهای دارد. بیتردید در این برهه، نقش زنان به عنوان مدیران خاموش خانواده برای ترویج فرهنگ درست اقتصادی نقشی مهم و کلیدی است.
تغییر و تعدیل شیوه زندگی خانوادهها از جمله راهکارهای مؤثر در تحقق اهداف اقتصادی خانوار محسوب میشود. همان طورکه نهاد خانواده به عنوان واحد کوچکی از اجتماع در پیشرفت، الگوسازی برای نسل بعدی و توسعه فرهنگی جامعه نقش اول را ایفا میکند، همچنین میتواند در توسعه و رشد اقتصادی جامعه نیز نقش اساسی را ایفا کند و میزان، نحوه و نوع حضور این نهاد در عملکرد و چرخه اقتصادی کشور تأثیرگذار خواهد بود. معمولاً خانوادهها در سبک مصرف تابع زنان خانواده هستند و تجربه ثابت کرده زنان در اقتصاد خانوار بسیار مؤثرتر از مردان به عنوان الگو ساز سبک مصرف عمل میکنند. امروزه برای ما ایرانیان شناخت سبک صحیح مصرف و اتخاذ سبک صحیح و کارساز اداره اقتصادی خانواده و به ویژه توسل به راهکارهای موفقیتآمیز مدیریت اقتصادی خانواده توأم با الگوپذیری از آیات قرآن مجید و سیره معصومین (ع) بسیار ضروری است. در شرایط کنونی کشور، هر یک از اعضای خانواده با اتخاذ تدابیری درست میتواند در مدیریت اقتصادی خانوار نقش جدی ایفا کند. به ویژه بانوان ایرانی با توجه به جایگاه خاص و مسئولیتشان در امور خانه و حتی خارج از خانه بیش از پیش نقش تعیین کنندهای در این خصوص دارند؛ امور مهمی مانند توانایی شناسایی هزینههای ضروری و غیر ضروری، مدیریت درآمد آورده شده به خانه، الگوسازی درست مصرف و استفاده بهینه از امکانات و ارزاق فراهم شده و امثالهم. بیتردید نتیجه این ایفای نقش، ایجاد تعادل و توازن، تقلیل مشکلات، کاهش اضطراب و نگرانیهای خود و سرپرست خانواده و حاکم شدن آرامش بر جو خانواده خواهد بود که مؤید نقش اقتصادی بانوان شاغل و غیر شاغل در خانواده امروز ایرانی میباشد.
امروزه بانوان ایرانی با تدبیر و انجام اصلاحاتی در سبک زندگی و الگوسازی برای فرزندان خود به عنوان آیندهسازان کشور، میتوانند مکمل و متمم تلاشهای همسران خود باشند. بالطبع، سادگی و پرهیز از تشریفات موجب گسترش اُلفت و صمیمیت بین اعضای خانواده، ایجاد روحیه صبر و استقامت، افزایش امیدواری و دلگرمی شوهر در محیط خانه خواهد شد که همگی از آثار مدیریت اقتصادی صحیح در خانواده و در جامعه اسلامی است. در پرتو مدیریت اقتصادی صحیح و واقع گرایانه خانواده توسط زنان به عنوان یکی از دو رکن اصلی کانون خانواده، مشخص شده که مشکلات اقتصادی موجود در خانوادهها را تا حدودی میتوان بر طرف کرد یا حداقل کاهش داد. شاید سؤال بسیاری از بانوان در اداره امور مالی اقتصادی خانواده این باشد که چگونه میتوانند درآمدی که همسرشان به خانه میآورد را به مصرف انواع کالاها و خدمات بهرغم نوسانات قیمتی کاملاً محسوس این ایام برسانند؟ هنر اقتصاد یعنی چگونگی تشخیص و تخصیص منابع محدودِ در دسترس برای تأمین نیازهای محدود خانواده.
از منظر دینی، سیره عملی حضرت فاطمه (س) نشان میدهد نقش منابع غیرمادی در اقتصاد اسلامی مهمتر از منابع مادی اقتصادی است. آن حضرت بهترین شیوه معقول و منطقی را برای استفاده از این منابع برای رزق طیب و طاهر به کار میگرفتند؛ از جمله شکرگذاری، دعا و کمک گرفتن از ذکر خداوند برای رفع نیازهای مادی خانواده که طبق روایات بیشترین رضایت خاطر را برای اعضای ایجاد مینمود. زنان جامعه امروز ما، با الگو گرفتن از ایشان میتوانند نقش کارآمدی در رشد و بالندگی سرمایههای انسانی پیدا کنند. امروزه زنان به عنوان نیروهای کار کیفی در جریان بهرهوری و تولید ناخالص ملی نقش غیر قابل انکاری ایفا میکنند. فلذا، میتوانند با سازماندهی و مدیریت صحیح میان درآمد و مصرف توازن برقرار و به ایجاد کانونی گرم برای اعضای خانواده و محیطی سرشار از محبت، دوستی و تفاهم و افزایش امید به آینده فرزندان کمک شایانی کنند. زنان انقلابی امروز با تأسی به سیره عملی حضرت فاطمه (س) نقش مؤثر و کلیدی در سلامت جامعه و پرورش نیروهای فعال و مولد و در نهایت سهم عمدهای در رشد و توسعه اقتصادی جامعه دارند. فرزندان ما باید از مادران خود بیاموزند که تفاوتهای مادی، ملاک ارزشگذاری انسانها نیست و اگر شخصی بخواهد بدون توجه به امکانات، میزان درآمد، قناعت و رضایت از آنچه خداوند به او داده است به زندگی دیگران چشم بدوزد، بیتردید آسایش و بهداشت روانی خود و خانوادهاش را به مخاطره خواهد انداخت؛ زیرا آدمها در کسب مادیات آزمند هستند و هر چه در این زمینه بیشتر پیش بروند، به آرامش خاطر نخواهند رسید.
از بعد زندگی دنیوی، بانوان باید بدانند که اقتصاد خانواده به معنای چگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه است. خانواده به منزله سازمانی است که تأمین و توزیع کالاهای مورد نیاز را فراهم میسازد و خانم خانه به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده در این سازماندهی و مدیریت، نقش اساسی ایفا میکند. طبق وظیفه مادری و همسری، بیشتر منابع مصرف به آنها سپرده میشود و باید بتوانند با تدبیر صحیح میان درآمد و مصرف توازن لازم را به وجود آورند. در حقیقت زنان در این زمینه نقش کلیدی داشته و بنابر این درک آنان از مصرف و چگونگی آن میتواند بدون استثنا بر همه خانواده تأثیرگذار باشند. با توجه به اینکه بیشتر فعالیتهای اقتصادی بانوان مخصوصاً خانمهای غیر شاغل در درون خانواده است، نقش آنان به عنوان پرچم داران اقتصاد قابل تأمل است.
اگر احساس وظیفه حفظ سرمایههای کشور در زنان ایجاد شود، این امر خود به خود عاملی برای ایجاد الگوی مناسب مصرف برای نسلهای بعدی خواهد شد. از سوی دیگر، چون خانواده مصرف کننده کالاها و خدمات تولید شده در جامعه است؛ روش صحیح استفاده از آنها، میزان بهرهوری را بالا برده و از هدر رفتن امکانات جلوگیری میکند. در صورتی که فرهنگ قناعت از طرف خانوادهها رعایت شود، به جامعه نیز تسری یافته و نیروی انسانی در سطوح مختلف اداری، صنعتی و کشاورزی به سوی حیف و میل بیتالمال و سرمایههای ملی یا دستاندازی به اموال دیگران حرکت نخواهد کرد و این مسئله نتایج بسیار با خیر و برکتی به همراه خواهد آورد. به بیانی دیگر، رشد و توسعه کشور در قالب فرهنگسازی خانواده آن هم از جانب رکن اصلی تربیتی آن یعنی مادر امکانپذیر میگردد. مصرف باید در چارچوب صحیح و متعادل صورت پذیرد. زن میتواند با پرهیز از اسراف از اتلاف و هدر رفتن امکانات، لوازم، مواد غذایی و پوشاک اجتناب و جامعه را به سوی مصرف صحیح هدایت کند.