به قدرت رسیدن مصطفی کاظمی در عراق که با کارسازیهای مشکوک و پشت پرده انجام گرفت، با این وعده که از مشکلات مردم عراق بکاهد و تنشهای تحمیلی و امریکایی را که اقتصاد و حاکمیت عراق را به گروگان گرفته است، محدود نماید، در مسیر دیگری قرار گرفته است. حکومت چندماهه کاظمی و کارنامه حکومتیاش نشان میدهد که وی و وزرایش، بهجای تمرکز بر آلام و مشکلات مردم عراق، عمدتاً با دستورکارهای امریکایی و ریلگذاری استراتژیک در عراق کمک میکنند و اهتمامی برای گشایش امور مردم عراق ندارند. چینش مسئولان رسانهای، نظامی، اطلاعاتی و استانی و رفتار دوگانه با مؤسسات حکومتی و حاکمیتی و ماهیت تهدیدکننده منافع و امنیت ملی عراق در توافقات با امریکا، اردن، مصر و ریاض و نهایتاً آنچه در چند توافق با اقلیم کردستان و خانواده بارزانی در سنجار انجام گرفت، نشانههای روشنی است که کاظمی از دستورکارهای ملی خارج شده است. قرارداد تأمین برق با اردن و مصر که همگی میدانیم این دو کشور برقی برای فروش و واگذاری به عراق ندارند و برق از طریق اسرائیل، پشتوانه این قرارداد است و خرید برق از عربستان به لحاظ فنی و انطباق شاخصهای فنی با برق عراق، یا غیرممکن و یا پرهزینه و زمانبر است. واگذاری استخراج و بهرهبرداری نفت جنوب و غرب عراق به امریکا در سفر به واشنگتن تا راه را برای شرکتهای غیرامریکایی بهویژه چین که پیشنهاد بزرگی در دولت عادل عبدالمهدی به عراق داشت و تفاهمنامهاش امضا شد و فشار به دولت کاظمی که از سقف تعاملات بازرگانی، برق و گاز با ایران بکاهد و در مسیر بازپرداختهای بازرگانی مانعتراشی میشود، بخشی از این دستورکارهای امریکایی است که توسط کاظمی در حال اجراست. با وجود اینکه کاظمی با حمایت بیت شیعی تأییدیه نخستوزیری گرفته، استانهای جنوب در همه زمینههای خدماتی و اشتغال و بودجه، رها شدهاند و او فقط به شعلهور کردن آتش تظاهرات در بصره و ناصریه اهتمام ورزیده است و وزیر اقتصاد کرد او به راحتی و با اغماض از میلیاردها دلار اختلاف مالی-نفتی با اقلیم کردستان، ماهانه ۳۲۰ میلیارد دینار جهت حقوق به اقلیم کردستان موافقت و اقدام کرده که مقامات اقلیم با وجود اینکه آمار جعلی از حقوقبگیران در اختیار دارند، ۲۰ درصد از حقوق را نیز به شهروندان کرد پرداخت نمیکنند. دیدارها و رایزنیهای مقامات امنیتی امریکایی در کردستان عراق که امتداد سیاستهایشان به شرق فرات نیز مرتبط است با تحریک ژست رفراندوم استقلال اقلیم کردستان، یک باج استراتژیک به بارزانی در شهر سنجار ایزدینشین دادهاند. منطقه سنجار در حاشیه مرز با سوریه و شرق فرات از نگاه راهبردی جایگزین ویژهای برای تخلیه پایگاه عینالاسد است و مهمتر از آن با تکیه بر آرزوهای توسعهطلبی بارزانی برای کردستان بزرگ در شمال سوریه، به ترکیه تعهد دادهاند نیروهای «پکک» را از منطقه سنجار اخراج و حشدالشعبی و ارتش را از این شهر دور کرده و در فاصله ۵ کیلومتری قرار داده و اداره کامل شهر را به اقلیم کردستان و بارزانی سپرده و نیروهای پیشمرگه را در آن مستقر کنند که مقدمه الحاق با شمال شرق سوریه است. بارزانی این توافق را که یکی از مناطق مورد منازعه بوده، مقدمهای برای مطالبات توسعهطلبانه جغرافیای خود میداند و این درحالی است که باید پارلمان عراق در مورد این گام حکومت کاظمی اظهارنظر کند. استقرار پیشمرگه و اقلیم در سنجار یعنی آغاز یک بحران جمعیتی و امنیتی و راندن حکومت مرکزی از آن و تغییر ترکیب جمعیتی که ایزدیها باید بهای آن را بپردازند و حاصل استراتژیک آن در انتخابات پارلمانی بین کاظمی و بارزانی و برای امریکا در حوزه حفظ اهرمهای اشغالگری در عراق و سوریه و استمرار بحرانهای امنیتی علیه کشورهای مستقل و مقاومت منطقهای خواهد بود.