سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل زن جوانی به اداره پلیس تهران رفت و از شوهرش و زن‌صیغه‌ای او به اتهام ضرب و جرح و سرقت چند میلیارد تومانی اموالش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: «من مربی سوارکاری هستم و وضع مالی خوبی هم دارم. شوهرم نیز پزشک فوق‌تخصص‌زیبایی است که در یکی از خیابان‌های شمالی تهران مطب دارد. ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه مدتی قبل به رفتارهای او مشکوک شدم و او را به صورت نامحسوس زیر نظر گرفتم که فهمیدم با زنی ارتباط دارد. وقتی تحقیق کردم متوجه شدم زن جوان مهندس است و از بیماران شوهرم بوده که برای عمل زیبایی به مطب او رفت و آمد داشته و کم کم با او آشنا شده است.»
وی ادامه داد: «پس از این خیلی تلاش کردم که شوهرم به زندگی خودش برگردد و ارتباطش را با زن جوان قطع کند، اما بعد فهمیدم که شوهرم او را عقد موقت کرده است و قصد دارد او را به صورت دائم عقد کند. من عاشق شوهرم بودم و حتی به او گفتم که اگر آن زن را که کتایون نام دارد رها کند، او را می‌بخشم، اما فایده‌ای نداشت تا اینکه شوهرم پیشنهاد داد مهریه‌ام را ببخشم و از او جدا شوم. او کم کم ارتباطش را با من کم کرد و بیشتر با کتایون بود و به خانه نمی‌آمد و می‌خواست با رفتارهایش مرا خسته کند تا از او جدا شوم و از طرفی هم با توجه به ظاهرش فهمیدم که کتایون او را معتاد کرده است.»
سرقت میلیاردی از همسر
وی ادامه داد: «کشمکش‌های ما ادامه داشت و من دوست داشتم زندگی‌ام را حفظ کنم و به همین خاطر وقتی او اصرار می‌کرد طلاق بگیرم تهدیدش کردم که مهریه سنگینم را به اجرا می‌گذارم تا اینکه ساعتی قبل با من تماس گرفت و گفت برای صحبت کردن با من به خانه می‌آید. به‌هرحال شوهرم وارد خانه شد و پشت سرش هم هوویم وارد شد و در حالی که شوکه شده‌بودم، آن‌ها به زود دست و پایم را با طناب بستند و بعد هم کتایون با مشت و لگد به جانم افتاد و به شدت مرا کتک زد. در نهایت آن‌ها به زور رمز گاوصندوقم را گرفتند و تمامی طلاها، سکه‌ها و پول‌هایم را که ۳میلیارد تومان ارزش داشت، سرقت کردند و بدون اینکه دست و پایم را باز کنند از خانه‌ام فرار کردند. پس از این به سختی خودم را به گوشی تلفن رساندم و از خواهرم درخواست کمک کردم و او هم بلافاصله خودش را به خانه‌ام رساند و مرا برای پانسمان زخم هایم به بیمارستان منتقل کرد و بعد هم به اداره پلیس آمدیم.»
اسیدپاشی روی خودرو
با طرح این شکایت تیمی از مأموران پلیس به دستور دادیار دادسرای ویژه سرقت برای دستگیری متهمان وارد عمل شدند که دریافتند مرد پزشک پس از حادثه مطبش را تعطیل کرده و همراه همسر دومش به مکان نامعلومی گریخته‌است تا اینکه چند روز قبل به پلیس خبر رسید، دو متهم هنگام اسیدپاشی روی خودروی شاکی از سوی مردم به دام افتاده‌اند. بنابراین مأموران پلیس راهی محل حادثه که نزدیکی باشگاه سوارکاری در اطراف تهران است، اعزام شدند و متهمان را همراه شاکی به اداره پلیس منتقل کردند.
شاکی درباره حادثه اسیدپاشی گفت: «امروز برای تمرین سوارکاری یکی از شاگردانم به باشگاه سوارکاری آمدم تا اینکه دقایقی قبل پس از پایان آموزش به سراغ خودروی گرانقیمتم رفتم. وقتی در خودرو را باز کردم با کتایون و شوهرم روبه‌رو شدم که راه مرا سد کرده بودند. آن‌ها مرا تهدید کردند که به دادسرا بروم و شکایتم را پس بگیرم و بعد از آن هم مهریه‌ام را ببخشم و برای همیشه از زندگی آن‌ها بیرون بروم. کتایون گفت اگر قبول نکنم عاقبت بدی در انتظارم است که با هم درگیر شدیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت او مایع داخل ظرف پلاستیکی را به طرف من پاشید که به سرعت فرار کردم، اما مایع روی خودروام پاشیده‌شد که رنگ خودروام کامل از بین رفت. سپس آن‌ها قصد فرار داشتند که همکارانم و رهگذران در حال عبور مانع فرار کتایون و شوهرم شدند و آن‌ها را دستگیر کردند و به پلیس اطلاع دادند.»
کتایون هم در بازجویی‌ها گفت: «من عاشق کیوان بودم و تصمیم گرفتم هر طوری شده با او ازدواج کنم، اما همسرش مانع ازدواج ما بود که همراه کیوان تصمیم به سرقت اموالش گرفتیم. پس از سرقت به او پیشنهاد دادم، اگر از شوهرش جدا شود اموالش را پس می‌دهم، اما نه تنها از شوهرش جدا نشد که از من و کیوان هم شکایت کرد. در چنین شرایطی دوباره برای ترساندش تصمیم اشتباه دیگری گرفتیم و این بار مقداری اسید باطری تهیه کردیم و به سراغش رفتیم تا او را تهدید کنیم. وقتی تهدید‌های مرا جدی نگرفت روی خودرواش اسید پاشیدم.»
شوهر شاکی هم گفت: «وقتی کتایون را در مطب دیدم و گفت مجرد است عاشق او شدم، اما فکر نمی‌کردم او مرا معتاد به مواد مخدر کند. به هر حال او مرا معتاد کرد و همه اموالم را بالا کشید و از من خواست از همسرم جدا شوم و وقتی همسرم قبول نکرد، ابتدا نقشه سرقت را طراحی کردیم و بعد هم نقشه اسیدپاشی را که آخر به دام افتادیم.»
تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
