سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: یکی از بزرگترین معضلات و مشکلات سینمای دفاع مقدس عدم بهرهبرداری از ذخایر ارزشمند سوژهها و موقعیتهایش است، بهعنوان نمونه اوایل دهه هفتاد سالهایی که تولیدات سینمای دفاع مقدس به بالاترین رشد ساخت و تولید رسیده بودند شاهد آثاری هستیم که بسیار ساده، سطحی و صدالبته شعاری محض ساخته میشدند فیلمهایی که با حمایتهای خاص جوایز مختلف و متعدد اندک جشنوارههای موجود را نیز دریافت میکردند.
همین سطحی و شعاری سازی سینمای دفاع مقدس باعث شد تا سالها نه نهادهای نظامی و نه متولیان دفاع مقدس میل و رغبتی برای تولیدات این بخش که دست بر قضا دارای ظرفیت بیبدیلی ست نداشته باشند و اندک هنرمندان دلسوخته و دغدغمند سینمای جنگ با خوندل آثارشان را تولید کنند، هنوز یادمان نرفته که رسول ملاقلی پور بعد از قارچ سمی و اذیتها و عدم همکاریها برای تولید فیلمهای دفاع مقدس گلایه کرد و وعده داد که هرگز سمت این سینما و تولید اثر در این ژانر نخواهد رفت درحالیکه بودند برخی سوگلیهای سینمایی که بهسادگی برای تولید آثار بهاصطلاح دفاع مقدس امکانات فراوان و بودجه کلان دریافت میکردند و درنهایت خروجیشان چیزی بهتر از همان نمونههایی که بالاتر عنوان شد درنمیآمد.
با تمام آنچه بیان شد این اواخر ظاهراً سنتشکنیهای در حال وقوع است فیلمهایی در ژانر دفاع مقدس در حال تولید و اکران هستند که انصافاً از همه لحاظ قابلقبولاند و از طرفی خبر از حضور نسل جدیدی را در این حوزه میدهند که غیرتمندانه به میانه میدان آمده و چراغ سینمای دفاع مقدس را روشن کردند. هنرمندانی که این بار نه با سوژههای سطحی و نه با نوع نگاه شعاری بلکه با کنکاش در معدن بکر سوژههای دفاع مقدس و با پشتوانه علمی و آگاهانه دست به تولید زنده و خروجی ش نیز قطعاً جز ماندگار کردن و درخشان شدن این سینما نخواهد شد. یکی از همین آثار فیلم سینمایی آبادان یازده شصت به کارگردانی مهرداد خوشبخت است فیلمی روان، باکیفیت و با سوژه دیده نشده از دفاع مقدس، آنهم توسط گروهی از متخصصین و بهترینهای سینمای ایران.
فیلمنامه اثر بهقدری خوب نوشتهشده است که در هیچکدام از لحظات فیلم، منِ مخاطب حساس کندی و کرختی نکرده و مشتاقانه دنبالش میکنم، فیلمنامه آبادان یازده شصت بسیار ماهرانه هم تاریکی و سیاهی جنگ را نشان داده و هم امیدواری و شور اشتیاق را، آبادان یازده شصت نه برای مخاطبش بوی خون میدهد نه بوی سیاهی و کثافت بودن را، او ابتدا و در ضمن معرفی قصهاش به مخاطب یادآور میشود که فرق دفاع با جنگ چیست، فرقی حمله نظامی و دفاع مردمی چیست و سپس چالش را بیان میکند، بازیها نه اغراق دارد و نه کمکاری حاصل از سفارشی بودن اثر که اساساً هر سفارشی نهتنها منفی و بد که تنهاست بدانیم اساساً سینمای ایران به معنای حقیقی کلمه یک سینمای سفارشی ست
از حسن معجونی که هموار سوپر ستاره میدانهای سخت تئاتر و سینما است گرفته تا نادر سیلمانی که در اذهان یادآوری آثار کمیک و کودکان است همگی یکدست و عالی و درخشان ظاهر شدند تا جایی که در جایجای فیلم نه اثری از حسن معجونی ست نه سلیمانی و نه حتی کمالی، ما کارمندان رادیو آبادان را میبینیم، ما فداکاری رادیوییهایی را شاهد هستیم که در مقدمه پرسیده بودیم مگر رادیو چقدر ارزشمند است که عدهی اینگونه از او محافظ و در برابر دشمن مقاومت میکنند، سؤالی که هر چه جلوتر رفتیم به پاسخش رسیدیم تا جایی که دیگر خودمان را در آن نقشها و در آن موقعیت متصور شدیم. بهراستیکه آبادان یازده شصت نه یک فرکانس برای مردم آبادان که فرکانسی برای کل ایران است، اثری که نوید شروع دوباره و رسیدن به اوج سینمای دفاع مقدس را برایمان به ارمغان آورد؛ و در انتها دستمریزاد به مهرداد خوشبخت که نشان داد سینمای دفاع مقدس با تمام ظلم و جفاهایی که دوست و دشمن بر او روا داشتند همانند معدنی از سوژههای بکر همچنان این قابلیت دارد که تا سالها سینمای دنیا را به تعظیم و تکریم آثارش وادارد.