سرویس حوادث جوان آنلاین: پنجم فروردینماه امسال زن جوانی به اداره پلیس تهران رفت و از سه مرد به اتهام سرقت شکایت کرد. او گفت: ساعت۷صبح در خیابان آزادی منتظر تاکسی بودم تا به محل کارم بروم که یک پراید سفید توقف کرد. به جز راننده دو مرد دیگر سوار ماشین بودند که مسیرم را گفتم و در صندلی عقب سوار شدم. راننده، اما پس از طی مسافتی تغییر مسیر داد و به سمت میدان فتح رانندگی کرد. وقتی اعتراض کردم، یکی از مسافران به رویم قمه کشید و مردی که روی صندلی شاگرد نشسته بود با باتوم مرا تهدید به مرگ کرد. آنها گوشی موبایل و پولهایی را که همراه داشتم، گرفتند، سپس کارت عابر بانکم را نیز همراه رمز گرفتند و مرا رها کردند. با طرح این شکایت و شکایتهای مشابه متهمان تحت تعقیب قرار گرفتند و در حالیکه تعداد شکایتها به ۲۰فقره رسیدهبود، سهمتهم به نامهای شاهین، تورج و سلمان بازداشت شدند. متهمان در روند بازجویها ابتدا جرمشان را انکار کردند تا اینکه در مواجهه حضوری با شاکیان سرانجام به جرائمشان اعتراف کردند و راهی زندان شدند.
با کامل شدن تحقیقات پرونده با رضایت ۱۰نفر از شاکیان صبح دیروز روی میز هیئت قضایی شعبهدهم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه ۱۰شاکی پرونده یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و برای متهمان درخواست اشد مجازات کردند. یکی از آنها که زن جوانی بود، گفت: آنروز در میدان آزادی به عنوان مسافر سوار خودروی متهمان شدم، اما آنها با تغییر مسیر و تهدید چاقو و قمه همه اموالم را سرقت کردند. از آن روز استرس و وحشت مرا رها نکرده و زندگیام تحت تأثیر اتفاق آنروز قرار گرفته است.
بعد از طرح شکایت شاکیان، یکی از متهمان به نام شاهین ۳۲ساله در جایگاه ایستاد و گفت: بیکار بودیم به همین خاطر تورج پیشنهاد خفتگیری را مطرح کرد. زندگی سختی داشتیم به اجبار قبول کردیم و طبق نقشه تورج پشت فرمان ماشین مینشست و من و سلمان به عنوان مسافر در خودرو مینشستیم. سرقتها در ساعتهای اولیه صبح در میدان آزادی بود، زمانیکه افراد قصد رفتن به محل کار را داشتند. متهم ادامه داد: وقتی طعمهها سوار خودرو میشدند با تغییر مسیر و تهدید با سلاح سرد اموالشان را سرقت میکردیم. پشیمانم و درخواست گذشت دارم. در ادامه سلمان با قبول تنها پنجفقره سرقت از خودش دفاع کرد. سپس شاهین در جایگاه ایستاد و گفت: من طراح نقشه نبودم. ما سه نفری تصمیم گرفتیم برای گذران زندگی مرتکب سرقت شویم. قبول دارم شاکیان را تهدید کردهایم، اما به هیچ یک صدمهای نزدیم. باور کنید بهخاطر فشارهای مالی مرتکب جرم شدیم حالا درخواست گذشت داریم.
در آخر هیئت قضایی وارد شور شد.