ورزشکاران ایرانی روزهای سختی را پشت سر میگذارند؛ از یکسو کرونا امان ورزش را بریده و مسابقات و اردوها را به تعطیلی کشانده و از سوی دیگر بیتوجهی مسئولان انگیزهای برایشان باقی نگذاشته است. حال اگر این ورزشکاران المپیکی شده باشند که اوضاعشان وخیمتر است.
در شرایطی که بسیاری از مدیران برای باکفایت جلوه دادن خود، کرونا را بهانه قرار میدهند، اما اصل قضیه چیز دیگری است. این ویروس مهلک باعث شده هر کسی که وظیفهاش را به خوبی انجام نمیدهد، کرونا را بهانه کند و از زیر بار مسئولیت و پاسخگویی بگریزد. تیراندازی به تنهایی شش سهمیه المپیک را به ارمغان آورده، اما میزان توجه و رسیدگی به این رشته در حد مسابقات محلی هم نیست!
هفتههاست که اردوی تیم ملی تیراندازی (تفنگ) به دلیل اعتراض ملیپوشان لغو شده و این در حالی است که رقبا در همین روزهای کرونایی برنامههایشان را با رعایت مقررات بهداشتی برای المپیک سال آینده ریختهاند. داستان از این قرار است که قرارداد سرمربی تیم تفنگ چند ماه است که تمام شده و فدراسیون تیراندازی با اینکه از اتمام قرارداد الهام هاشمی مطلع است، اما متأسفانه تا امروز تکلیف سرمربی این تیم المپیکی را مشخص نکرده است. تعللهای مداوم رئیس فدراسیون در حالی است که عملکرد هاشمی در مدت زمان حضورش در تیم ملی موفق بوده و این بانوی ایرانی پیشنهادهای قابل توجهی از چند کشور خارجی داشته است. هاشمی به خاطر هدایت ملیپوشان کشورمان به پیشنهادهای خارجی خود پاسخ منفی داد و حالا بیش از هر زمان دیگری از تصمیمی که گرفته پشیمان است.
صحبتهای سرمربی تفنگ نکات تأسف برانگیز زیادی دارد؛ داشتن اسکان مناسب، خوابگاه، تغذیه و حقوق ماهانه؛ درخواستهای حداقلی تیراندازان المپیکی ماست. درخواستهایی که محقق نشده و نهایت تلاشهای آقایان در یک بطری آب معدنی خلاصه میشود! در حالی که برای موفقیت و مدالآوری در توکیو باید هوای المپیکیها را بیش از این داشت. سالهاست که کمبود فشنگ و فرسودگی سلاحها امان تیراندازان را بریده، ولی باز هم بهرغم تمام کمبودها ملیپوشان ایرانی با تعصب در رقابتهای بینالمللی حاضر میشوند و افتخارات زیادی نیز کسب میکنند. آنها حتی توانایی رسیدن به سکوی المپیک را دارند، ولی با این سطح از رسیدگیها و امکانات آن هم در مقایسه با قدرتهای تا دندان مسلح جهانی، تحقق این آرزو به معجزه نیاز دارد. فدراسیون بیشتر از آنکه به فکر المپیکیهایش باشد دغدغه برگزاری لیگ اهداف پروازی را دارد، آن هم در شرایطی که سایر تیراندازان برای شروع لیگهای تفنگ و تپانچه لحظهشماری میکنند تا حداقل از این طریق آمادگیشان را افزایش دهند. تعلل در شروع مسابقات لیگ به بهانه کرونا را به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت، چراکه سایر رشتهها که اتفاقاً پربرخورد و شلوغتر هم هستند، رقابتهایشان را با رعایت پروتکلها شروع کردهاند. به نظر میرسد فدراسیون تیراندازی خود را تافته جدا بافته میداند و آقایان معتقدند تا کرونا هست نباید لیگ را برگزار کرد؛ البته به غیر از اهداف پروازی!
جان کلام اینکه نباید گذاشت کارد به استخوان ملیپوشان و مربیان وطنی برسد و آنها نسبت به آیندهشان ناامید شوند و از رد کردن پیشنهادهای خارجی پشیمان. ورزشکاران حرفهای اصولاً نباید دغدغهای جز ورزش داشته باشند. منتها در ورزش ما، مشکلات معیشتی و نداشتن امکانات حداقلی به کسی اجازه تمرکز و تمرین بدون دغدغه را نمیدهد. اینکه برخی فدراسیونها به ورزشکاران المپیکیشان حقوق میدهند جای خوشحالی دارد، ولی اینکه تیراندازی از اینگونه حمایتها محروم است و گلایه تیراندازان هر روز در رسانهها مطرح میشود، شأن ورزش کشور را زیر سؤال میبرد. ضمن اینکه باید پرسید که وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک چرا به این نابسامانیها و اوضاع نامطلوب تیراندازان المپیکی بیتوجه هستند!