سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: اولین بخش از سهگانهای که در بالا اشاره شد، سریال «سارق روح» است که در سال۱۳۹۶ وجه تازهای از فعالیت نیروهای دستگاه امنیتی را در مقابله با پدیده عرفانهای جعلی و حلقههای نوظهور روایت میکرد. قصههایی که در سریال مطرح شدند، حاصل تحقیقات یک استاد دانشگاه بازنشسته وزارت اطلاعات به نام نادر عابدی بود.
«ترور خاموش» دومین سریال از این سه گانه بود که در آن فعالیت کشورهای غربی برای رسیدن به تئوری «اروپای پاک و خاورمیانهآلوده» را تصویر میکرد و به مخاطب نشان میداد نیروهای امنیتی چگونه به مقابله با اجرایی شدن این تئوری در کشورمان برخاستهاند. در این سریال، نحوه آلوده شدن دانشآموزان و دانشجویان به مواد مخدر توسط مجریان این تئوری نشان داده شد. مبنای اتفاقات این سریال نیز همانند سارق روح و خانه امن پروندههای واقعی بود که با افزودن مؤلفههای دراماتیک و قصهپردازی ساخته شده بود.
سریال خانه امن سومین حلقه از این مجموعه به هم پیوسته است که نوعی ادای دین به نیروهای گمنام امنیتی و اطلاعاتی است که در وزارت اطلاعات مشغول دفع و خنثیسازی پروژههای متعدد دشمنان کشومان بر علیه ملت و نظام است.
این سریال با بهرهگیری از یک فیلمنامه خوب که جزو مؤلفههای لازم برای جذب مخاطب است در کنار کارگردانی قابل قبول و بازیهای مناسب موفق شده است، در میان سریالهای کنونی تلویزیون با کسب رضایت نسبی مخاطبان جایگاه خوبی را به دست بیاورد.
کسانی که به دنیای فیلم و رسانه آشنایی دارند به مباحث فرامتنی مانند ادراکسازی در ذهن مخاطب از طریق مدیا اعتقاد دارند. گذشته از نکات فرمی و محتوایی مثبتی که در مورد سریال خانه امن میتوان ذکر کرد در زمینه برخی نشانهگذاریها و کدگذاریهای تصویری خاص در این سریال سؤالاتی وجود دارد. اولین مؤلفهای که در فرامتن این اثر قابل توجه است بازی حمیدرضا پگاه در نقش یک عنصر امنیتی فعال و کنشگر با نام کمال است که طبق گفته سازندگان این سریال ادای دینی به شهید علی کمال به عنوان یکی از شهدای حوزه امنیت است.
پگاه قبلاً در فیلم قلادههای طلا ایفای نقش یک عنصر نفوذی و خائن در بدنه نیروهای امنیتی را تجربه کرده است. حالا همین بازیگر با همان ظاهر و گریم در قامت یکی از شهدای شاخص امنیتی مشغول بازی است که این سؤال مطرح میشود که چرا از این بازیگر با همان تراز شغلی و جایگاهی آن هم به عنوان یک چهره مثبت استفاده کردهاند. آیا به دنبال ادراکسازی جدیدی از یک عنصر امنیتی در ذهن مخاطب هستند؟
آیا این اتفاق همگرایی با افرادی است که ضمن تخطئه فیلم قلادههای طلا آنرا سراسر دروغ میخواندند؟ آیا سازندگان سریال خانه امن درصدد این هستند تا به اصلاح ذهنیت مخاطب در رابطه با مسئله نفوذ آن هم دقیقاً با بازی گرفتن بازیگری که سابقه نقش یک نفوذی و خائن در سیستم امنیتی را بازی کرده اقدام کنند؟
چه اینکه توجه داشتن به فرامتن و لایههای دیگر فیلمنامه این شائبه را در ذهن ایجاد میکند که سازندگان این سریال با قهرمانسازی از همان شخصیت آن هم در قالب یک اثر انگیزشی به دنبال چنین مسئلهای هستند.