سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: میثم علیزاده، پژوهشگر ایرانی در امریکا در نشست وبیناری که از سوی «ساترا» برگزار شده بود، به تحلیل نقشآفرینی رسانهها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا پرداخت و گفت: گاهی رسانههای اجتماعی میتوانند با گفتمانسازی، رسانههای سنتی را نیز تحت تأثیر قرار دهند. در تحقیقات علمی مشخص شده که توئیتهای جنجالی ترامپ درباره موضوعات حاشیهای توانستهاند حواس مخاطبان را از موضوع اصلی و ناخوشایند دولت منحرف کنند. این پژوهشگر درباره موضوع سوم یعنی اخبار نادرست (فیکنیوز) و گمراهکننده اظهار داشت: برای مقابله با این امر، شبکههای اجتماعی مثل توئیتر از سیاستهایی مثل تشویق کاربران به نوشتن متن تکمیلی هنگام بازنشر یک پیام، اعمال محدودیت در بازنشر و کمتر دیده شدن مطالب مخاطبان انتشاردهنده اخبار نادرست بهره بردند. در خصوص مطالب گمراهکننده نیز از سیاستهایی مثل تمرکز بر اخبار محلی و تشکیل کنسرسیومهای مختلف توسط دانشگاهها و شرکتهای خصوصی جهات مقابله با اخبار نادرست استفاده شد. وی در خصوص عملیات روانی گروهی و هماهنگ نیز گفت: این امر به ساختن حسابهای کاربری به تعداد بسیار زیاد و هماهنگ کردن آنها برای انجام اقدامات هماهنگ مثل انتشار یک پست یا بازنشر آن در شبکههای اجتماعی اشاره دارد. گاهی اوقات این حسابهای کاربری توسط ربات اداره میشوند. اهمیت آنها در تهدید امنیت ملی و گاهی تأثیر در انتخابات از طریق هک و انتشارات اطلاعات محرمانه و تغییر آرای مردم است، بنابراین عملیات روانی برای همه کشورها مهم است. برای مقابله با این امر میتوان از فعالیت زیاد پلتفرمها، استفاده از هوش مصنوعی برای شناسایی زودهنگام و ایجاد سایتی برای اطلاعرسانی استفاده کرد. علیزاده با اشاره به مسائل دیگر مرتبط با پلتفرمها تصریح کرد: در این انتخابات، کمپین ترامپ صفحه اول سایت یوتیوب را خریداری کرد که اقدامی جنجالبرانگیز بود. اقدام دیگر، حذف موقت معرفی گروههای مختلف سیاسی توسط فیسبوک بود. پژوهشگر دانشگاه هاروارد با اشاره به اینکه کرونا موجب کاهش محبوبیت جمهوریخواهان در امریکا شد، اظهار داشت: ضعف دولت و مجلس در مدیریت کرونا و تعداد کشتههای کرونا از یکسو و افزایش تعداد مبتلایان و جانباختگان کرونا بر اثر میتینگهای تبلیغاتی ترامپ از سوی دیگر موجب تأثیر کرونا بر انتخابات امریکا شد. وی در خصوص بحث پیشبینی انتخابات در امریکا اظهار داشت: پیشبینی انتخابات در امریکا از دهه ۱۹۳۰ با کار جرج گالوپ آغاز شد که هنوز هم مؤسسه گالوپ به این کار ادامه میدهد. برای پیشبینی انتخابات در امریکا اطلاعاتی از قبیل پیشبینی بنیادی، جایگاه نسبی ایالتها در انتخابات قبلی و مدل پیشبینی تغییرات آنها، نظرسنجی ملی و ایالتی، مدل اصلاح خطاها و مدل تغییر نظرات در طول کمپین مورد نیاز است.